درباره زمین لغزش

 درباره زمین لغزش

 

حرکت و جابجایی بخشی از مواد دامنه در امتداد یک سطح گسیختگی مشخص را «لغزش» می‌نامیم. در لغزشهای دامنه‌ای تغییر شکل از نوع «برش ساده» است. لغزش انواع مختلف داشته و در هر نوع مصالحی می‌تواند ایجاد شود. ویژگیهای توده متحرک و شکل سطح گسیختگی معمولا به عنوان عوامل طبقه بندی لغزشها بکار گرفته می‌شوند.

 انواع لغزشهای دامنه‌ای
لغزش انتقالی یا ساده
در لغزش انتقالی ، توده‌ای از مواد به روی یک سطح کم و بیش مسطوی به سمت پایین دامنه می‌لغزند. شرایط زمین شناسی و در راس آن وجود ناپیوستگیهای ساختی دارای جهتیابی مناسب ، از جمله عوامل ایجاد یک لغزش انتقالی است.

لغزش دایره‌ای یا چرخشی

لغزش دایره‌ای یا چرخشی عمدتا در دامنه‌های خاکی و خرده سنگی طبیعی و مصنوعی و به مقدار کمتر در دامنه‌هایی که از سنگ خرد شده یا ضعیف و هوازده ساخته شده‌اند، دیده می شود. در این حالت گسیختگی در راستای سطوحی منحنی و قاشقی شکل ، که حداکثر تنش برشی را تحمل می کنند، صورت می‌گیرد. برای ایجاد یک لغزش دایره‌ای معمولا نیاز به شرایط زمین شناسی ویژه و گسستگیهای ساختی نیست.

لغزش مسطوی در سنگ

این نوع لغزش انواع مختلفی دارد. از آن جمله است لغزش یک یا چند واحد سنگی در امتداد یک یا چند سطح مسطوی ، سر خوردن یک قطعه کوچک یا ورقه‌ای از سنگ به روی دامنه ، لغزش توده عظیمی از سنگ و سرانجام لغزش گوه‌ای در امتداد فصل مشترک دو صفحه متقاطع.

شرایط مناسب برای لغزش مسطوی

سنگهای لایه‌لایه رسوبی که شیبشان به سمت خارج دامنه و مقدار آن مساوی یا کمتر از شیب دامنه است.

گسل‌ها ، درزها و فولیاسیونهایی که سطوح ضعیف ممتدی را ساخته و سطح دامنه را قطع می‌کنند.

درزهای متقاطع که گسیختگیهای گوه‌ای را می‌سازند.

سنگ سخت و درزدار که سر خوردن قطعات سنگ را به همراه دارد.

پوسته پوسته شدن در توده‌های گرانیتی که سرخوردن ورقه‌هایی از سنگ را باعث می‌شود.


لغزش چرخشی در سنگ

در این نوع لغزش توده‌ای قاشقی شکل از سنگ ، بر اثر لغزش در امتداد سطحی استوانه‌ای ، گسیخته می‌شود. ایجاد ترکهایی در راس بخش ناپایدار و برآمدگیهایی در پاشنه آن نشانه‌های حرکات آغازین‌اند. پس از گسیختگی نیز معمولا پرتگاهی در بالای دامنه و به هم ریختگیهایی در پایین آن متساعد می‌شود. افزایش شیب دامنه ، هوازدگی و نیروهای آب نشستی از دلایل اصلی این نوع لغزشند.

لغزش چرخشی در سنگهای سخت یکپارچه دیده نمی‌شود. در مقابل درستیهای دریایی و دیگر سنگهای نرم ، همچنین در سنگهای رسوبی لایه‌لایه به شدت درزدار و دارای لایه‌های ضعیف ، فراوان ایجاد می شود. شیب طبیعی شیلهای دریایی متورم شونده و به شدت ترکدار ، کم و پایدارسازی آنها معمولا مشکل است. این نوع گسیختگیها معمولا پیشرونده و وسیع اند.

لغزش چرخشی در خاک

رایجترین نوع لغزش در خاک ، حرکت چرخشی یک یا چند قطعه از آن در امتداد سطوح استوانه‌ای است.

علل اصلی لغزش چرخشی در خاک

نیروهای آب نشستی

افزایش شیب دامنه

ساختهای قبلی باقیمانده در خاک برجا

لغزشهای چرخشی از ویژگیهای رسوبات نسبتا صخیم خاک چسبنده و بدون سطوح ضعیف است. عمق سطح گسیختگی وابسته به شرایط زمین شناسی است. لغزشهای عمیق در زمینهای رسی و لغزشهای کم عمق در واریزه‌ها انجام می‌شود. نشانه‌های اولیه این نوع لغزش ، ترکهای کششی در راس و برجستگیهای در قاعده دامنه است.

گسترش جانبی و گسیختگی متوالی

نوعی گسیختگی صفحه‌ای است که سنگ و خاک دیده می‌شود. در اینجا مواد در امتداد یک سطح ضعیف بطور جانبی تحت تنش قرار گرفته و متوالیا بصورت قطعاتی می‌شکنند. علل اصلی این نوع لغزش عبارت است از نیروهای آب نشستی و افزایش شیب و ارتفاع دامنه. این نوع گسیختگی را معمولا نمی‌توان با روشهای ریاضی پیش بینی کرد. زیرا از قبل نمی‌توان محل تشکیل اولین ترک و در نتیجه اولین قطعه را مشخص کرد. با این حال ، چون در انواع خاصی از سنگ و خاک ایجاد می‌شود، تشخیص حالات ناپایدار بالقوه امکان پذیر است. گسترش جانبی معمولا به تدریج توسعه یافته و می‌تواند حجم زیادی داشته باشد.

این نوع گسیختگی در دره رودها رایج است و بطور مشخصی در رسهای سخت شکاف‌دار ، شیلهای رسی و لایه‌های افقی یا کم شیب ، که حاوی مناطق ضعیف ممتدی هستند، دیده می‌شود. واریزه‌هایی که به روی خاک برجا یا سنگ دارای شیب ملائم قرار گرفته‌اند، متوالیا بصورت گسترش جانبی گسیخته می‌شوند. نشانه این نوع گسیختگی در مراحل آغازین ترکهای کششی است، البته در برخی شرایط مثل بارگذاری ناشی از زمین لرزه ، ممکن است ناگهانی باشد. در خلال گسترش پیشرونده ، ترکهای کششی بار شده و پرتگاههایی ایجاد می‌شود. گسیختگی نهایی ممکن است تا سالها اتفاق نیافتد.

 

لغزش واریزه

این نوع لغزش به حرکت توده‌ای از خاک ، یا خاک و قطعات سنگ که بطور یکجا یا در واحدهای جداگانه در روی یک سطح مسطوی پرشیب می‌لغزند، اطلاق می‌شود. این لغزش اغلب حالت پیشرونده داشته و ممکن است به بهمن یا جریان منتهی شود. علل اصلی لغزش واریزه‌ای عبارتست از افزایش نیروی آب نشستی و شیب دامنه. این نوع لغزش در جاهایی که واریزه‌ها یا خاک برجا به روی سطح شیبدار و نسبتا کم عمق سنگی قرار گرفته باشد، ایجاد می‌شود. آغاز حرکت در این نوع لغزش هم با ترکهای کششی مشخص می‌شود.

مبانی زمین شناسی ساختمانی

 مبانی زمین شناسی ساختمانی

 

فصل اول - ساختمان های گنبدی
بطور کلی، ساخت های گنبدی را می توان بعنوان ساختهایی تعریف کرد که در نتیجه نیرو های قائمی – که از پایین به بالا اثر می کنند – تشکیل می شوند.  بدیهی است که در اینجا، مقصود آن دسته از ساختمان های گنبدی شکلی است که تشکیل آنها، غیر از عوامل تکتونیکی بوده است و از جمله مهم ترین آنها، می توان گنبد های نمکی را نام برد.

مقطع این ساختمانها دایره ای است و در مواردی که محیط اطراف انها متجانس نباشد، میدان تنش حاصله نیز متجانس نبوده و ممکن است مقاطع انها غیر دایره ای باشد.  در مجموع می توان گفت که این ساختمانها زمانی تشکیل می شوند که در زیر طبقات ناحیه ای، لایه ای که خاصیت تغییر شکل پلاستیک عالی دارد که ( مثل نمک، گچ و بعضی انواع رس ها) موجود است.  هرگاه این طبقه پلاستیک، به علتی تحت فشار واقع شود، به علت وضعیت خمیری، این فشار را به حالت هیدرواستاتیک به تمام نقاط منتقل می کند و در حالتی که در قسمتی از لایه ها نقطه موجود باشد.  به سمت بالا حرکت کرده و ساخت گنبدی را بوجود می اورد.  عامل تنش متفاوت است و در مورد نمک، اختلاف وزن مخصوص قابل توجه بین نمک و سنگهای اطراف سبب حرکت نمک به سمت بالا می شود.
ساختمان گنبد های تبخیری ( گنبد های نمکی)
گنبد های تبخیری عموما از جنی نمک است و ندرتا ممکن است از ژیپس یا انیدریت تشکیل شوند.  این ساختمان ها به شکل گبند های مجزا و یا به صورت هسته تاقدیس ها دیده می شوند.  این گنبد ها از نظر اقتصادی اهمیت زیادی دارند زیرا این ساخت ها عموما نفت گیر ها رابوجود می اورند و از سوی دیگر منابع گوگرد و نمک نیز قابل توجه است.
شکل گنبد های نمکی
هسته گنبد های نمکی از نمک تشکیل و تزریق ان به زیر سنگهای اطراف سبب تغییر شکل انها می شود.  هسته گنبد، کم و بیش دایره ای و در بعضی موارد بیضوی طویل است.
بعضی از گنبد های نمکی در سطح زمین بیرون زدگی دارند و گنبد های انها مشخص است بطوری که ارتفاع انها نسبت به زمین های اطراف به 13 متر و در مواردی نادر به 25 متر می رسد.
عمق گنبد های نمکی هم متفاوت است.  بر اساس اطلاعات حاصله از تحقیقات ژیوفیزیکی و گمانه های اکتشافی دربسیاری حالات، عمق انها بر چند کیلومتر می رسد.  شکل خارجی توده نمک، همواره مخروطی و گنبدی نیست و در بعضیموارد شکل توده های دیواره مانند است.  گاهی نیز به شکل توده های استوانه ای است.
ترکیب گنبد ها
معمولاً قسمت اصلی گنبد های تبخیری را نمک تشکیل می دهد و چند در صدی نیز ممکن است از انیدریت باشد.
ساختمان داخلی گنبد ها
ساختمان داخلی دارای شکل های متفاوتی است و به صورت لایه لایه تا توده های نامنظم دیده می شود.  عموما چین خوردگی در همی دارد.  در قسمت هایی که لایه ها مشخص اند، شیب زیادی دارند و در پاره ای حالات نیز قائم است.
پوشش رسی
بعضی از گنبد های مکی توسط پوششی از شیل و یا سایر سنگهای رسی احاطه شده است.  در بعضی موارد قشر های کنگلومرا نیز ممکن است دیده شود.
ساختمان سنگهای رسوبی اطراف گنبد های نمکی
این سنگها به شکل گنبد یا تاقدیس در مایند.  در بعضی موارد، لایه بندی سنگها رسوبی رونی توده نمک، به موازات فصل مشترک نمک و سنگهای درونگیر است که این قبیل گنبد های سوراخ نکننده معروف است.  علت ایجاد وضعیت بدین خاطر است که گنبد های نمکی، قبل از رسوب سنگهای رویی بوجود امده و در معرض فرسایش قرار گرفته است و بدین ترتیب این گنبد ها نیر در اعماق لایه های اطراف خود متقاطع اند.
تکامل ساختمان گنبد ها
در بعضی موارد با بررسی وضعیت طبقات درونگیر گنبد ها زمان تشکیل انها را مشخص کرد.
ناودیس حاشیه ای گنبد های نمک
یکی از پدیده هایی که معمولاً همراه با گنبد های نمکی دیده می شود، ناودیس حاشیه ای انهاست.  بطوری که ذکر شد مکی که گنبد های نمکی را بوجود می اورد، از نزدیکترین قسمت های لایه اصلی نمک به گنبد تامین می شود.  این امر سبب نازک شدن لایه نمک در اطراف توده و در مرحله بعد باعث فرونشینی طبقات رویی و در این قسمت و ایجاد ناودیس حاشیه ای می شود.
اهمیت اقتصادی گنبد های نمک
این گنبد ها از نظر اقتصادی اهمیت زیادی دارند. و در بسیاری موارد، ساختمان تاقدیس سنگهای روی گنبد های نمکی، نفتگیر های اقتصادی را تشکیل مدهد و گاهی نیز این امر در پوشش سنگ گنبد ها به چشم می خورد بعلاوه در بسیاری حالات، کانسار های ارزشمند گوگرد در داخل پوشش سنگها دیده شده است.
فصل دوم – مشخصات تکتونیکی زمین
پوسته زمین همواره تحت تأثیر عوامل تکتونیکی است.
حرکات کوهزایی و خشکی زایی
حرکات پوسته زمین را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد :
حرکات کوهزایی و خشکی زایی
حرکات کوهزایی به ان دسته از حرکات پوسته اطلاق می شود که سبب تغییر شکل سریع توده های عظیم سنگها می شود و مدت زمان تأثیر ان در مقیاس زمین شناسی، کوچک و شدت ان زیاد است، این گونه حرکات یبب گسل ها، چین ها و کوها می شود.
حرکات خشکی زایی حرکاتی از پوسته زمین را شامل می شود که مدت تأثیر شان زیاد و شدت انها کم است از جمله این حرکات می توان پایین رفتن پوسته و تشکیل حوضه ها و نیز بالا امدن قسمت هایی را نام برد.  حرکات خشکی زایی سبب پیشروی و پسروی دریا ها می شود.
در مورد حرکات کوهزایی اصطلاحات زیر وجود دارد :
الف ) فاز کوهزایی : تغییر شکل هایی که طی فاصله زمانی محدود و معینی انجام می گیرد بدین نام خوانده می شود.
ب ) پریود کوهزایی : چند فاز کوهزایی متوالی، بنام پریود کوهزایی نامیده می شود.
ج ) کوهزایی با سلسله جبالی : این نام به منطقه نسبتا باریکی که تغییر شکل پیدا کرده اطلاق می شود.
د ) کمربند کوهزایی : به مجموعه چند سلسه جبال که از نظر تکتونیکی به هم وابسته و طی یک کوهزایی چین خوردگی پیدا کرده اند، کمر بند کوهزایی گفته می شود.
بطور کلی تغییر شکل پوسته زمین را می توان در نتیجه تجمع تنش دانست که به مرور در سنگ ذخیره می شود و هنگامی که میزان تنش از حد الاستیک سنگ تجاوز کند، تغییر شکل دایمی ان را سبب می شود.  بدین ترتیب لحظه شروع تغییر شکل سنگها به نحوه اعمال نیروها و نیز به مشخصات مکانیکی انها بستگی دارد.
حرکات خشکی زاییبه حرکات ارام پوسته که در طول مدت زمان طولانی تأثیر می کند، اطلاق می شود.  بطور کلی این حرکات به پایین رفتن تدریجی کف حوضه ها و یا بالا امدگی ارام قسمت هایی از پوسته گفته می شود.
بنا به عقیده بعضی از دانشمندان این دو دسته حرکات یاد شده را نبایستی از یکدیگر جدا کرد بلکه حرکات خشکی زایی نیز دسته دیگری از حرکات کوه زایی، منتها با شدت کم است.
ایزوستازی
اجزای مختلف پوسته زمین مثل کوهها، دشت ها و دریا ها، به صورت فرو رفتگی های نامنظمی که در قسمت بالایی پوسته قرار گرفته، نیستند بلکه تمام این اجزا به حالت تعادل نسبی قرار دارند که این امر به کاهش یا افزایش وزن مخصوص و نیز تغییر ضخامت انها حاصل می شود.  مطابق نظریه ایزوستازی در زیر سطح زمین، سطحی به موازات زمین سطح زمین وجود دارد که فشار وارده از کوهها، دشتها و دریا ها در ان سطح مساوی است.  این سطح بنام سطح تعادل یا سطح ایزوستازی نامیده می شود.
توزیع قاره ها و اقیانوس ها در زمین
بیش از 70% سطح زمین بوسیله اقیانوس ها پوشیده شده و هر یک از سه اقیانوس عمده (کبیر،اطلس، هند ) به تنهایی از وسعت قاره اوراسیا بزرگتر است.
توزیع قاره ها در سطح زمین یکنواخت نیست و قسمت اعظم انها در قسمت خاصی از ان متمرکز شده است بطوری که اگر قطری از زمین را که اسپانیا و نیوزلند را بهم وصل می کند در نظر بگیریم بیش از 81% تمام خشکی های زمین و نیمکره ای قطب ان اسپانیا است قرار می کند.  47% نیمکره یاد شده را خشکی و 53 % ان را دریا تشکیل می دهند.  در صورتی که نیمکره مقابل ان حاوی 11% خشکی و 89% اب است.
ساختمان سطح زمین
یکی دیگر از مسایل مهم تکتونیکی زمین، وضعیت پستی و بلندی های سطح زمین و نحوه توزیع انها ست.  از نقطه نظر تکتوکنیکی، سطح زمین را می توان به واحد های مختلفی تقسیم کرد که این واحد را در فصل بعدی بررسی خواهیم کرد.
سطح زمین را می توان به سه قسمت کلی قاره ها، حوضه اقیانوس ها و حاشیه قاره ها تقسیمکرد.
هر چند در وحله اول به نظر می رسد که سواحل دریا ها را بایستی فصل مشترک حوضه اقیانوس ها و قاره ها در نظر گرفت، اما این فصل مشترک، مرز واقعی دریا هاو قاره ها نیست.  در حقیقت قسمت قابل توجهی از قاره ها در ناحیه فلات قاره ای و شیب قاره ای – که وسعت انها بالغ بر 10. 9% درصد کل سطح زمین و 25% سطح قاره هاست – در زیر اب قرار دارد.  بدین ترتیب، مرز واقعی قاره ها و حوضه اقیانوسها را بایستی در محل شیب قاره ای در نظر گرفت.
فصل سوم – واحد های مهم تکتونیکی زمین
در سطح زمین واحد های تکتونیکی مهمی وجود دارد که می توان انها را به سه دسته زیر تقسیم کرد :
الف ) واحد های مربوط به قاره ها مثل کراتن ها، پلاتفرم ها و کمربند های چین خورده.
ب ) ژیوسینکلین ها.
ج ) ویژگی های تکتونیکی اقیانوس ها مثل سلسه جبال های کف اقیانوس و تراشه های ان.
در این فصل این قسمتها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
واحد های تکتونیکی قاره ها
از نظر تکتونیکی، قاره ها را می توان به دو قسمت عمده بنام های مناطق ارام و پیدار و مناطق فعال تقسیم کرد.
منطق ارام عبارتند از قدیمی ترین و پایدارترین قسمت قاره ها هستند که تقریبا در تمام قاره ه وجود دارند و پس از پر کامبرین به جز فرسایش، تغییرات عمده دیگری را متحمل نشده اند.
قسمت پیدار قاره ه تحت عناوین مختلفی نامگذاری شده است.  بعضی ها این قسمت ها را بنام کراتن می خوانند.  عده ای دیگر، این مناطق را بنام پهنه های قدیمی نامگذاری کرده اند.  قسمت مرکزی نواحی پایدار سپر نام دارد.  سنگهای این قسمت از قاره ها، مرکب از شیست و سنگهای دگرگونی پر کامبرین است.  که بوسیله گرانیت و سنگهای اذرین پوسته زمین در نظر گرفت که بوسیله لایه نازکی از سنگهای رسوبی اتشفشانی، پوشیده شده است.
زمان تشکیل پی سنگهای نواحی ارام زمین (3. 8 تا 3. 5 میلیارد سال قبل ) و سنگهای جوانتری که مربوط به 2تا1. 8 میلیارد سال هم باشد نیز وجود دارد.

