گازهای جوشکاری از شكل گرفتن بخارات فلزي (كه ممكن است بر روي عدسي هاي متمركز كننده بنشينند) جلوگيري مي كند و آنها را از محل دور مي كند. اگر بخارات فلزي به قدر كافي گرم توليد شود، ممكن است باعث يونيزه شدن بخارات و توليد پلاسما در بالاي قطعه كار شود. اين امر باعث مي شود تا نور ليزر توسط پلاسما جذب شود و از رسيدن انرژي ليزر به محل مورد نظر جلوگيري شود. براي ليزرهاي متوسط و كم توان معمولاً گاز آرگون به كار مي رود، چرا كه از هليم ارزان تر است ولي اين گاز توسط ليزرهاي پرقدرت يونيزه مي شود. در اينگونه موارد مخلوطي از هليوم و آرگن و يا هليم به تنهايي به كارگرفته مي شود. ليزرهاي مداوم و يا ضرباني را مي توان در جوشكاري به كار گرفت. براي وقتي كه جوشكاري هاي نقطه كوچك مورد نياز است، پالس هاي منفرد از ليزر ممكن است كافي باشد، اما اگر جوشكاري به طور مدام نياز باشد پرتو در سرتاسر محل كار عبور مي كند. پرتو مداوم ليزر به طور مداوم جوش كاري انجام مي دهد، و حال آنكه ليزر ضرباني يك سري جوش هاي نقطه اي ايجاد مي كند كه ممكن است بسته به سرعت حركت ليزر بر روي هم قرار گيرد (بنابراين عملاً جوش مداوم ايجاد مي نمايد) و يا جدا باشد. قبلاً معادلات اوليه انتقال گرما را براي به دست آوردن عمق ذوب ارائه داديم، گرچه چنين محاسباتي تقريبي است. نفوذ جوش بستگي به سرعت حركت باريكه ليزر، با قدرت هاي مختلف بر روي نمونه دارد. البته ساختمان هندسي خود محل جوش نيز خود اثر مهمي بر روي ضخامت جوش دارد. اتصالات كاملاً نزديك به هم مطلوب تر است، چرا كه معمولاً زمان كمي براي مواد مذاب وجود دارد تا از محل دور شوند. به هر صورت به دليل اين كه فقط گرما در محل مورد نظر متمركز مي شود، مقايدر كمي مواد مذاب وجود دارد.