براساس مطالعات انجام شده، پی سنگهای نواحی پایدار را می توان مرکب از دو قسمت مجزا در نظر گرفت.  قسمت اول، توده های عظیم سنگهای اذرین، دگرگونی و رسوبی متعلق به ارکین است و قسمت دوم، توده های چین خورده جوانتر متعلق به الگونکین را شامل می شود که در لابه لای قسمت اول به صورت نوارهایی به چشم می خورد.
نواحی فعال قاره ها
برای بررسی نواحی فعال قاره ها نحوه توزیع اتشفشان ها، زلزله ها، کمربند های چین خورده و سلسله جبال ها را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف ) توزیع اتشفشان ها – تاکنون در حدود 800 اتشفشان، که در گذشته و حال فعال بوده یا هستند، شناخته شده است.  بیش از 75% این اتشفشان ها در منطقه اطراف اقیانوس کبیر، که بنام کمربند اتش معروف است، متمرکز شده اند.  این منطقه بر سلسله جبال های جوان غرب امریکا و قوسهای جزیره ای اتشفشانی موجود در غرب اقیانوس کبیر، منطبق است.
ب ) توزیع زلزله ها – بطوری که می دانیم، زلزله ها را از نقطه نظر کانون به دسته کم عمق،متوسط و عمیق که عمق انها به ترتیب کمتر از 70 کیلومتر، بین 70تا 300 کیلومتر و بین 300 تا 700 کیلومتر، تقسیم می کنند.
بطوری که دیده می شود، نواحی زلزله خیز، منطبق بر مناطقی است که در انجا فعالیت اتشفشانی انجام می شود.  بیش از 80% زلزله های کم عمق در اقیانوس کبیر اتفاق می افتد.  همین منطقه بیش از 90% زلزله های متوسط و تقریبا تمام زلزله های عمیق را در بر می گیرد. از جمله منطق دیگر زلزله خیز، می توان کمربند سلسه جبال های مدیترانه اسیا را نام برد.
ج ) کوه ها – نواحی از سطح زمین که از مناطق اطراف خود مرتفع تر هستند.  کوه ها بر اساس شیب، ارتفاع و مشخصات نظیر اینها به اسامی مختلفس تقسیم می شوند.


انواع کوهها :
. 1.  کوهای ناشی از چین خوردگی
. 2.  کوهای ناشی از فعالیت اتشفشانی
. 3.  کوه های گسلی
ژیوسنکلین ها
میزان نشیت کف حوضه 12 متر به ازای هر میلیون سال است.
ساختمان ژیو سنکلین ها
قسمت های اصلی ژیو سنکلین ها نواحی گود ان است که معمولاً در همه جا به شکل گودی طویل می باشد.  در یک ناحیه ژیو سنکلین ممکن است که چندین گودی وجود داشته باشد که معمولاً تمام انها در جهت طویل اند و به وسیله گسله هایی محدود شده اند.  کف قسمت اصلی ژیو سنکلین ممکن است از جنس اقیانوسی و لایه ها ی بازالت که بوسیله سنگهای رسوبی پوشیده شده، و یا از جنس پوسته قاره های باشد که در این حالت قسمت اصلی ان از سنگهای ضخیم، اذرین و دگرگونی چین خورده تشکیل شده و در زیر ان قشر بازالتی قرار دارد.
در حاشیه ژیو سنکلین ها، ممکن است قطعات به سمت بالا حرکت کنند و ژیو انتی سنکلین را بوجود اورد.  در چنن مواردی، مواد رسوبی و اتشفشانی که در گود های رسوب کرده اند.  چین خوردگی پیدا می کنند وبدین ترتیب گودی ژیوسنکلین به شکل ناودیس شکنجی، در می آید.  از جمله دیگر قسمت های مهم ژیو سنکلین ها، حوضه های کوهزایی آنهاست.
انواع ژیو سنکلین ها
الف ) میوژیوسنکلین - این نام به آن دسته از ژیو سنکلین ها اطلاق می شود که تقریبا تمام نهشته های آن را سنگ های رسوبی تشکیل می دهند.  از جمله سنگهایی که در این دسته ژیو سنکلین ها دیده می شود می توان از آهک، شیل، ماسه سنگ کوارتزی و کنگلومرا نام برد.  وجود بعضی از مشخصات از جمله ترک های گلی، اوولیتها، آثار آلگ ها و مشخصات مشابه ان، موید این مطلب است که رسوبگذاری در ابهای کم عمق انجام گرفته است.  ندرتا ممکن است سنگ های اذرین نفوذی یا آتشفشانی نیز در داخل رسوبات این دسته مشاهده می شود.
ب ) ایوژیوسنکلین – ایوژیوسنکلین، به نوعی ژیوسنکلین اطلاق می شود که در آن، بطور متناوب سنگهای رسوبی و آتشفشانی قرار گرفته اند.  ضخامت این رسوبات به مراتب بیشتر از رسوبات میوژیوسنکلین است.  سنگهای رسوبی این دسته، عموما آواری و شامل شیل، گریواک و کنگلومراست.  سنگهای آتشفشانی آن نیز معمولاً جریان های گدازه، توف، سیل و دایک های کم عمقی است که جنس انها غالبا آندزیت و ندرتا بازالت یا ریولیت است.
ج ) پارالیاژیوسنکلین – این نام به ان دسته از ژیو سنکلین ها گفته می شود که در حاشیه ارام قاره ها قرار دارند.  رسوبات این حوضه ها، گسترش وسیعی دارند و سرعت رسوبگذاری در انهابه 34 متر در سال می رسد.  و معمولاً در بین رسوبات ان مواد اتشفشانی وجود ندارد.
مراحل مختلف ژیوسنکلین
الف ) مرحله اصلی – فاز اولیه از مرحله اصلی ژیو سنکلین معمولاً توام با تشکیل بعضی گسل های است که کف ان را قطع می کند.  بعضی از قطعات کف ژیو سنکلین، از اطراف به توسط گسلها محدود شده و فرونشینی انها سبب ایجاد گودی ژیو سنکلین می شود.  مطالعه رابطه بین گسل ها و قطعات موجود نشان دهنده این است که عامل اصل بوجود اورنده انها، حرکات افقی یا قائمی است که در فواصل متفاوتی ادامه داشته است.
از جمله ویژگی های مهم گودی سنکلین ها، سیستم گسل های عمیق و نیز نواحی ای است که فاقد پوسته قاره ای اند.  که بعد ها در طی توسعه ژیو سنکلین ها حقیقی، سنگهای گسل های عمیق مربوط به قشر های بازالتی و یا حتی قسمت های بالای گوشته، ممکن است و در امتداد گسله ها به سطح زمین رانده شده و در انجا نمایان شود.  در فاز نهایی مرحله اصلی، تقریبا تمام گودی ژیو سنکلین از رسوبات متناوب رس و ماسه سنگ موسوم به فلیش پر می شود.  در داخل این رسوبات، لایه های مارلو و کربن های مختلف نیز مشاهده می گردد.
ب ) مرحله کوهزایی پس از خاتمه چین خوردگی در مرحله اصلی در اثر فرونشینی، گودیهای دیگری موسوم به گودیهای کوهزایی بوجود می اید و در همین زمان، بالا امدگی کوهزایی نیز تشکیل می شود.  گر چه در بعضی موارد، این گودیها عمیق ترین قسمت ژیو سنکلین ها را تشکیل می دهد ولی این امر در تمام موارد صادق نیست، گودیهای موجود در حواشی کراتن ها از جمله معروفترین گودیهای کوهزایی به شماره می ایند.  این گودیها معمولاً با رسوبات ضخیمی از مواد رسوبی و اتشفشانی پر می شود.

فصل چهارم - درزه ها
درزه شکستگی است که در ان هیچ گونه جابجایی در بخش های طرفین شکستگی نسبت به هم رخ نداده است و یا به قدری کم است با چشم غیر مسلح دیده نمی شود.  در صورتی که در طرفین شکستگی رخ دهد گسل نامیده می شود.  ابعاد درزه از چند سانتی متر تا چند صد متر متفاوت است.  درزه راهی برای دخول اب در سنگها بوجود می اورد و عمل فرسایش را تسریع می کند.  دهانه بسیاری از درزه ها بسته است ولی در اثر هوازدگی وسیعتر شده و در نهایت به یک شکاف باز تبدیل می گردد.
تقسیم بندی هندسی درزه ها
الف ) درزه امتدادی – نوعی درزه استه که امتداد ان موازی یا تقریبا موازی امتداد لایه بندی یا شیستوزیته طبقات اطراف می باشد.
ب ) درزه شیبی – درزه ای است که امتداد ان موازی یا تقریبا موازی جهت شیب سطح لایه بندی یا شیستوزیته طبقات اطراف می باشد.
ج ) درزه مایل - اگر امتداد درزه نسبت به امتداد یا جهت شیب سطح لایه بندی یا شیستوزیته سنگهای اطراف به حالت غیر مشخص باشد بدین نام خوانده می شود.
د ) درزه طبقه ای – اگر سطح درزه موازی سطح لایه بندی سنگها باشد بنام درزه طبقه ایخوانده می شود.
طبقه بندی بر اساس وضعیت درزه ها نسبت به هم
در این تقسیم بندی وضعیت درزه ها نسبت به هم مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس ان می توان انواع درزه های زیر را تشخیص داد :
الف ) درزه های منظم – اگر درزه های یک منطقه با هم موازی یا تقریبا موازی باشند درزه های منظم خوانده می شوند معمولاً امتداد مشترک این درزه ها امتداد محور چین خوردگی اصلی ناحیه و یا امتداد گسل های اصلی می باشد.
ب ) درزه های نامنظم - این درزه ها وضعیت مشخصی نداشته و بطور نامنظم پراکنده اند.  معمولاً مجموعه درزه های موازی موجود در یا ناحیه بنام یک دسته درزه نامیده می شود و اجتماع دو یا چند دسته درزه بنام سیستم درزه خوانده می شود.
اهمیت مطالعه درزه ها
مطالعه درزه ها در بسیاری از کار های مهندسی ضرورت دارد.  مثلاً هنگام استخراج سنگهای ساختمانی، بخصوص سنگهایی که بایستی به قطعات بزرگ استخراج شود (مثل مرمر و تراورتن)، شناسایی درزه ها محل ضروری است.
هنگام انتخاب محل تونل های راهسازی و معدنی، بایستی قبلا وضعیت درزه های محا را بررسی کرد زیرا وجود انها، از طرفی مسایلی در امر حفر تونل بوجود می اورد و از طرف دیگر، نگهداری انرا مشک می سازد.  قبل از احداث سد ها نیز مطالعه درزه های منطقه ضروری است.
هنگام پی جویی منابع معدنی نیز وقوف به وضعیت درزه های محل ضروری است زیرا بسیاری از رگه ها معدنی، از شکستگی های سنگها و از جمله درزه ها تبعیت می کنند.  از نظر زمین شناسی ساختمانی نیز مطالعه درزه ها اهمیت شایان دارد زیرا با مطالعه اماری انها، می توان مشخصات تنش های وارده به سنگهای ناحیه را مشخص کرد.
نتایج تحقیقات تجربی
برای تجزیه و تحلیل رابطه بین نیروهای خارجی اعمالی و درزه های حاصله، نمونه های مختلف سنگها را تحت ازمایش های کششی، فشارش، کوپل و پیچش قرار می دهند.
عوامل بوجود اورنده درزه ها
الف ) عوامل تکتونیکی
ب ) تنش های باقی مانده در زمین
ج ) انقباض
د ) حرکات سطحی زمین
فصل پنجم – گسله
تعریف گسل – گسل ها، شکستگی هایی همراه با تغییر مکان نسبی هستند که به موازات سطح گسل انجام گرفته اند. .  بعضی از گسل ها فقط چند سانتی متر طول دارند و جابجایی انها در حدود سانتی متر است، در صورتی که گسل هایی هم با صد ها کیلومتر جابجایی در حدود چند کیلومتر و حتی دهها کیلومتر دیده می شوند.
عناصر و ویژگی های گسل
الف ) شیب و امتداد گسل
در حالت کلی سطح گسل را می توان به صورت یک سطح مستوی در نظر گرفت، لذا شیب و امتداد ان را همانند شیب و امتداد طبقات اندازه گیری می نمایند.  در حالت کلی، امتداد گسل، امتداد یک خط افقی در سطح گسل است، که مقدار ان نسبت به شمال بیان می شود.
زاویه بین سطح افق و سطح گسل را شیب گسل می نامند.
ب ) کمر بالا و پایین
قطعه ای واقع در بالای سطح گسل بنام کمر بالا و قطعه پایین ان بنام کمر پایین نامیده می شود.  بدیهی است این تعاریف در مواردی صادق است که گسل قائم نباشد زیرا در این حالت بالا و پایین صفحه گسل مفهومی نخواهد داشت.
ج ) اثر گسل
محا تقاطع صفحه گسل با سطح زمین بنام اثر گسل یا خط گسل نلمیده می شود.  خط گسل در بسیاری حالات یک خط مستقیم است اما در مواردی که شیب صفحه کم بوده و پستی و بلندی سطح زمین زیاد باشد، ممکن است به حالت نامنظم دیده شود.
د ) زاویه ریک یا پیچ
این زاویه عبارت است از زاویه بین خطی که اثر حرکت گسل را در روی صفحه ان نشان می دهد یا خط افقی که در صفحه گسل قرار دارد.

ه ) زاویه میل
زاویه های بین خط موجود در صفحه گسل با صفحه افقی را زاویه میل نامند.
تقسیم بندی هندسی گسل ها
الف ) گسل امتداد لغز
گسلی است که در ان لغزش کلی به موازات امتداد گسل می باشد در این حالت لغزش کلی گسل معادل لغزش امتدادی بوده و در جهت شیب، مولفه لغزش وجود نخواهد داشت.  همچنین زاویه ریک لغزش کلی در این حالت معادل صفر خواهد بود.
ب ) گسل شیب لغز
گسلی است که در ان لغزش کلی در جهت شیب سطح گسل می باشد به عبارت دیگر در مورد این گسل ها.  لغزش کلی و شیبی با یکدیگر مساوی بوده و مولفه لغزش امتدادی معادل صفر خواهد بود زاویه ریک لغزش کلی در مورد این دسته از گسل ها معادل 90 درجه است.
ج ) گسل مورب لغز
در این دسته از گسل ها، لغزش کلی نسبت به امتداد یا شیب به سطح گسل مورب می باشد.  بدیهی است در این گسل ها لغزش کلی دارای هر دو مولفه امتدادی و شیبی خواهد بود.  زاویه ریک لغزش کلی در این حالت از صفر بیشتر و از 90 درجه کمتر می باشد.
تقسیم بندی بر اساس زاویه شیب گسل
در این روش، زاویه شیب گسل مبنا قرار گرفته می شود :
الف ) گسل های پر شیب
گسل هایی پر شیب انهایی هستند که زاویه شیبشان از 45 درجه بیشتر است.
ب ) گسل های کم شیب
هرگاه زاویه شیب کل کمتر از 45 درجه باشد، بدین نام خوانده می شود.

تقسیم بندی بر اساس حرکت ظاهری
الف ) گسل عادی یا مستقیم
گسلی که در ان کمر بالا نسبت کمر پایین به طرف پایین حرکت کرده باشد.
ب ) گسل رانده یا معکوس
گسل معکوسی که در ان کمر بالا به طرف بالا حرکت کرده باشد.  در حالت کلی شیب گسل بیشتر از 45 درجه است.
تقسیم بندی زایشی گسل ها
معیار تقسیم بندی در این جا حرکت ظاهری گسل است :
الف ) گسل رانده
گسلی که در ان کمر بالا نسبت به کمر پایین به سمت بالا حرکت کرده باشد.  معمولاً گسلهای رانده را بر حسب زاویه شیب به سه دسته تقسیم می کنند.  اگر زاویه شیب بیش از 45 درجه باشد گسل، بنام گسل معکوس و اگر کمتر از 45 درجه باشد بنام رانده خوانده می شود.  اگر زاویه شیب این گسل ها کمتر از 10درجه و لغزش کلی انها زیاد باشد گسل بنام رورانده موسوم است تشکیل گسل های رانده با کوتاه شدن لایه ها و طبقات همراه است.
ب ) گسل عادی
هرگاه کمر بالا به کمر پایین بطرف پایین حرکت کرده باشد، گسل حاصل بنام گسل عادی یامستقیم موسوم است این گسل ها بنام گسل های وزنی نیز خوانده می شوند.
ج ) گسل مورب
گسلی است که امتداد ان نسبت به امتداد لایه بندی یا شیستوزیته سنگهای اطراف به حالت مورب می باشد.
د ) گسل طولی
هر گاه امتداد گسل تقریبا موازی امتداد عمومی ساختمانهای زمین شناسی منطقه باشد، بنام گسل طولی خوانده می شود.
ر ) گسل عرضی
هرگاه امتداد گسل، عمود یا تقریبا عمود بر امتداد عمومی ساختمانهای زمین شناسی منطقه باشد، بنام گسل عرضی خوانده می شود.
تقسیم بندی بر اساس وضعیت گسل ها نسبت به هم
الف ) گسل های موازی
در بعضی موارد گسل های موجود در یک منطقه دارای شیب و امتداد یکسان یا تقریبا یکسانند که به مجموعه انها گسل های موازی اطلاق می کنند.  اگر امتداد عمومی گسل های منطقه یکسان بوده شیب انها متفاوت باشد، می توان انها را به دو یا چند دسته گسل های موازیتقسیم کرد.
ب ) گسل های پوششی
گسل های نسبتا کوچکی که یکدیگر را می پوشانند بدین نام خوانده می شوند.
ج ) گسل های محیطی
این دسته گسل های دایره ای یا قوسی شکل هستند که یک منطقه دایره ای شکل یا قسمتی از منطقه دایره ای شکل را محدود می کند.
د ) گسل های شعاعی
این به گروه گسل هایی اطلاق می شود که تقریبا همگی از یک منطقه منشعب می شوند.  گسل جدا شونده نوعی خاص از گسل های عادی است که در ان زاویه شیب گسل کم است.
ح ) گسل امتداد لغز
گسلی است که در ان لغزش کلی به موازات امتداد گسل می باشد به عبارت دیگر در این دسته گسل ها، لغزش شیبی در مقایسه با لغزش امتدادی ناچیز است.

پرتگاه ها
پرتگاه به قسمت های نسبتا پر شیبی از سطح زمین گفته می شود که ارتفاع انها از چند سانتی متر تا چندین صد متر تغییر می کند.
بایستی توجه داشت که پرتگاه ها نیز مشخصه قطعی گسله نیستند و ممکن است منشا دیگری، بجز گسله داشته باشد.  پرتگاه ها به انواع زیر تقسیم می شوند :
. 1.  پرتگاه های گسلی – این پرتگاه ها، مستقیما در اثر گسله ها بوجود می اید و اختلاف ارتفاع انها مربوط به حرکت نسبی گسله است.  بعبارت دیگر، پایین رفتن یا بالا امدن یکی از قطعات گسله، باعث تشکیل این پرتگاه ها شده است.
در بعضی موارد، که گسله امتداد یک رودخانه را قطع می کند، در پایین پرتگاه گسلی، ممکن است در اثر تجمع اب، یک دریاچه یا باتلاق کوچک بوجود می اید.
. 2.  پرتگاه های خط گسله – در این نوع پرتگاه ها، ارتفاع پرتگاه مربوط به اختلاف فرسایش طبقات در طرفین سطح گسله است.  مثلاً هرگاه گسله ای باعث شود کهدو طبقه با مقاومت مختلف – مثل ماسه سنگ و شیل – در مجاورت یکدیگر قرار گیرد، پس از مدتی، در اثر فرسایش بیشتر طبقات شیلی، اختلاف ارتفاعی بین انها بوجود خواهد امد.  بعدها، طبقه ماسه سنگ نیز فرسوده می شود و این بار، ممکن است اختلاف ارتفاعی در جهت عکس حالت اول، بوجود اید.
. 3.  پرتگاه های مرکب – در این نوع پرتگاه ها، قسمتی ار اختلاف ارتفاع مربوط به لغزش اولیه گسله و قسمتی از ان نیز، به علت اختلاف در قابلیت فرسایش طبقات طرفین گسله است.
. 4.  پرتگاه های کوهپایه ای – این پرتگاه ها که بنام اسکار پلت نیز نامیده می شوند، در پای سلسله کوهها تشکیل می شوند.
این گونه پرتگاه ها، بیشتر در نواحی که گسله های فعال دارند، مشاهده می شود و ارتفاع انها از چند سانتی متر تا چندین ده متر در تغییر است.
پرتگاه های کوهپایه ای، معمولاً مستقیم نیستند و در انها فرسایش تأثیری ندارند و یا به طورخفیف موثر بوده است.  به عبارت دیگر، سطح پرتگاه در حقیقت همان سطح گسله است. بعضی از این پرتگاه ها، در سنگهای بستر نیز تأثیر کرده اند.  در صورتی که عده ای دیگر، تنها به طبقات نامتحجر رویی محدوداند.  گاهی نیز پرتگاه های گسلی حاصله در سنگهای رویی، در نتیجه وجود گسله های اصلی در سنگهای بستر، بوجود می ایند.
. 5.  پرتگاه های مثلثی – در بعضی موارد، سطح پرتگاه در اثر عوامل فرسایش مثل رودخانه یا یخچال فرسوده می شود و بریدگی های مثلث شکلی در ان به وجود می اید که در نهایت، باعث می شود که سطح پرتگاه به قطعات مثلثی شکلی، تقسیم شود.
سایر نشانه های تشخیص گسله
علاوه بر نشانه هایی که گفته شد، در پاره ای موارد پدیده های دیگری نیزهمراه گسله ها بوجود می اید که به کمک انها، می توان گسله ها را تشخیص داد این پدیده عبارتند از :
. 1.  چشمه ها – چشمه هایی که در پای کوهها دیده می شود، غالبا ناشی از وجود گسله در ان محل است و به خصوص اگر اب چشمه ها گرم باشد به احتمال زیاد می توان انها را با گسله ها در ارتباط دانست.  در حقیقت در چنین حالاتی گسله معبر عبور اب و بخصوص ابهای گرم در اعماق زمین است.
. 2.  تغییر ناگهانی مسیر رودخانه ها – هرگاه گسله ای، امتداد رودخانه را طی زاویه نسبتا بزرگی قطع کند، باعث تغییر ناگهانی مسیر ان شود.
. 3.  تغییر ناگهانی در نیمرخ بستر رودخانه – اگر در حوالی بستر رودخانه، گسلی بوجود اید،باعث بالا امدن یا پایین رفتن زمین می شود.  و اگر فرسایش رودخانه با بالا امدن یا پایین رفتن متناسب نباشد، در حوالی گسله، شیب بستر رودخانه با سایر نقاط تفاوت پیدا می کند که این امر، می تواند نشانه ای برای تشخیص گسله باشد.
فصل ششم - چین
بطور کلی چین ها را می توان بعنوان پیچ و موج های حاصله در سنگها تعریف کرد.  بعبارت دیگر، چین ها ان دسته از تغییر شکل های سنگها هستند، که فقط باعث تغییر وضعیت سنگ می شوند، بدون انکه در ان گستگی بوجود اورند.

مشخصه های چین
. 1.  لولای چین – لولای چین خط فرضی است که نقاطی از یک لایه را که دارای حداکثر انحنا هستند، به یکدیگر وصل می کند.  لولای چین می تواند افقی، قائم و مایل باشد.
. 2.  سطح محوری چین – سطح فرضی که تمام لولا های چین را در برداشته باشد، بنام سطح محوری چین خوانده می شود.  این سطح، حتی المقدور چین را به دو قسمت متقارت تقسیم می کند.
. 3.  محور چین – محور چین خطی است که به موازات لولای ان است و در حقیقت می توان ان را بصورت خط مستقیمی تعریف کردکه هرگاه به موازات خود در فضا حرکت کند، چین را بوجود می اورد.  در بعضی از کتاب ها محور و لولای چین را بعنوان دو مفهوم مترادف بکار می برند.
. 4.  دامنه های چین – طرفین چین، بنام دامنه های ان خوانده می شود.
. 5.  اثر محوری چین – فصل مشترک سطح محوری با یک سطح افقی یا قائم بنام اثر محوری ان نامیده می شود.  معمولاً سطح افقی را، سطح زمین در نظر گرفته می شود.
. 6.  خط الراس یا ستیغ – خط الراس چین، خط فرضی ای است که بالاترین نقاط یک چین را بهم وصل می کند.  بایستی توجه داشت که اگر چه در بعضی موارد خط الراس و لولای چین خط واحدی هستند ولی این امر الزامی نیست و در پاره ای اوقات باهم متفاوت هستند.
. 7.  خط القعر – خط القعر هر چین، خط فرضی است که پایین ترین نقاط ان را به یکدیگر وصل می کند.
. 8.  قله – بالترین نقطه یک چین بنام قله ان نامیده می شود.
. 9.  زاویه میل چین – وضعیت هر چینی را می توان با لولای ان مشخص کرد.  در حالت کلی، لولای چین مورب است و بنابراین، برای مشخص کردن ان بایستی ازیموت و شیب ان را مشخص کرد.

تاقدیس و ناودیس
تاقدیس – در حالت کلی، تاقدیس را می توان به صورت چینی که تحدب ان رو به بالاست.  از انجا که در بسیاری موارد، خط الراس چین فرسایش می یابد و نمی توان حالت یاد شده را در ان مشاهده کرد، لذا در تعریف جامع تر، تاقدیس به صورت چینی تعریف می شود که طبقات قدیمی تر در مرکز ان قرار دارند.
شیب دو دامنه تاقدیس در جهت خلاف یکدیگر است.
ناودیس – در حالت کلی، ناودیس عبارت از چینی است که تحدب ان به طرف پایین است.  در اینجا تعریف جامع تر ان، عبارت از چینی است که طبقات جوانتر در مرکز ان قرار دارند.
شیب دو دامنه به سوی یکدیگر است.

تقسیم بندی هندسی چین ها
. 1.  چین متقارن – چین متقارن چینی است که سطح محوری ان قائم باشد و چین را به دو قسمت متقارن تقسیم کند.
. 2.  چین نا متقارن – در حالتی که سطح محوری چین قائم نبوده و ان را به دو قسمت قرینهتقسیم نکند.  دو دامنه این نوع چین دارای شیب زیاد است.
. 3.  چین برگشته - چین برگشته.  چینی است که سطح محوری ان مایل و هر دو دامنه ان در یک جهت شیب داشته باشد.  شیب دو دامنه این چین ها مختلف و یکی از انها برگشته است.
. 4.  چین خوابیده – در حالتی که سطح محوری چین افقی یا تقریبا افقی باشد، بنام چین خوابیده خوانده می شود.
. 5.  چین هم شیب - این نام به چین هایی اطلاق می شود که در یک جهت شیب داشته و شیب انها مساوی باشد.  دامنه های این چین ها ممکن است قائم، و مایل و یا افقی باشد.
. 6.  چین جناغی – اگر دو دامنه چین طی زاویه تندی نسبت بهم قرار گرفته باشند، چین حاصله بنام چین جناغی نامیده می شود.
. 7.  چین جعبه ای – اگر قسمت لولای چین مسطح باشد، ان را بنام چین جعبه ای می خوانند.
. 8.  چین بادبزنی – چین بادبزنی چینی است که هر دو دامنه ان برگشته است.  در چین بادبزنی تاقدیسی، هر دو دامنه به سوی یکدیگر است در صورتی که در چین بادبزنی ناودیسی، شیب دو دامنه از هم دور می شوند.
. 9.  چین از دو سو متمایل – اگر لولای چین، از هر دو سو، شیب داشته باشد، به نام چین از دو متمایل خوانده می شوند.
. 10.  گنبد – عبارت است از تاقدیس که امتداد مشخصی ندارد.  به عبارت دیگر، شیب طبقات در تمام قسمت ها، به طرف خارج متوجه است.
. 11.  تشتک – ناودیسی است که امتداد و محور معینی ندارد و شیب طبقات در تمام قسمت ها، به طرف مرکز ان، متوجه است.

تقسیم بندی چین ها بر اساس عمق انها
الف ) چین های موازی – چینی که در ان ضخامت لایه ها ضمن چین خوردگی ثابت می ماند.
ب ) چین های مشابه - چین مشابه چینی است که وضعیت ان نسبت به عمق ثابت مانده و تغییری نکند.  بطوری که دیده می شود، در این چین ها، ضخامت لایه ثابت نیست بلکه اندازه ان در قسمت های بالا و پایین چین به مراتب بیشتر از ضخامت لایه در دامنه های ان است.
ج ) چین های هماهنگ و ناهماهنگ – در بسیاری موارد، طبقات رویی و زیرین، در مراحل مختلف چین خوردگی پیدا می کنند.  اگر وضعیت عمومی چین خوردگی سنگها بالا و پایین یکسان باشد، یعنی یک تاقدیس در قسمت های پایین هم چنان تاقدیس باقی بماند، چین خوردگی، بنام هماهنگ و در غیر این صورت بنام ناهماهنگ نامیده می شود.
د ) چین های سوراخ کننده – ممکن است چندین لایه روی هم قرار گرفته و طبقات زیرین، ازجنس مواد شکل پذیری مانند نمک، گچ و مواد نظیر انهاباشد.  ممکن است این مواد شکلپذیر، در نقطه ای جمع شوند و طبقات رویی را به صورت گنبد در اورند.

سیستم چین ها
طول موج چین - بطوری که گفتیم چین ها منفرد نیستند.  فاصله بین دو قله دو تاقدیس یا ناودیس متوالی، بنام طول موج چین خوانده می شود.
طول موج چین ممکن است از چند سانتی متر تا چندین کیلومتر تغییر کند.
دامنه چین – نصف فاصله عمودی بین خط الراس یک تاقدیس و خط القعر یک ناودیس مجاور، بنام دامنه چین خوانده می شود.
ناودیس شکنجی – در بسیاری موارد ناودیس بزرگ، خود از چین های کوچک و متعددی تشکیل یافته است که در این حالت بنام ناودیس شکنجی نامیده می شود.
تاقدیس شکنجی – تاقدیس شکنجی نیز تاقدیس بزرگی است که از چین های کوچک متعدد تشکیل یافته است.  پهنای تاقدیس شکنجی نیزدرحدودچندکیلومتر است.  دررشته
جبال البرز نمونه های متعددی از ناودیس و تاقدیس های شکنجی رامی توان مشاهده کرد.
ژیوسینکلینال – گرچه از نظر لغوی ژیوسینکلینال به معنی ناودیس زمین است اما نبایستی ان را به جای ناودیس بزرگ بکار برد.  ژیو سیکلینال حوضه رسوبی وسیعی است که ضخامت رسوبات ان به چند هزار متر می رسد.  علیرغم ضخامت زیاد رسوبات ژیوسیکلینال ها، محیط رسوبگذاری انها عمیق نیست و علت اصلی تجمع رسوبات، فرورفتن تدریجی کف ژیو سیکنلینال می باشد.
ژیو آنتی کلینال – ژیو انتی کلینال، یک بالا امدگی وسیع است که ابعاد ان در مقایسه با ابعاد ژیو سیکلینال است.  چنین پدیده ای ممکن است در داخل یا خارج ژیو سینکلینال دیده شود.
چین های پوششی - در موارد، چین های منفرد و مجزایی دیده می شوند که توسعه چندانی ندارند ولی روی یکدیگر می پوشانند.  این چین ها بنام چین های پوششی نامیده می شود.

تک چین و پادگانه ساختمانی
اگر در ناحیه ای سنگ ها، نسبت به سنگهای مجاور خود، بدون ایجاد شکستگی بالاتر قرار گیرند، سنگ های بین انها از حالت افقی خارج شده و به حالت شیب دار قرار خواهند گرفت، این چین خوردگی که در ان،لایه ها در ناحیه ای بطور ملایم شیب دار می شوند، به نام تک چین نامیده شود.  بنابراین، تک چین به طبقات شیب داری گفته می شود که شیب انها در یک جهت باشد.  اگر طبقات تک چین را در امتداد شیب ان تعقیب کنیم، در منطقه محدودی شیب لایه ها کمتر شده و به طبقات اولیه قبل از تغییر شکل، تبدیل می شود.  این گونه طبقات بنام پادگانه ساختمانی نامیده می شود.

ریز چین
هر گاه دو لایه مقاوم یک لایه نامقاوم را احاطه کند که این لایه بر اثر (تکتونیک) حرکتی انجام دهد زیر چین در لایه نامقاوم حاصل خواهد شد.

[
فصل هفتم – ساخت های اولیه سنگهای اذرین خروجی

گدازه – هنگامی که ماگما به سطح زمین راه می یابد، در سطح زمین جریان یافته و پس از سرد شدن، گدازه ها را بوجود می اورد.
گدازه ها، توده های اذرین لایه شکلی هستند که ضخامتشان در مقایسه با گسترش عرضی انها ناچیز است.  حالت گدازه تابع مشخصات زمینی است که در ان جریان می یابد.  مثلاً در مواردی که زمین تقریبا مسطح باشد، گدازه نیز قشر کم و بیش افقی خواهد بود، در صورتی که در دامنه اتشفشانها، گدازه ها به حالت شیب دار مشاهده می شود.
مشخصات گدازه ها – ضخامت گدازه ها معمولاً در حدود چند متر است و گدازه های باضخامت بیش از 100 متر، فوق العاده نادر است.  گسترش عرضی گدازه ها تا حد زیادی به جنس انها بستگی دارد.  گرانروی گدازه های بازی و متوسط کم است، بنابراین، این دسته از گدازه ها، بهاسانی جریان افتاده و سطح وسیعی را در بر می گیرند.  ضخامت این دسته از گدازه کم وبیش در سرتاسر ان یکسان است.  گدازه های اسیدی، لزج ترند و بنابراین، گسترش چندانی ندارند و غالبا به صورت توده های عدسی شکل اند.
ساخت گدازه ها
الف ) ساخت منشوری
ب ) ساخت بالشی
ج ) تغییرات داخلی قشر گدازه
آتشفشان ها
اتشفشان ها نیز اشکال دیگری از ساخت های اولیه سنگهای اذرین خروجی اند که در اثر خروج ماگما، بوجود می ایند.
مهم ترین قسمت های یک اتشفشان از نظر زمین شناسی ساختمانی، مخروط و دهانه اتشفشان است که اینک به بررسی انها می پردازیم.
. 1.  مخروط آتشفشانی – مخروط اتشفشانی در اثر سرد شدن و تجمع مواد خروجی اتشفشان به وجود می اید این گونه ساختمانها را از نظر های مختلف می توان تقسیم بندی کرد.  مثلاً اساس تقسیم بندی سنگ شناسی، جنس سنگهای تشکیل دهنده مخروط و اساس طبقه بندی فیزیوگرافی، مرحله فرسایش ان است اما در زمین شناسی ساختمانی، مخروط ها را از نظر ساختمان داخلی طبقه بندی می کنند.  در این تقسیم بندی، می توان انواع مخروط های زیر را تشخیص داد :
الف ) مخروط گدازه ای – این مخروط ها از گدازه های خیلی سیال تشکیل شده و به همین جهتدارای دامنه های کم شیب اند.  این مخروط ها تماما از جنس گدازه اند.  و در مورد انها قسمت اعظم ماگما از درون دهانه اصلی اتشفشان، خارج شده است.
در مواردی که ماگماهنگام خروج از اتشفشان سرد و لزج باشد، در فاصله کمی پس از خروج از دهانه، منجمد می شود و مخروط پر شیبی را به وجود می اورد که بنام هورنیتو موسوم است.
ب ) مخروط های اذر اواری – این مخروط ها در نتیجه تجمع مواد اذر اواری که از اتشفشان خارج می شود تشکیل شده و در بعضی موارد ممکن است دارای دامنه های پر شیب باشد.
ج ) مخروط مرکب – این مخروط ها از قشر های متناوب گدازه و مواد اذر اواری تشکیل می شود.  در این گونه مخروط ها، قسمت اعظم ماگما از دهانه های فرعی اتشفشان خارج می شود.
. 2.  دهانه – قسمت بالایی مخروط اتشفشان، بنام دهانه خوانده می شود بسته به وضعیت دهانه، حالات زیر را می توان تشخیص داد :
الف – کرارتر
کرارتر فرورفتگی موجود در انتهای مخروط اتشفشان است که در حالت کلی، به صورت یک مخروط ناقص در بالای ان قرار دارد.  قطر قسمت پایین کرارتر معمولاً کم است و ندرتا از 300 متر تجاوز می کند اما قطر قسمت بالای ان، در اثر ریزش دیواره، ممکن است خیلی زیاد باشد.
کرارتر معمولاً در اثر انفجار در قسمت های بالایی دود کش اتشفشان، بوجود می اید.
ب – کالدرا
کالدرا فرورفتگی بسیار بزرگی است که در قسمت های بالایی اتشفشان به وجود می اید.  مقطع این فرورفتگی، معمولاً دایره و در بعضی موارد نامنظم است.  قطر کالدرا ممکن است به جندین کیلومتر برسد.
کالدرا در نتیجه تخریب دیواره دهانه اتشفشان به وجود می اید.


فصل هشتم – ساخت های اولیه سنگهای اذرین نفوذی

تقسیم بندی توده های نفوذی
در زمین شناسی ساختمانی، توده های نفوذی را بسته به وضعیت انها نسبت به سنگهای مجاور، به دو دسته توده های هم شیب و ناهم شیب تقسیم می کنند.  هر یک از این گروه ها، بسته به شکل و ابعاد توده خود به گروه های کوچک تر تقسیم می کنند.
معمولاً در مجاورت توده نفوذی، طبقات رسوبی یا سنگهای دگرگونی حاوی شیستوزیته وجود دارد.  اگر توده نفوذی با سطح لایه بندی طبقات رسوبی یا شیستوزیته سنگهای دگرگونی مجاور موازی باشد، ان را توده نفوذی هم شیب و در غیر این صورت، ناهم شیب می گویند.
توده های نفوذی هم شیب
. 1.  سیل ها – سیل ها، که بنام ورقه نیز خوانده می شوند، توده های نفوذی لایه ای شکلی اند که به موازات لایه بندی یا شیستوزیته طبقات مجاور، تشکیل می شوند.  گسترش سیل ها در بعضی موارد فوق العاده زیاد و ممکن است به چندین هزار کیلومتر مربع برسد.  نکته جالب ان است که در بسیاری حالات، ضخامت سیل نیز تقریبا ثابت باقی می ماند.  بدیهی است سن سیل همواره از سن سنگهای درون گیر خود، کمتر است.
از نظر وضعیت، سیل ممکن است به حالت افقی، قائم و یا مایل دیده می شود.  و بدیهی است در هر حالت، تابع مشخصات لایه های اطراف خود باشد.  ضخامت سیل از چند سانتیمتر تا چند صد متر ممکن است تغییر نماید.
. 2.  لاکولیت ها - لاکولیت ها توده های نفوذی عدسی مانندی هستند که در فصل مشترک لایه ها نفوذ کرده و طبقات رویی را به صورت گنبد در می اورند.  باتوجه به این تعریف،در می یابیم که لاکولیت مشابه سیل ها هستند با این تفاوت که گسترش عرضی لاکولیت ها فقط چند برابر ضخامت انها ست در صورتی که در مورد سیل ها، ممکن است به چندین برابر برسد.  سنگهای اذرین تشکیل دهنده لاکولیت معمولاً از نوع متوسط و بازی ( مثل آندزیت نفلین سنییت) می باشد.
. 3.  لوپولیت ها – لوپولیت ها توده های نفوذی وسیعی اند که در نتیجه نفوذ ماگما در ساختمان های تشتکی شکل به وجود می ایند.  ماگما تشکیل دهنده لوپولیت معمولاً از نوع بازی می باشد.
. 4.  فاکولیت ها – فاکولیت ها توده های نفوذی کوچکی هستند که به شکل عدسی، در خط الراس تاقدیس ها و یا در خط القعر ناودیس ها، تشکیل می شوند.  بایستی توجه داشت که تنها در حالاتی فاکولیت ها جزو ساختمانهای اولیه سنگهای اذرین به شمار می ایند که سنگها، قبلا به صورت تاقدیس یا ناودیس چین خورده باشند و در حالتی که یک توده نفوذی مثل سیل، همراه با طبقات درون گیر خود چین بخورد، ساختمان حاصله را بایستی در گروه ساخت های ثانوی، طبقه بندی کرد.

توده های نفوذی ناهم شیب
. 1.  دایک ها – دایک ها توده های نفوذی لایه ای شکلی اند که طبقات اطراف خود را قطع می کنند.  دایک ها غالبا در نتیجه تزریق ماگما در داخل شکستگی سنگها به وجود می ایند.  در حقیقت فرق دایک و سیل، تنها درنحوه قرار گرفتن این توده ها نسبت به طبقات اطراف است و در مورد انها نیز همانند سیل ها، می توان انواع ساده مکرر، مرکب و تفریق شده راتشخیص داد.

تبدیل گچ به سیمان

كانى

 كانى

 

كاني ماده‌ي طبيعي، غيرآلي، بلوري و جامد است كه در تركيب سنگ‌هاي پوسته‌ي زمين يافت مي‌شود. برخي كاني‌ها از يك عنصر خالص و بسياري از آن‌ها از دو يا چند عنصر درست شده‌اند. در هر صورت، كاني‌ها تركيب شيميايي معيني دارند. واژه‌ي كاني از واژه‌ي فارسي كان گرفته شده است كه در زبان عربي به آن معدن گفته مي‌شود. بنابراين، كاني به ماده‌اي گفته مي‌شود كه به طور طبيعي از معدن(كان) به دست مي‌آيد و معدن بخشي از پوسته‌اي زمين است كه در آن‌جا به اندازه‌ي چشم‌گيري، كاني يافت مي‌شود. موادي مانند شيشه، چيني، آلياژ‌هاي گوناگون، كه انسان‌ آن‌ها را ساخته است، و موادي مانند مرواريد صدف، استخوان، عاج و بسياري ديگر، كه جان‌داران مي‌سازند، كاني نيستند.

ويژگي‌هاي كاني‌ها

كاني‌ها چيزهاي همگني هستند؛ يعني، ويژگي‌هاي فيزيكي و شيميايي همه‌ي ذره‌هاي سازنده‌ي آن‌ها، يكسان است. براي مثال، اگر يك قطعه هاليت(نمك خوراكي) را به ذره‌هاي بسيار كوچكي بشكنيم، همه‌ي ذره‌هاي به دست آمده، مزه‌ي شوري دارند، به سادگي در آب حل مي شوند و ديگر ويژگي‌هاي نمك را نشان مي‌دهند.

كاني‌ها مواد بلوري و جامدي هستند؛ يعني، ذره‌هاي سازنده‌ي آن‌ها بر اساس نظم و قانون معيني كنار هم قرار گرفته‌اند؛ به نحوي كه، همه‌ي سطح‌هاي بيروني يك كاني، صاف است. شكل بلوري و منظم كاني‌ها از آرايش اتم‌ها و مولكول‌هاي دروني آن‌ها ناشي مي‌شود.

هر كاني تركيب شيميايي ثابتي دارد. براي مثال، پيريت هميشه FeS2 و كلسيت CaCO3 همواره است. البته، در برخي كاني‌ها ممكن است نسبت برخي عنصرها تغيير كند. براي مثال، در كاني الوين( FeMgSiO4 ) ممكن است درصد آهن و منيزيم از بلوري به بلوري ديگر، از صفر تا صد درصد تغيير كند.

برخي كاني‌ها، مانند طلا، از يك عنصر درست شده‌اند. البته، طلا كم‌تر به صورت خالص يافت مي‌شود. بلورهاي مكعبي و زرد رنگ طلا، اگر با نقره همراه باشند، روشن‌تر و اگر با مس همراه باشند، قرمزتر به نظر مي‌رسند. بسيار از كاني‌ها از دو يا چند عنصر متفاوت هستند كه با هم مخلوط شده و ماده‌ي مركبي به وجود آورده‌اند. براي مثال، فراوان‌ترين كاني، يعني كوارتز، تركيبي از سيليسيم و اكسيژن است.

شكل‌گيري كاني‌ها

كاني‌ها از پيوندهاي گوناگون بين اتم‌هاي عنصرها به وجود مي‌آيند. تا كنون 92 عنصر در طبيعت شناسايي شده است. از بين اين 92 عنصر طبيعي، 8 عنصر اكسيژن، سيليسيوم، آلومينيوم، آهن، كلسيم، سديم، پتاسيم، و منيزيم، حدود 5/98 درصد كاني‌ها را مي‌سازند. از تركيب‌شدن اين عنصرها با هم، كاني‌ها گوناگوني به وجود مي‌آيد. براي مثال، از تركيب شدن اكسيژن با سيليسيوم، اكسيد سيليسيوم SiO2 (كوارتز) و از تركيب‌شدن اكسيژن، سيليسيوم، منيزيم و آهن، الوين( FeMgSiO4 ) به دست مي‌آيد.

كاني‌ها علاوه بر اين كه از نظر تركيب شيميايي با هم تفاوت دارند، از نظر شكل ظاهري، رنگ، اندازه و ديگر ويژگي‌ها نيز تفاوت‌هاي زيادي با هم دارند. اين تفاوت‌ها از چگونگي شكل‌گيري آن‌ها برمي‌خيزد. برخي كاني‌ها از سرد شدن ماده‌ي مذاب به دست مي‌آيند. همه‌ي كاني‌هاي سنگ‌هاي آذرين، مانند كوارتز، فلدسپات، ميكا و الوين، اين گونه به وجود مي‌آيند.

برخي ديگر از كاني‌ها از سرد شدن بخار در سطح سنگ‌ها يا شكاف‌هاي موجود در آن‌ها به وجود مي‌آيند. سرد شدن گاز گوگرد در قله‌هاي آتش‌فشاني دماوند و تفتان، نمونه‌اي از اين فرايند است. كاني‌ها ديگري از بخار شدن محلول‌هايي به وجود مي‌ايند كه به اندازه‌ي اشباع رسيده‌اند. براي مثال، از بخار شدن آرام‌ درياچه‌هاي مركزي ايران، نمك و گچ به دست مي‌آيد.

برخي كاني‌ها از واكنش‌هاي شيميايي يون‌ها در آب به وجود مي‌آيند. براي مثال، در درياهاي گرم، يون كلسيم(+2 Ca) با يون كربنات(+CO32)تركيب مي‌شود و كاني كلسيت(CaCO3) ته‌نشين مي‌شود. برخي كاني‌ها نيز پيامد تخريب شيميايي كاني‌ها ديگر هستند. براي مثال، از تجزيه‌ي شيميايي فلدسپات‌ها، كاني‌هاي رستي(كاني‌هاي تشكيل‌دهنده‌ي خاك) به وجود مي‌آيند.

شناسايي كاني‌ها

زمين‌شناسان براي شناسايي كاني‌ها از روش‌هاي گوناگوني، مانند رنگ‌ شعله، طيف نوري، ميكروسكوپ‌هاي پلاريزان، ميكروسكوپ الكتروني و پرتو ايكس، بهره مي‌گيرند.

رنگ‌شعله. در اين روش تكه‌اي از كاني يا پودر آن را روي شعله نگه مي‌دارند و با دستگاهي به آن مي‌دمند. با تغيير رنگي كه در شعله پديد مي‌آيد، مي‌توان برخي از كاني‌ها را شناسايي كرد. سديم رنگ زرد، پتاسيم رنگ نارنجي، منيزيم رنگ قرمز، كلسيم رنگ نارنجي، باريم رنگ سبز مايل به زرد و مس رنگ سبز درخشان، به وجود مي‌آورد.

طيف نور. در اين روش مقدار اندكي از يك كاني را در دستگاهي، كه با جرقه‌ي الكتريكي و در فشار زياد كار مي‌كند، قرار مي‌دهند تا كاني بخار شود. در اين حالت، اتم‌هاي عنصرهاي سازنده‌ي كاني، طول موج ويژه‌اي توليد مي‌كنند كه پس از عكس‌برداري مي‌توان با كمك آن‌ها به عنصرهاي سازنده‌ي كاني پي ‌برد.

ميكروسكوپ پلاريزان. در اين روش، ضخامت يك قطعه سنگ را كه داراي كاني‌هاي گوناگون است، به اندازه‌اي كم مي‌كنند تا شفاف شود و نور از آن بگذرد. سپس آن را زير ميكروسكوپ پلاريزان بررسي مي‌كنند. اكنون از روي شكل ظاهري، نوع شكستگي، ضريب شكست نور، رنگ و ديگر ويژگي‌ها، كاني را شناسايي مي‌كنند.

ميكروسكوپ الكتروني. لايه‌ي نازكي از كاني را با اين ميكروسكوپ مطالعه مي‌كننند. باريكه‌ي الكتروني به كاني برخورد مي‌كند و بخشي از آن به كاني جذب مي‌شود كه سايه‌اي از كاني روي صفحه‌ي ويژه‌اي به وجود مي‌آورد. بررسي اين سايه از نظر شكل ظاهري، شكستگي‌ها و ساختمان دروني كاني‌ها، به شناسايي كاني مي‌انجامد.

پرتو ايكس. اين روش در شناسايي كاني‌ها، به‌ويژه كاني‌هايي كه تركيب شيميايي مشابهي دارند، بسيار كارآمد است. پرتوهاي ايكس را به بلور كاني مي‌تابانند. بخشي از اين پرتوها از كاني مي‌گذرد و بخشي پس از برخورد با ذره‌هايي كه در گوشه‌هاي شبكه‌ي بلور كاني قرار دارند، بازتاب مي‌يابد. با برسي عكس به دست آمده از اثر اين پرتوها بر فيلم عكاسي، مي‌توان كاني مورد نظر را شناسايي كرد.

شناسايي كاني‌هاي آشنا

به كمك ويژگي‌هاي فيزيكي و شيميايي كاني‌ها، مي‌تـوان به روش‌هاي ساده‌تري برخي از كاني‌هاي بسيار شناخته شده را شناسايي كرد.

شكل بلور. اندازه‌ي بلورها ممكن است بسيار بزرگ يا بسيار كوچك باشد. در حالي كه وزن كاني بريل ممكن است تا 200 تن هم برسيد، برخي كاني‌ها تنها با پرتوهاي ايكس ديده مي‌شوند. شكل كاني‌ها نيز بسيار گوناگون است. با وجود اين، زاويه‌هاي بين سطح‌هاي مشابه در همه‌ي بلورهاي يك كاني همواره يكسان است. براي مثال، بلور نمك، چه بزرگ و چه كوچك، همواره مكعبي شكل است و بين سطح‌هاي خود، زاويه‌ 90 درجه دارد.

سختي. دانشمند اتريشي به نام فردريش موهس(1839-1773) مقياسي براي درجه‌ي سختي كاني‌ها وضع كرد. مقياس او از درجه‌ي يك براي تالك(نرم‌ترين كاني) تا درجه‌ي 10 براي الماس (سخت‌ترين كاني) است. بر اساس اين مقياس، سختي ناخن انسان، 5/2، سكه‌ي مسي 5/3 و چاقوي فولادي قلم‌تراش، 5/5 است. اكنون با توجه با اين كه در اثر كشيدن اين چيزها بر سطح كاني، در آن خراش ايجاد مي‌شود يا نه، سختي كاني را اندازه مي‌گيرند و با توجه با سختي، كاني را شناسايي مي‌كنند.

رَخ(كليواژ). رخ به شكستگي كاني‌ها در راستاي سطح صاف، پس از وارد شدن ضربه‌اي شديد، مانند ضربه‌ي چكش، گفته مي‌شود. ميكا در يك جهت مي‌شكند و ورقه ورقه مي شود؛ كوارتز خورد مي‌شود؛ نمك خوراكي رخ سه جهتي قائم و كلسيت رخ سه جهتي غير قائم دارد.

رنگ. برخي كاني‌ها هميشه به يك رنگ ديده مي‌شوند. براي مثال، طلا همواره زرد، مالاكيت، گرافيت هميشه سياه و مالاكيت به رنگ سبز فيروزه‌اي است. رنگ را بايد در سحي كه به تازگي شكسته شده است، مشاهده كرد. زيرا هوازدگي رنگ سطح رويي را تغيير مي‌دهد.

اثر بر چيني بدون لعاب. در اين روش كاني را بر چيني بدون لعاب( پشت نعلبكي بخشي كه لعاب ندارد) مي‌كشند تا لايه‌ي نازكي از آن بر سطح چيني بماند. كاني‌هاي نافلزي اثر بي‌رنگ يا به رنگ روشن دارند و كاني‌هاي فلزي رنگ‌هاي تيره‌تري پديد مي‌آورند. براي مثال، كاني زرد رنگ پيريت، رنگ سياه برجاي مي‌گذارد و اثر هماتيت، كه بيش‌تر به رنگ خاكستري و ساه است، قرمز قهوه‌اي ديده مي‌شود.

جلا. جلو يا درخشندگي سطح كاني نيز در شناسايي آن سودمند است. كاني‌هاي فلزي نور را به‌خوبي بازمي‌تابانند و به اصطلاح جلاي فلزي دارند. هاليت و كوارتز، جلاي شيشه‌اي و اوپال و اسفالريت، جلاي صمغي دارند.

چگالي(جرم‌حجمي). براي به دست آوردن چگالي كاني‌ها، جرم آن‌ها را با ترازو و حجم را با استوانه‌ي درجه‌بندي شده داراي آب، اندازه مي‌گيرند تا با تقسيم كردن جرم بر حجم، چگالي كاني به دست آيد. چگالي بيش‌تر كاني هاي سيليكاتي، كه بخشي زيادي از پوسته‌ي زمين را مي‌سازند، حدود 5/2 تا 5/3 گرم بر سانتي‌متر مكعب است. كاني‌هايي كه در ساختمان خود عنصرهاي سنگيني مانند سرب و باريوم دارند، داراي چگالي بالايي هستند. براي مثال، چگالي گالن(PbS)، حدود 5/7 گرم بر سانتي‌متر مكعب است.

نام‌گذاري كاني‌ها

بيش‌تر كاني‌ها نام‌هاي كهني دارند و اثر واژگان يوناني و رومي را بر خود دارند. برخي كاني‌ها نيز به نام كاشفشان يا براي سپاس‌گذاري از كوشش‌هاي دانشمندان بزرگ نام‌گذاري شده‌اند. به‌طور كلي نام كاني‌ها به روش‌هاي زير برگزيده شده است:

1. نام برخي كاني‌ها بسيار كهن است و هنوز دليل ناميده شدن به چنين نام‌هايي را به‌درستي نمي‌دانيم؛ مانند كوارتز.

2. نام برخي از كاني‌ها از نام كاشفشان گرفته شده است؛ مانندكووليت از كوولي، كاني‌شناس ايتاليايي.

3. نام برخي كاني‌ها از نام جايي گرفته شده كه نخستين‌بار در آن‌جا پيدا شده‌اند؛ مانند آرگونيت از آرگون در اسپانيا.

4. برخي كاني‌ها نام‌هاي افسانه‌اي دارند؛ مانند مارتيت از مارس(خداي جنگ).

5. نام برخي كاني‌ها از تركيب شيميايي آن‌ها گرفته شده است؛ مانند سيدريت از سيدروس به معناي آهن.

6. نام برخي از كاني‌ها از ويژگي‌هاي فيزيكي آن‌ها گرفته شده است؛ مانند باريت از باروس به معناي سنگين.

7. نام برخي از كاني‌ها از نوع كاربرد آن ها گرفته شده است؛ مانند نفريت از نفرون كليه‌ها، زيرا اين كاني براي درمان آسيب‌ها كليه سودمند است.

8. نام برخي از كاني‌ها از رنگ آن‌ها گرفته شده است؛ مانند الوين به معناي كاني سبز زيتوني.

9. برخي كاني‌ها نام محلي دارندكه جنبه‌ي جهاني پيدا كرده است؛ مانند كرندوم و سافير كه نام هندي اين كاني‌هاست.

كاني‌هايي با نام‌هاي ايراني

1. بيرونيت( Birunite ): سيليكات كلسيم و كربنات كلسيم آب‌دار

اين كاني در سال 1957 ميلادي كشف و به افتخار دانشمند ايراني، ابوريحان بيروني نام‌گذاري شد تا بزرگ‌داشتي بر پژوهش‌هاي وي درباره‌ي كاني‌ها و سنگ‌ها باشد.

2. آويسنيت( Avicennite ): اكسيد تاليوم و آهن

اين كاني در سال 1958 ميلادي كشف شد و به افتخار دانشمندايراني، ابن سينا، نام‌ گذاري شد. ابن سينا نخستين طبقه‌بندي كاني‌ها را در كتاب شفا آورده است.

3. تالمسيت( Talmessite ): آرسنات آب‌دار كلسيم، منيزيم و باريوم)

اين كاني را باريان و هرپن در سال 1960 در معدن قديمي تالمسي در كنار دهي به همين نام در انارك يزد كشف كردند و نام اين معدن را بر آن گذاشتند. اين كاني ويژگي فاوئورسان دارد و رنگ آن بي‌رنگ تا سبز مي‌شود.

4. ايرانيت( Iranite ): كرومات سرب آب‌دار

اين كاني را باريان و هرپن در سال 1963 در يكي از معدن‌هاي قديمي سه‌برز در شمال غربي انارك كشف كردند و نام ايرانيت را بر آن نهادند. اين كاني زرد زعفراني و داراي جلاي شيشه‌اي، در پيرامون نايبندان نيز يافت مي‌شود.

5. خونيت( Khuniite ): كرومات سرب، روي و مس

اين كاني را اديب و اتمان در سال 1970 ميلادي در معدن قديمي خوني در شمال انارك كشف كردند. اين كاني به كاني ايرانيت شباهت زيادي دارد، اما رنگ زرد آن به قهوه‌اي گرايش دارد.

6. اناركيت( Anarakite ): كلريد بازي روي و مس

اين كاني را اديب و اتمان در سال 1972 در انارك كشف كردند و نام همين بخش را بر اين كاني سبز رنگ نهادند.

7. خادميت( Khademite ): سولفات بازي و آب‌دار آلومينيوم

اين كاني را باريان، برتلون و صدرزاده در ساغند يزد كشف كردند و به افتخار نصرالله خادم، رياست آن زمان سازمان زمين‌شناسي ايران، نام‌گذاري كردند.

طبقه‌بندي كاني‌ها

طبقه‌بندي كاني‌ها ممكن است برپايه‌ي چگونگي شكل‌گيري آن‌ها انجام شود. بر اين اساس، آن‌ها را به كاني‌هاي ماگمايي، رسوبي و دگرگوني طبقه‌بندي مي‌كنند. روش ديگر براي طبقه‌بندي كاني‌ها، توجه به تركيب شيميايي آن‌هاست كه در اين‌جا مورد توجه است.

1. سليكات‌ها: از تركيب شدن سيليسوم، اكسيژن و يك يا چند فلز به دست مي‌آيند. به دو دسته‌ي سيليكات‌هاي تيره(داراي آهن و منيزيم) و سيليكات‌هاي روشن(بدون آهن و منيزيم) تقسيم مي‌شود. الوين، پيروكسين، آمفيبول، ميكاي سياه، تورمالين، تالك، سرپانتين و آزبست، نمونه‌هايي از دسته‌ي نخست، كوارتز، فلدسپات، ميكاي سفيد و كائولينيت، نمونه‌هايي از دسته‌ي دوم هستند.

2. سولفات‌ها: از تركيب شدن اكسيژن، گوگرد و يك يا چند فلز به دست مي‌آيند. حدود 150 كاني از اين گونه وجود دارد كه انيدريت، ژيپس، باريت و آلونيت از آن‌ها هستند.

3. كربنات‌ها: از حل شدن دي‌اكسيدكربن در آب باران، اسيدكربنيك به دست مي‌آيد و اين اسد يون بي‌كربنات را به وجود مي‌آيورد. از تركيب شدن اين يون با يون‌ها مثبت فلزي، حدود 70 گونه كاني كربناتي به وجود آمده است. كلسيت، دولوميت، منيزيت، سيدريت، اسميت‌ سونيت، سروزيت و مالاكيت از آن‌ها هستند.

4. فسفات‌ها: از تركيب شدن فسفر، اكسيژن و يك يا چند فلز به دست مي‌آيند. آپاتيت و فيروزه نمونه‌هايي از اين دسته هستند.

5. هاليدها: تركيب‌هاي گوناگوني از هالوژن‌ها، يعني كلر، فلئور، برم و يد با يك فلز هستند. هاليت، سيلويت و فلئوريت از اين دسته‌اند.

6. سولفيدها: تركيبي از گوگرد با يك فلز هستند. بيش از 200 نوع سولفيد در طبيعت پيدا شده كه گالن، پيريت، اسفالريت وكالكوسيت از آن‌ها هستند.

7. اكسيدها: از تركيب شدن اكسيژن با يك فلز به دست مي‌آيند. يخ، هماتيت، مانيتيت، ليمونيت و كورندوم از اين دسته‌اند.

8. عنصرها: از بين همه‌ي عنصرهايي كه در زيمن پيدا مي‌شود، فقط حدود 20 عنصر به صورت خالص مي‌تواند سازنده ي كاني باشند. طلا، نقره، مس، كربن و گوگرد از اين دسته‌اند.

كاربرد كاني‌ها

كاني‌ها در آغاز به همان صورت كه از پوسته‌ي زمين به دست مي‌آمدند، به كار مي‌رفتند. برخي از اين كاني‌ها كه بلورهاي ظريف و پايدار در برابر فرسايش داشتند، پس از صيقل‌كاري و تراش خوردن، به عنوان آرايش به كار مي‌رفتند. به اين كاني‌ها سنگ‌هاي قيمتي يا جواهر مي‌گوييم. الماس، فيروزه، ياقوت كبود، زمرد، زبرجد، لعل، چشم گربه، عقيق، مرواريد، و درّكوهي از مهم‌ترين كاني‌هاي گران‌بها هستند.

از زماني كه بشر به فن‌آوري ذوب كردن فلز، قالب‌ريزي و توليد آلياژ دست يافت، كاربرد كاني‌ها نيز گسترش يافت. امروزه بيش از 40 نوع كاني و صدها تركيبي كه از آن‌ها به دست مي‌آيد، در صنعت كاربرد دارند. در ادامه به برخي از اين كاربردها اشاره مي شود.

اليوين: جواهر و مواد ديرگداز

پيروكسن‌ها: جواهر، به دست آوردن فلزهاي كمياب

آمفيبول‌ها: جواهر، پارچه‌ي مقاوم به آتش و مواد ديرگداز

ميكاها: عايق الكتريكي در راديو، تلويزيون و ديگر دستگاه‌هاي الكتريكي، شيشه‌ي دريچه‌ي كوره‌هاي ذوب فلز، كاغذ ديواري، لاستيك‌سازي، كاغذ معمولي، رنگ‌روغن نسوز، طلق سماور و چراغ آشپزخانه

تورمالين: الكترونيك، به دست آوردن بُر، جواهر

تالك: كاغذسازي، نساجي، لاستيك سازي، صابون خياطي، صفحه كليد برق، سراميك‌سازي، حشره‌كش، عايق پشت‌بام، پودر بچه و مواد آرايشي

سرپانتين: سنگ‌ روكار ساختمان، مواد ديرگداز، به دست آوردن منيزيم

آزبست: پارچه‌ي نسوز، توري چراغ، عايق حرارتي، لنت ترمز، لوله و ورقه‌هاي سيماني. كاربرد آن به دليل نقش آن در بروز بيماري در شش‌ها، ممنوع شده است.

كوارتز : ساعت‌سازي، ابزارهاي نوري و اخترشناسي، كاغذ، شيشه، سمباده و جواهر

ارتوزها: لعاب چيني و كاشي

پلاژيوكلازها: جواهر و نماي ساختمان

كائولينيت: ظرف چيني، كاغذ، رنگ‌ و پلاستيك

ژيپس: ساختمان‌سازي، مجسمه‌سازي، كاغذ، كند‌كننده در سيمان پورتلند، افزايش باروري خاك، بتونه‌ي نقاشي و براي رشد مخمرها در صنعت غذا.

باريت: دارو، عكس‌برداري از لوله‌ي گوارش، رنگ، پلاستيك، مواد عايق، كاغذ و گل حفاري

كلسيت: سنگ نماي ساختمان، مجسمه‌سازي، سيمان، تصفيه‌ي آب، شيشه‌سازي، چرم‌سازي، ابزارهاي نوري براي ايجاد نور پلاريزه، كاغذ سازي، كشاورزي و ذوب فلزها

دولوميت: ساختن آجر براي آستر كوره‌هاي حرارتي و سيمان پورتلند

منيزيت: آجر نسوز، به دست آوردن منيزيم

زرنيخ: پزشكي، رنگ‌سازي، حشرهكش و تهيه‌ي ارسنيك

آپاتيت: كودهاي شيميايي و اسيدفسفريك

مالاكيت: مواد آرايشي، نماي دروني ساختمان و تهيه‌ي مس

هاليت : سديم و كلر، شوينده‌ها، پارچه بافي، چوب‌بري، رنگرزي، چرم‌سازي، كودسازي، نگهداري مواد غذايي و خنك كننده‌ي موتور يخچال

سيلويت: به دست آودرن پتاسيم و كلر و كود شيميايي

فلوئوريت: ذوب فلزها و ابزارها نوري

گوگرد: اسيدسولفوريك، لاستيك‌سازي، نساجي، دباغي، رنگ‌سازي، كاغذسازي، مواد منفجره، كبريت‌سازي، سم دفع آفت، كود و حشره‌كش

طلا: جواهر، سكه، دندان، ترانزيستورها و ديودها، هواپيماسازي، صنعت فضا وكاتاليزور فرايندهاي شيميايي

نقره: جواهر، سكه، كاغذسازي و كاتاليزور فرايندهاي شيميايي

مس: صنعت الكتريكي و الكترونيك، لوله‌سازي، سكه، ظرف، آلياژ، رنگ آب و سبز، آبكاري، مواد آرايشي، فرايندهاي شيميايي و محلول شوايتزر(حلال سلولز پنبه)

الماس: جواهر، ابزار برنده و سايند و سرمته‌ي حفاري

گرافيت: ساختن بوته‌ي كوره‌هاي فولادسازي، رنگ‌سازي، صنعت برق، نيروگاه‌هاي هسته‌اي، واكس و مدادسازي

از بسياري از كاني‌ها نيز فلزهاي مهمي به دست مي‌آيد يا در فرآيند توليد فلز به كار مي‌روند:. سيدريت، مانيتيت، هماتيت و ليمونيت(آهن)، اسميت سونيت و اسفالريت(روي)، سروزيت و گالن(سرب)، كالكوسيت، كالكوپيريت و كوپريت(مس).

تبدیل گچ به سیمان

كوارتز

كوارتز

 

 كوارتز يك كاني سيليكاته و از دسته تكتوسيليكاتها با فرمول ثابت و وزن مخصوص ۶۵/۲است. كوارتز معمولاً بي‌رنگ يا سفيد است اما وجود ناخالصي و نقص بلورين و ... آن را به رنگهاي متنوع مانند بنفش،زرد،دودي، شيري و... در مي‌‌آورد.

 
◄  خصوصيات کاني کوارتز:

     •    کاني کوارتز جزء گروه تکتو سيليکاتها مي باشد فرمول آن sio2 مي باشد.
     •    گروه sio2 داراي چند پلي مورف مي باشدکه شامل کوارتز وتريديميت.کريستوباليت واپال مي باشد.
     •    کوئزيت واستيشوويت چگالترين چند ريختيهاي سيليس مي باشد.
     •    کوارتز معمولي در سيستم هگزاگونال رده ي ۳۲وکوارتز دما بالا در سيستم هگزاگونال رده ي ۶۲۲به صورت بلورهاي منشوري متبلور مي شود.
     •    بلورها ممکن است فرمهاي مخروطي و نوک تيز داشته باشند.
     •    سختي کوارتز۷و گراني ان ۲/۶۵ است شکست صدفي دارد.
     •    ترکيب ان شامل۷/۴۶ درصدsio2 و ۳/۵۳ درصد o2 دارد.
     •    خصوصيت منحصر به فرد کوارتز جلاي شيشه اي وشکست صدفي ان است.
     •    تنها اسيدHF بر ان اثر مي گذارد.
     •    اين کاني داراي خاصيت پيزو الکتريک و پيروالکتريک قوي است.
 

 ◄  نحوه و محل پيدايش کوارتز :

اين کاني در بيشتر محيطهاي زمين شناختي يک کاني متداول و فراوان مي باشد همچنين اين کاني فراوان ترين کاني باطله اي است که همراه با کاني هاي فلزي ديده مي شود.
کوارتز در بين کاني ها داراي تقريبا خالصترين ترکيب شيميايي است . نام کاني کوارتز از يک واژه آلماني برگرفته شده است

 
◄  انواع کوارتز:

     •    کوارتز شفاف
     •    آمتيست
     •    کوارتز دودي(کايرنگورم)
     •    سيترين
     •    کوارتز شيري
     •    عقيق
     •    کلسدوني

 آمتيست اغلب به صورت بلور است و داراي fe3+ است و سايه هاي مختلفي از بنفش در ان ديده مي شود . کوارتز گلي به رنگ قرمز گلي است و رنگ قرمز ان به علت وجود +۴ tiاست .
کوارتز دودي به علت وجود ترکيبات کربن دار و همچنين سيليسيمي است که در نتيجه قرار گرفتن در برابر يک منبع پرتوزا آزاد قرار گرفته است ،سياه رنگ مي باشد .
سيترين نوعي کوارتز است که رنگ ان مثل توپاز زرد زوشن مي باشد .
کوارتر ممکن است حاوي مييانبارهاي رشته اي باشد که به ان شاتو يانسي گويند .
هنگاميکه نمونه هاي کوارتز به صورت کابوشن محدب برش داده شوند به آن کوارتز چشم گربه اي گفته ميشود.
چشم ببري نيز نوعي کوارتز رشته اي است که رنگ ان زرد رنگ مي باشد .
کوارتز شيري که رنگ آن ميانبارهاي مايعي است که در آن گير افتاده است و برخي از آنها داراي جلاي چرب مي باشد.
کارنليان ،سارد(عقيق جگري) ،کريزوپراز ،عقيق(آگات) ،انکيس(باباقوري،عقيق سليماني) ،هيلوتروپ ،ژاسب ،فلينت و پراز از نونه هاي ديگر گروه کوارتز است.

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

زمین شناسی – سنگ ها

زمین شناسی – سنگ ها

۱ـ سه نوع سنگ اساسی چه هستند؟

سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگون . سنگهای آذرین از ماگمای سرد شده بوجود می آیند. اگر ماگما در سطح سرد شود، سنگهایی مثل بازالت بوجود می آیندو اگر در درون زمین سرد شوند، سنگهای بوجود آمده گرانیت نامیده می شوند. سنگهای رسوبی از ذرات سایر سنگها بوجود         می آیند. مثلاً ماسه سنگ از ماسه درست شده است. ماسه به نوبه ی خود عمدتا شامل کوارتز       می باشد، یک نوع کانی که در گرانیت وجود دارد، مثال دیگر سنگهای آهکی هستندکه از صدف موجودات دریایی، بوجود می آیند. سنگهای دگرگون، سنگهایی هستند که در اثر فشار و حرارت، تغییر یافته اند. مثلاً حرارت زیاد، سنگ آهک را به مرمر تبدیل می کند.

۲ ـ با ارزش ترین مواد معدنی کدامند؟

سنگهای قیمتی مانند الماس، یاقوت، یاقوت کبود، زمرد با ارزش ترین مواد معدنی هستند، طلا و نقره نیز اگر چه جزء مواد معدنی محسوب می شوند اما در طبیعت آنها را بصورت عنصر می توان یافت.

۳ ـ آیا مواد معدنی می توانند شما را نا مرئی کنند؟

خیر .زمانی مردم به اعتقادات خرافی در مورد مواد معدنی عقیده داشتند. در قرون وسطی، مردم فکر می کردندکه اگر اوپال ـ Opal را در برگ بو بپیچند و بپوشند نا مرئی می شوند.

۴ ـ سخت ترین ماده ی معدنی چیست؟

الماس که شکل خالص اما کمیاب کربن است تحت فشار زیاد در اعماق زمین حاصل می شود و سخت ترین ماده طبیعی است.

۵ ـ متداول ترین سنگها کدامند؟

سنگهای رسوبی ۷۵% سطح خشکی های زمین را پوشانده اند. اما سنگهای آذرین و دگرگون، ۹۵% سنگهای رویه ی پوسته ی زمین را تا عمق ۱۶ کیلومتر تشکیل می دهند.

۶ ـ «سنگهای تولد» چه هستند؟

کانیها و مواد معدنی خاصی، نشانه ماه تولد هر شخصی است. مثلاً «گارنت» Garnet، سنگ تولد متولدین دی ماه است، در حالیکه «یاقوت» سنگ متولدین مرداد ماه است.

۷ ـ عناصر و کانی ها چه هستند؟

پوسته ی زمین شامل ۹۲ عنصر می باشد که دو تا از متداول ترین آنها، اکسیژن و سیلیس است. آلومینیوم، آهن، کلسیم، سدیم ، پتاسیم و منیزیم نیز در پوسته فراوانند.

این ۸ عنصر، ۵۹/۹۸% وزن پوسته زمین را تشکیل می دهند. بعضی عناصر مانند طلا به صورت خالص یافت می شوند. اما بیشتر عناصر به طور شیمیایی با هم ترکیب می شوند و کانیها را درست می کنند. مثلاً از ترکیب شدن اکسیژن و سیلیس همرا ه با مقدیر کم سایر عناصر، کانی هایی به وجود می آیند به نام سیلیکاتها. در سنگی مانند گرانیت، می توانید کانی های فلدسپات، کوارتز و میکا را پیدا کنید.

۸ ـ کدام سنگها در ساختمان سازی بکار می روند؟

دو نوع سنگ رسوبی، سنگ آهک و ماسه سنگ و از سنگهای آذرین، گرانیت و از سنگهای دگرگون، مرمر برای تزئینات ساختمان بکار می رود.

۹ ـ آیا زغال سنگ، یک نوع سنگ است؟

خیر، سنگها ترکیبات معدنی و غیر زنده محسوب می شوند. اما زغال سنگ مانند نفت و گاز طبیعی، میلیونها سال پیش از بقایای موجودات زنده تشکیل شده است . برای همین آنها را «سوختهای فسیلی» می نامند.

۱۰ ـ آیا بعضی از مواد معدنی، فراوانی بیشتری از بقیه دارند؟

بسیاری از مواد معدنی مفید فراوانند، اما برخی از آنها کمتر رایج اند. مواد معدنی مهم، ذخایر محدودی دارند و بنا براین اغلب دوباره بازیابی می شوند.

با ز یافت این مواد در انرژی لازم جهت استخراج سنگ معدن و تهیه ی ماده ی مورد نظر، صرفه جویی می کند.

سه خانواده سنگ

زمین شناسان ، بر پایه مشاهدات انجام شده ، سنگهای زمین را از نظر منشا به سه گروه اصلی تقسیم کرده اند که عبارتند از :

- سنگهای آذرین

- سنگهای رسوبی

- سنگهای دگرگونی

- سنگهای حد واسط

سنگهای آذر آواری و توفها :

این سنگها ، جزو سنگهایی هستند که از نظر ماده اولیه جز سنگهای آذرین و از نظر محل و طرز تشکیل جز سنگهای رسوبی هستند.

میگماتیت‌ها : میگماتیت‌ها در زبان یونانی به معنی اختلاط است و عبارت از سنگی مرکب و ناهمگن که قسمتی از آن رنگ روشن و ظاهر گرانیتی داشته و قسمت دیگر از نوع گنیسی و از کانیهای تیره تشکیل شده است. این سنگ حد واسط سنگهای آذرین و دگرگونی است.

گرانیت آناتکسی : این گرانیتها منشا رسوبی دارند و معمولا رسهای شیستی سرشار از کوارتز ، گریواک و آرکوز مولد این گرانیت می‌باشند. اگر این سنگهای رسوبی تحت تاثیر دگرگونی ناحیه‌ای شدید قرار گیرند ، بخشی از این سنگها ذوب شده و ماده حاصل از ذوب در فرآیندهای سنگ‌زایی مجدد یعنی تولید ماگمای پالین ژنتیک یا گرانیت‌هایی که از ذوب رسوبات به وجود می آیند ، شرکت می‌کند.

در سنگهای رسوبی در اثر دیاژنز تغییراتی صورت می‌گیرد که در این صورت نه می‌توان این سنگها را سنگهای رسوبی اولیه دانست و نه می‌توان آنها را جزو سنگهای دگرگونی طبقه بندی کرد.

مباحث مرتبط با عنوان

سنگ آذر آواری

سنگ آتشفشانی

سنگ آذرین

سنگ دگرگونی

سنگ رسوبی

سنگ شناسی آذرین

سنگ شناسی دگرگونی

سنگ شناسی رسوبی

فرآیندهای سنگ‌زایی

فرسایش سنگ

کانی شناسی

گرانیت آناتکسی

میگماتیت

هوازدگی

سنگ شناسی رسوبی

ریشه لغوی

سنگ شناسی رسوبی از دو کلمه Sedimentary به معنی رسوبی و Petrology به معنی سنگ شناسی گرفته شده است.

دید کلی

سنگهای رسوبی به دلیل داشتن منابع مهم نظیر نفت ، گاز ، ذغال ، آهن ، اوارنیم و نیز مواد مورد نیاز در مصالح ساختمانی مانند آهک ، گچ و غیره از اهمیت خاصی برخوردارند لذا سنگ شناسی رسوبی یکی از مهمترین شاخه‌های علوم زمین محسوب می‌گردد. در حدود ۷۰٪ از سنگهای سطح زمین ، دارای منشا رسوبی هستند، و این سنگها عمدتا از ماسه سنگها ، سنگهای آهکی ، شیل ها و به مقدار کمتری اما با همان معروفیت از رسوبات نمک ، سنگهای آهندار ، ذغال و چوب تشکیل شده است.


تاریخچه و سیر تحولی

مطالعه سنگهای رسوبی از نظر مشخصات ساختی ، بافتی و ترکیب شیمیایی آنها ، اولین بار در سال ۱۸۷۹ توسط سوربی انگلیسی انجام گرفت. وی مطالعه سنگهای رسوبی در مقاطع نازک را برای اولین بار ابداع نمود. بعدها در ۱۸۹۹ ، کایوی فرانسوی پاره‌ای از مشخصات میکروسکوپی و مشخصات ماکروسکوپی بعضی از سنگهای رسوبی در کشور فرانسه را ، به صورت مصور تشریح و تفسیر کرد.

از آن تاریخ به بعد ، به پیروی از کایو ، بررسیهای سنگهای رسوبی و کوشش اکثر سنگ شناسان ، عمدتا بر کانی شناسی و تشخیص کانی‌های تشکیل دهنده این سنگها متمرکز گردید. که در این میان ماسه سنگها و رسوبات ماسه‌ای و از میان کانی‌ها هم ، کانیهای سنگین (دارای وزن مخصوص بیش از ۲٫۸۵) ، بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.

در سال ۱۹۱۹ ، ونت ورث آمریکایی برای سنجش اندازه ذرات و دانه های تشکیل دهنده رسوبات تخریبی مقیاسی ارائه داد و به کمک مقیاس ونت ورث مطالعه دانه سنجی و تجزیه‌های کمی و مکانیکی رسوبات بر مبنای اندازه دانه ها و فراوانی آنها ، میسر گردید.

سرانجام در ۱۹۳۳ ، آدن و کرمباین ، مقیاس‌های جدیدتری برای اندازه گیری دانه‌های رسوبی ارائه دادند و در مکانیسم تجزیه‌های مکانیکی رسوبات تخریبی ، تسهیلات زیادتری ایجاد کردند. امروز هم ، مقیاسهای اندازه گیری متداول برای مطالعات رسوب شناسی و سنگهای رسوبی ، به نام همین افراد معروف بوده و مورد استفاده سنگ شناسان و رسوب شناسان قرار دارد.

گروههای اصلی سنگهای رسوبی

رسوبات سیلیسی آواری :

رسوبات سیلیسی آواری (همچنین تحت عنوان رسوبات تریجنوس یا اپی کلاستیک خوانده می‌شوند) آنهایی هستند که از خرده سنگهای قبلی که توسط فرآیند فیزیکی حمل و رسوب کرده‌اند، تشکیل شده‌اند. این گروه شامل سنگها زیر می‌باشد:

کنگلومراها :

در این سنگها ، مواد دانه درشت گرد شده در زمینه‌ای از مواد دانه ریز قرار دارند.

برش‌ها :

مواد دانه درشت گرد نشده در زمینه‌ای از مواد دانه ریز قرار دارند.

ماسه سنگها :

اندازه دانه‌ها در ماسه سنگها ، کمتر از ۲ میلیمتر است.

گلسنگها :

اندازه دانه‌ها کمتر از ۲ میکرون می‌باشد.

رسوبات بیوژنیک ، بیوشیمیای و آلی :

رسوباتی هستند که بیشتر منشا بیو ژنیکی ، بیو شیمیایی و آلی دارند و شامل:

سنگهای آهکی :

سنگهای آهکی می‌توانند هم از طریق ته نشست مستقیم CaCo3 از آب دریا و هم از طریق رسوب کردن اسکلت‌های کربناتی موجودات به وجود آید.

چرت‌ها :

چرت ، یک واژه خیلی کلی برای رسوبات سیلیسی دانه ریز ، با منشا شیمیایی ، بیو شیمیایی یا بیوژنیکی است.

فسفاتها :

یکی از مهمترین کانی‌های رسوبی فسفاتها ، آپاتیت می‌باشد.

ذغال و شیل نفتی :

ذغال و شیلهای نفتی که از بقایای موجودات زنده قدیمی می‌باشند، انعکاسی از فرآیندهای دیانژ و دگرگونی دارند.

رسوبات شیمیایی :

این رسوبات منشا شیمیایی دارند و شامل موارد زیر می‌باشند:

تبخیر‌ی‌ها: تبخیری‌ها عمدتا رسوبات شیمیایی هستند که پس از تغلیط نمک‌های محلول در آب (بر اثر تبخیر) رسوب کرده‌اند.

سنگهای آهن‌دار :

آهن ، عملا بر اندازه چند در صد در تمام سنگهای رسوبی وجود دارد، ولیکن بطور غیر معمول ، در جایی که مقدار آهن بیش از ۱۵٪ باشد، سنگهای آهن‌دار را تشکیل می‌دهد.

رسوبات آذر آواری :

رسوبات آذر آواری رسوباتی هستند که عمدتا از دانه‌های با منشا ولکانیکی ، که از فعالیت‌های آتشفشانی همزمان سرچشمه گرفته‌اند، تشکیل شده‌اند. و شامل موارد زیر می‌باشند:

رسوبات اتوکلاستیک :

سنگهای ولکانوژیکی هستند که توسط برشی شدن در جای لاوا تشکیل شده‌اند.

رسوبات پیروکلاستیک – ریزشی :

این رسوبات به راحتی از طریق خرده‌های آتشفشانی خارج شده از یک مجرا یا یک شکاف ، بر اثر انفجار ماگماتیکی ، تشکیل می‌شوند.

رسوبات ولکانی کلاستیک – جریانی :

این رسوبات توسط انفجارات فورانی در محیط‌های خشکی ایجاد می‌شوند.

هیدروکلاستیک‌ها :

هنگامی که لاوای خارج شده ، با آب تماس پیدا کند، سرد شدن و خاموشی سریع ، باعث قطعه قطعه شدن لاوا می‌شود. این قطعات پس از حرکت در آب و دانه دانه شدن رسوبات هیدروکلاستیک را تشکیل می‌دهند.

رسوبات اپی کلاستیک :

رسوباتی هستند که از حرکت و ته نشست مجدد رسوبات ولکانی کلاستیک ایجاد شده‌اند.

اهمیت مطالعه سنگهای رسوبی

سنگهای رسوبی در ادوار گذشته زمین شناسی در محیطهای طبیعی متفاوتی که امروزه وجود دارد، رسوب کرده‌اند. مطالعه این محیطهای عهد حاظر و رسوبات و فرآیندهای آنها به درک بیشتر معادل قدیمی آنها کمک می‌کند.

دلایل زیادی برای مطالعه سنگهای رسوبی وجود دارد زیرا ارزش اقتصادی کانی‌ها و مواد موجود در آنها کم نمی‌باشد. سوخت‌های نفت و گاز از پختگی مواد آلی در رسوبات مشتق شده و سپس این مواد به یک سنگ مخزن مناسب ، که عمدتا یک سنگ رسوبی متخلخل است، مهاجرت می‌کند. ذغال ، سوخت فسیلی دیگری است که البته در توالی‌های رسوبی نیز وجود دارد. روشهای رسوب شناسی و سنگ شناسی به طور گسترده در پی جویی ذخایر جدید این منابع سوختی و سایر منابع طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. سنگهای رسوبی بیشتر آهن ، پتاس ، نمک و مصالح ساختمانی و بسیاری دیگر از مواد خام ضروری را تامین می‌کنند.

محیطها و فرآیندهای رسوبی و جغرافیای قدیمی و آب و هوای قدیمی ، همگی را می‌توان از مطالعه سنگهای رسوبی استنباط کرد. اینگونه مطالعات به شناسایی و درک تاریخ زمین شناسی زمین کمک فراوانی می‌کند. سنگهای رسوبی حاوی زندگی گذشته زمین ، به فرم فسیل‌ها هستند که اینها مفاهیم اصلی انطباق چینه شناسی در فازوزوئیک می‌باشند.

چاکراتراپی و کیفیت سنگها

برای چاکراتراپی باید از بهترین کیفیت سنگ ها استفاده کرد. هر چقدر سنگ شفاف تر و خالص تر باشد انرژی ساطع شده از آن شفاف تر و خالص تر است. این سنگ ها قبل از استفاده باید تمیز شوند زیرا نه فقط انتقال دهندة‌ انرژی هستند که عناصر زیان بخش را از بدن،‌ امواج منفی را از بدن اتری و اطرافتان جذب می کنند و بدین ترتیب شما را پاک کرده و از شما حمایت می کنند.

منبع : civil  .  w e x . i r  

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

سنگ شناسي

سنگ شناسي

سنگ از نظر زمين‌شناسان به ماده‌ى سازنده‌ى پوسته‌ و بخش جامد سست‌کره‌ى زمين گفته مى‌شود. سنگ‌ها از يک يا چند کانى درست شده‌اند و از نظر چگونگى پديد آمدن در سه

گروه سنگ‌هاى آذرين، سنگ‌هاى رسوبى و سنگ‌هاى دگرگونى جاى مى‌گيرند. سنگ‌هاى آذرين از سرد شدن گدازه‌ى آتش‌فشان‌ها به وجود مى‌آيند. سنگ‌هاى رسوبى پيامد فرسايش

سنگ‌ها و انباشته شدن رسوب‌ها در درياها هستند. هنگامى که سنگى در فشار و گرماى زياد قرار گيرد، سنگ دگرگونى پديد مى‌آيد.

سنگ‌ها و کانى‌ها

کره‌ى زمين از نظر ويژگى‌هاى فيزيکى ساختار لايه‌اى دارد. بخش مرکزى آن جامد است، بيش‌تر از آهن و نيکل درست شده و هسته‌ى درونى ناميده مى‌شود. پيرامون هسته‌ى

درونى را لايه‌ى مايعى از آهن و نيکل فراگرفته که هسته‌ى بيرونى نام دارد. پيرامون هسته‌ى بيرونى را لايه‌اى به نام گوشته در بر مى‌گيرد که خود از لايه‌ا‌ى جامد و سخت به نام

گوشته‌ى زيرين و لايه‌اى نرم‌تر و خميرى به نام سست‌کره درست شده است. پيرامون گوشته را لايه‌ى نازک و جامدى به نام پوسته فراگرفته که بيش‌تر از سيليس، اکسيژن و

آلومينيوم درست شده است. زمين‌شناسان به مواد طبيعى و بى ‌جان سازنده‌ى پوسته سنگ مى‌گويند و بيرونى‌ترين لايه‌ى زمين را سنگ‌کره مى‌نامند.

سنگ‌ها از يک يا چند کانى درست شده‌اند. کانى به موادى بى‌جان، جامد و بلورى گفته مى شود که ترکيب شيميايى به نسبت ثابتى دارند. بيش از 3 هزار گونه کانى در طبيعت

يافت شده است که نزديک 20 تا 25 گونه از آن‌ها در ساختمان بسيارى از سنگ‌ها وجود دارند. بيش‌تر سنگ‌ها از چند کانى درست شده‌اند، مانند گرانيت که بخش زيادى از آن از سه

کانى کوارتز، فلدسپات و بيوتيت است. هر گروه از سنگ‌ها نيز داراى کانى‌هاى مشخصى هستند که در گروه سنگ‌هاى ديگر وجود ندارند يا بسيار اندک هستند. براى نمونه، کانى

هاليت فقط در سنگ‌هاى رسوبى ديده مى ‌شود و در سنگ‌هاى آذرين يا دگرگونى ديده نمى ‌شود. کانى ولاستونيت نيز فقط در سنگ‌هاى دگرگونى يافت مى شود. با اين همه، برخى

از کانى ‌ها، مانند کوارتز، ممکن است در هر گونه سنگى وجود داشته باشند

سنگ‌ها و کانى‌هاى آن‌ها

سنگ‌هاى آذرين
ارتوز، پرتيت، ميکروکلين، پلاژيوکلاز، کوارتز، نفلين،

لوسيت، هورنبلند، اوژيت، بيوتيت، مسکوويت، اليوين

سنگ‌هاى رسوبى
کانى‌هاى رسى ، کلسيت، دولوميت، کوارتز، هاليت، سيلوين،

ژيپس، انيدريت،گلوکونيت، اکسيدها(به‌ويژه آهن)،کربنات‌هاى ديگر

سنگ‌هاى دگرگونى
استروليت، کيانيت، آندالوزيت، سيليمانيت، گرونا، ولاستونيت،

تروموليت، کلريت، گرافيت، تالک

سنگ‌هاى آذرين

هرچه بيش‌تر به ژرفاى زمين برويم، دما بالاتر مى ‌رود و در ژرفاى زياد به اندازه‌ى مى‌رسد که براى ذوب‌ شدن سنگ‌ها کافى است. با اين همه، مواد درونى زمين به حالت مذاب

نيستند و فشار زيادى که از لايه‌هاى بالايى بر لايه‌هاى زيرين وارد مى‌شود، از ذوب شدن سنگ‌ها جلوگيرى مى‌کند. اما در جاهايى از ژرفاى زمين که به دليلى(براى نمونه، در پى

جايه‌جايى ورقه‌هاى سنگ کره) از فشار کاسته مى‌شود يا سنگ‌هاى سطحى زمين به زير سطح فرو مى‌روند، سنگ‌ها ذوب مى‌شوند. هر جايى که سنگ‌ها ذوب شوند، ماده‌ى مذاب،

که ماگما نام دارد، به سوى بالا راه پيدا مى‌‌کند و آرام آرام دماى آن کاهش مى‌يابد و سنگ‌هاى آذرين را پديد مى‌آورد.

ماگما ممکن است به بخش‌هاى بالايى پوسته نفوذ کند يا از راه شکاف‌ها و سوراخ‌ها به سطح پوسته راه يابد. ماگمايى که از سطح پوسته بيرون نمى‌زند به آهستگى و طى سال‌ها

سرد مى‌شود و سنگ‌هاى آذرين درونى را مى‌سازد. به ماگمايى که از دهانه‌ى آتش‌فشان بيرون مى‌آيد و به سطح زمين مى‌رسد، گدازه مى‌گويند. همه‌ى حجم گدازه‌اى که به سطح

زمين مى‌آيد، به حالت مذاب نيست و قطعه‌هاى ذوب نشده‌ى سنگ و کانى‌هاى بلورى را نيز در خود دارد. گدازه طى چند روز سرد مى‌شود و سنگ‌هاى آذرين بيرونى را مى‌سازد.

بررسى ترکيب شيميايى سنگ‌هاى آذرين و گدازه‌ى آتش‌فشان‌هاى فعال نشان داده است که ماگما يک ترکيب سيليکاتى با اندکى اکسيدهاى فلزى ، بخار آب و مواد گازى است.

سنگ‌هاى آذرين را بر پايه‌ى درصد اين مواد در سه گروه گرانيتى(اسيدى)، بازالتى(بازى) و آندزيتى(ميانه) جاى مى‌دهند. سنگ‌هاى آذرينى مانند ريوليت و داسيت را که محتواى

سيليس آن‌ها بالاست، يعنى بيش از 63 درصد 2 SiO دارند، از گروه سنگ‌هاى آذرين اسيدى به شمار مى‌آورند. سنگ‌هاى آذرينى مانند آندزيت که بين 52 تا 63 درصد 2 SiO دارند،

از سنگ‌هاى آذرين ميانه و سنگ‌هايى مانند بازالت و گابرو را که محتواى سيليسى کم‌ترى دارند، از سنگ‌هاى آذرين بازى هستند. برخى از سنگ‌هاى آذرين، مانند پريدوتيت، را

که محتواى سيليسى آن‌ها بسيار پايين است، فرابازى مى ‌دانند.

بافت سنگ‌هاى آذرين

زمين‌شناسان در بررسى‌هاى صحرايى، که ابزارهاى پيچيده‌ى آزمايشگاهى در دسترس نيست، از اندازه و آرايش بلورهاى سنگ، که بافت سنگ نام دارد، براى توصيف سنگ‌ها بهره

مى‌گيرند. اصطلاح بافت سنگ هنگام بررسى سنگ زير ميکروسکوپ نيز به کار مى ‌رود. بافت سنگ آذرين علاوه بر اين که آن را از سنگ‌ها ديگر جدا مى‌کند، ما را از درونى بودن

يا بيرونى بودن آن و حتى ژرفايى که سنگ در آن‌جا از ماگما پديد آمده است، آگاه مى‌سازد.

1. بافت نهان‌بلورين. بلورها را نمى‌توان با چشم غيرمسلح ديد. اگر بلورها به اندازه‌اى کوچک باشند که فقط با ميکروسکوپ‌ پولاريزان ديده شوند، اصطلاح ميکروکريستالين و اگر

فقط با ميکروسکوپ الکترونى يا پرتوهاى ايکس شناسايى شوند، اصطلاح کريپتوکريستالين را به کار مى‌برند.

2. بافت آشکاربلورين. بلورها درشت و از 2 تا 5 ميلى ‌متر هستند. اين بافت زمانى پديد مى‌آيد که ماگما به آهستگى درون زمين سرد شود.

3. بافت پگماتيتي. گونه‌اى از بافت آشکاربلورين است که اندازه‌ى بلورهاى آن بزرگ‌تر از 5 سانتى‌متر و حتى چند متر است.

4. بافت پرفيري. گونه‌اى از بافت آشکاربلورين است که داراى بلورهاى درشت در زمينه‌اى از بلورهاى ريز است. اين بافت نتيجه‌ى سرد شدن آهسته زير سطح زمين و آمدن

ناگهانى ماگما به سطح زمين است که نخست با پديدآمدن بلورهاى درشت و سپس با بلورهاى ريز همراهى مى‌شود.

5. بافت سوراخ‌دار. در پى سرد شدن تند گدازه‌اى که گاز فراوان در خود دارد، بر سطح زمين پديد مى‌آيد. سنگ‌پا نمونه‌اى از اين بافت است.

6. بافت شيشيه‌اي. در برخى فوران‌هاى آتش‌فشانى، گدازه به درون آب ريخته مى‌شود و بسيار تند سرد مى‌شود. اين گونه سنگ‌ها بلور ندارند و بافتى مانند شيشه دارند.

7. بافت آذرآواري. هنگامى که گدازه به صورت ذره‌هاى خاکستر به هوا پرتاب مى‌شود و آن ذره‌ها به صورت لايه‌اى ته‌نشين مى‌شوند، سنگ‌هايى را مى‌سازند که ذره‌هاى سازنده‌ى

آن‌ها آذرين، ولى ته‌نشينى آن‌ها شبيه سنگ‌هاى رسوبى است.

8. بافت آگلومرا. اگر اندازه‌ى ذره‌هاى پرتابى از دهانه‌ى آتش‌فشان بزرگ باشد، پس از ته‌نشين شدن به يکديگر جوش مى‌خورند و سنگ يکپارچه‌اى را مى‌سازند که آگلومرا ناميده

مى‌شود.

خانواده‌هاى سنگ‌هاى آذرين

سنگ‌هاى آذرين را بر پايه‌ى بافت، درصد سيليس، رنگ، چگالى، ترکيب شيميايى و در نظر داشتن ويژگى‌هاى ديگر، طبقه‌بندى مى‌کنند.

1. خانواده‌ى گرانيت- ريوليت. گرانيت از شناخته‌شده‌ترين سنگ‌هاى آذرين درونى است که فراوانى و زيبايى آن پس از صيقل يافتن، باعث شده است که در معمارى مورد توجه

باشد. نام اين سنگ از واژه‌ى لاتين گرانوم به معناى دانه‌ى گندم گرفته شده است، زيرا بيش‌تر کانى‌هاى آن به اندازه‌ى دانه‌ى گندم است. بافت‌ آن از نوع آشکاربلورين است و

بيش‌تر از فلدسپات پتاسيم‌دار، پلاژيوکلاز سديم‌دار و کوارتز درست شده است. کانى‌هاى بيوتيت، آمفيبول، هورنبلند و گاهى ميکاى سفيد نيز در ساختمان آن ديده مى‌شود.

گرانيت‌ها به رنگ‌هاى سفيد، خاکسترى و صورتى ديده مى‌شوند که برخاسته از نوع فلدسپات آن‌هاست.

ريوليت از نظر نوع کانى‌ها با گرانيت تفاوت زيادى ندارد و در واقع گرانيتى است که بيرون از پوسته‌ى زمين پديد مى‌آيد. ريوليت‌ها رنگ روشنى دارند و چون جهت‌يافتگى

ماده‌ى مذاب را به آسانى مى‌توان در آن‌ها شناسايى کرد، به اين نام خوانده مى‌شوند( ريوليت به معناى جريان يافته است.) در اين خانواده سنگ‌هايى با بافت شيشه‌اى نيز وجود

دارد که ابسيدين شناخته‌شده‌ترين آن‌هاست. اين سنگ تيره‌رنگ است و تيرگى آن به اين علت است که هيچ گونه بلورى در آن وجود ندارد. به سنگ‌هاى بيرونى با بافت سوراخ‌دار

اين خانواده، پونس، پاميس يا سنگ‌پا مى ‌گويند. توجه داشته باشيد که سنگ‌پا ممکن است در خانواده‌هاى ديگر نيز وجود داشته باشد.

2. خانواده‌ى گرانوديوريت- داسيت. گرانوديوريت يکى از فراوان‌ترين سنگ‌هاى آذرين درونى است که از نظر کانى ‌شناسى، در ميانه‌ى سنگ‌هاى گرانيتى و ديوريتى جاى مى‌گيرد.

زيرا درصد کوارتز آن اندکى از گرانيت کم‌تر ولى از ديوريت اندکى بيش‌تر است. داسيت همانند بيرونى گرانوديوريت است. اين سنگ در ايران فراوان است و بيش‌تر به رنگ

روشن ديده مى شود.

3. خانواده‌ى ديوريت- آندزيت. ديوريت‌ها سنگ‌هايى هستند که بيش‌تر از فلدسپات‌ پلاژيوکلاز سرشار از کلسيم درست شده‌اند. اين سنگ‌ها اغلب کوارتز ندارند، اما گاهى اندکى

کوارتز و فلدسپات پتاسيم‌دار نيز در ساختمان آن‌ها ديده مى‌شود.کانى‌هاى تيره‌رنگ ديوريت‌ها اغلب آمفيبول، پيروکسن و بيوتيت است. آندزيت همانند بيرونى ديوريت است که

به رنگ خاکسترى تيره ديده مى‌شود به صورت سنگ‌پا و آذرآوارى نيز وجود دارد.

4. خانواده‌ى گابرو- بازالت. گابروها سنگ‌هاى تيره با چگالى به نسبت بالا هستند که بيش‌تر از پيروکسن و پلاژيوکلاز کلسيم‌دار درست شده‌اند. البته، ممکن است اندکى اليوين

نيز در آن‌ها ديده شود. بازالت همانند بيرونى گابرو است. بازالت و گابرو 75 درصد سنگ‌هاى آذرين پوسته‌ى زمين را مى‌سازند. بازالت سوراخ‌دار را اسکورى مى‌گويند که شبيه

سنگ‌پاست. بازالت شيشه‌اى نيز وجود دارد که به آن‌ها تاکى‌ليت مى‌گويند. در پيرامون آتش‌فشان خاموش دماوند، به‌ويژه در کناره‌ى جاده‌ى هراز، مى‌توان گونه‌هاى اسکورى،

پرفيرى و آگلومراى بازالتى را پيدا کرد.

5. خانواده‌ى پريدوتيت. پريدوتيت سنگى بسيار بازى است که بيش‌تر از کانى‌هاى آهن و منيزيم‌دار درست شده است.پريدوتيت‌ها چگالى بالايى دارند و رنگ آن‌ها تيره است.

اليوين فراوان‌ترين کانى پريدوتيت‌هاست، اما ممکن است اندکى پيروکسن و حتى آمفيبول نيز در آن‌ها ديده شود. پريدوتيت‌ها سرشار از اليوين را دونيت گويند و پريدوتيت‌هاى

سرشار از پيروکسن را پيروکسنيت مى‌نامند. در صورتى که هم اليوين و هم پيروکسن را داشته باشند، لرزوليت خوانده مى‌شوند. لمبورژيت، که بسيار کمياب است و از بلورهاى

ريز اوژيت(نوعى پيروکسن) و اليوين آهن‌دار درست شده است، همانند بيرونى پريدوتيت‌هاست و به رنگ قرمز قهوه‌اى ديده مى ‌شود. کيمبرليت را نيز همانند بيرونى آن‌ها

مى‌دانند که سرشار از اليوين است و بلورهاى ريز و اندکى گرونا(کانى دگرگونى) و الماس دارد.

سنگ‌هاى رسوبى

چهره‌ى زمين همواره در حال دگرگونى است و عامل‌هايى مانند نيروى گرانش، آب‌هاى جارى، موج‌هاى دريا، باد، يخچال‌ها و حتى انسان، همراه با کنش‌هاى شيميايى موادى مانند

آب، اکسيژن، دى‌اکسيد کربن، اسيدها و مواد ديگر، باعث از هم‌پاشى ساختمان سنگ‌ها و خرد شدن آن‌ها مى ‌شوند. خرده‌سنگ‌ها همراه با مواد محلول به جاهاى پستى مانند

درياها، درياچه‌ها، کنار رودخانه‌ها، غارها و جاهاى ديگر مى‌روند و در آن‌جا ته‌نشين مى‌شوند. مواد ته‌نشين شده، که رسوب ناميده مى‌شوند، در اثرعامل‌هاى گوناگونى، مانند

فشار و گرما، به هم پيوسته مى شوند و سنگ‌هاى سخت و يکپارچه‌اى را مى‌سازند که به آن‌ها سنگ‌هاى رسوبى مى‌گويند.

سنگ‌هاى رسوبى به علت لايه‌لايه بودن و نيز داشتن برجاى ‌مانده‌هايى از جانداران گذشته، به زمين‌شناسان کمک مى‌کنند تاريخ گذشته‌ى زمين را بازسازى کنند. سنگ‌هاى رسوبى

در مقايسه با سنگ‌هاى آذرين و دگرگونى بخش کم‌ترى از پوسته‌ى زمين را مى ‌سازند، اما چون در سطح زمين ساخته مى ‌شوند، بخش زيادى از سطح قاره‌ها را پوشانده‌اند. اين

سنگ‌ها جاى انباشته شدن و جابه‌جايى آب‌هاى زيرزمينى هستند و به دليل اندوخته‌هاى زغال‌سنگ، نفت و گاز، نمک، کانى‌هاى آهن‌دار و ديگر کانى‌هايى که در صنعت ارزش

دارند، بسيار مورد توجه هستند.

رسوب‌گذارى

هنگامى که انرژى يک رود زياد است، بستر خود و هر چه را که در راه آن است، خراب مى‌کند و خرده‌ها را به خود جابه‌جا مى‌کند. هنگامى که از انرژى رود کاسته مى‌شود،

براى نمونه هنگامى که شيب بستر کاهش مى‌يابد يا حجم آب کاهش مى‌يابد، توان جابه‌جايى مواد همراه خود را از دست مى دهد و ته‌نشينى آن مواد آغاز مى شود. آن مواد

رسوبى ممکن است ذره‌هاى حاصل از خرد شدن سنگ‌هاى آذرين، دگرگونى و حتى رسوبى باشند. به اين گونه رسوب‌ها رسوب‌هاى آوارى مى‌گويند.کوارتز، فلدسپات، کانى‌هاى

سنگين و سپس ميکاها و کانى‌هاى رسى ، از ذره‌هاى رسوب‌هاى آوارى هستند.

برخى از رسوب‌ها پيامد فرايندهاى شيميايى و زيست‌شيميايى هستند. رسوب‌هاى آهکى درون غارها و رسوب‌هاى ژيپس و نمک خوراکى، از نمونه‌هاى فراوان فرسايش شيميايى

هستند. پوسته‌ى آهکى برخى از جانداران دريايى پس از مرگ در کف دريا ته‌نشين مى‌شود و بخشى از سنگ‌هاى رسوبى مى شود. اين پوشش‌ها حاوى کانى‌هايى از کربنات‌هاى

کلسيم، منيزيم، سيليسيم و گاهى فسفات‌ها، سولفيدها و اکسيدهاى آهن هستند. برخى از سنگ‌هاى رسوبى حاصل از آن‌ها در معمارى ارزش بسيار دارند.

فعاليت‌هاى آتش‌فشان‌هاى دريايى و قاره‌اى باعث پرتاپ شدن ذره‌هاى گوناگونى به صورت خاکستر، غبار، تکه‌هاى کوچک و بزرگ و ماده‌ى مذاب به پيرامون آتش‌فشان مى‌شود. اين

ذره‌ها روى‌هم انباشته مى‌شوند و در پى فرايند فرسايش فيزيکى و شيميايى به جاهاى رسوب‌گذارى برده مى‌شوند اين گونه رسوب‌ها را که خاستگاه آتش‌فشانى دارند، رسوب‌هاى

آذرآوارى گويند. از برخورد شهاب‌سنگ‌ها و گذر دنباله‌دارها از نزديکى زمين نيز اندکى مواد رسوبى با خاستگاه فرازمينى به محيط‌هاى رسوبى وارد مى‌شود. حجم اين رسوب در

زمانى که جو زمين رقيق بوده، قابل توجه بوده است.

رسوب‌ها در شرايط معينى در درياها و خشکى‌ها ته‌نشين مى‌شوند. اين شرايط در جاهاى گوناگونى فراهم مى‌شوند که از آن‌ها با نام محيط رسوبى ياد مى‌کنند. اين محيط‌ها

عبارتند از:

1. مخروط افکنه. در دامنه‌ى کوه‌ها و جاى برخورد کوه با دشت به وجود مى‌آيد. مواد سازنده‌ى آن قلوه‌سنگ، ريگ و گاهى ذره‌هاى رس است. ذره‌هاى رسوبى آن جورشودگى

و گردشدگى ضعيفى دارند. لايه‌هاى سازنده‌ى آن نيز متقاطع و نامنظم روى هم قرار گرفته‌اند.

2. دشت سيلابي. در زمين‌هاى به نسبت هموار پيرامون رودها به وجود مى‌آيد. در زمان سيل و طغيان، رودخانه تا آن جا گسترش مى‌يابد. ماسه‌هايى با جورشدگى به نسبت خوب

همراه با توده‌هايى از گل و لاى و رس در آن ديده مى‌شوند. فسيل‌هاى نرم‌تنان آب شيرين و شاخ و برگ درختان نيز درون آن‌ها يافت مى‌شود. گاهى داراى لايه‌هاى متقاطع

هستند.

3. دلتا. در جاى برخورد رود با دريا يا درياچه به وجود مى‌آيد. ماسه‌هايى با جورشدگى وگردشدگى خوب، با لايه‌هاى موازى و در بيش‌تر جاها متقاطع، در آن‌ها ديده مى ‌شود.

فسيل نرم‌تنان آب شور و شاخ و برگ گياهان نيز درون آن‌ها ديده مى‌شود.

4.تلماسه‌ى ساحلي. در کناره‌ى درياهايى که رطوبت کمى دارند به وجود مى ‌آيد. ذره‌هايى با جورشدگى و گردشدگى خوب و لايه‌هاى متقاطع، در آن‌ها ديده مى‌شود.

5. محيط کولابي. رسوب‌گذارى در درياچه‌هايى که در اقليم خشک بيابانى به وجود آمده‌اند، بيش‌تر از رسوب‌گذارى شيميايى است. نمک‌هاى گوناگونى مانند ژيپس، انيدريت، نمک

خوراکى، همراه با رسوب‌هاى سيلتى تيره رنگ که گاهى از مواد آلى سرشار است، در آن‌ها ته‌نشين مى‌شود.

6. محيط ساحلي. جايى است که هنگام جزر از آب بيرون مى‌ماند و هنگام مد زير آب مى‌رود. رسوب‌هاى آن درشت و ريز هستند و از قطعه‌سنگ‌هاى بزرگ تا گل نرم در ميان

آن‌ها ديده مى‌شود. برجاى ‌مانده‌هاى صدف نرم‌تنان و اسکلت آهکى مرجان‌ها نيز درون آن‌ها يافت مى‌شود.

7. فلات قاره. جايى است که از سطح آب به هنگام جزر آغاز مى‌شود و تا ژرفاى 200 متر ادامه مى‌يابد. رسوب‌هاى اين محيط از نظر ويژگى و پراکنش گوناگونى زيادى دارند، زيرا

شدت موج‌ها و جريان‌هاى دريايى و ورودى رودها در اين جا متفاوت است. در اين‌جا ماسه فراوان است. در دهانه‌ى رود لاى و رس نيز فراوان است. رسوب‌هاى آهکى نيز به

فراوانى ديده مى‌شود. هم‌چنين صخره‌هاى مرجانى در آن‌جا به وجود مى‌آيد.

8. محيط عميق. از ژرفاى 200 متر به پايين دريا گفته مى‌شود. داراى دو نوع رسوب اصلى است: رسوب‌هاى بسيار دانه‌ريزى که از قاره‌ها آمده‌اند، اما به دليل سبکى در جاهاى

کم‌عمق رسوب نکرده‌اند. اين مواد را گل‌هاى دريايى مى‌گويند که رنگ‌ آن‌ها ممکن است سبز، آبى ، قرمز يا زرد باشد. نوع ديگر رسوب‌هاى اين محيط از دسته‌ى رسوب‌هاى آلى و

بيش‌تر از برجاى‌ مانده‌هاى اسکلت جانداران ريز دريايى، يعنى پلانکتون‌ها، است که پوشش آهکى يا سيليسى دارند.

دياژنز: سنگ‌زايى

پس از انباشته شدن رسوب‌ها در محيط‌هاى رسوبى ممکن‌ است فرايندهاى فيزيکى و شيميايى گوناگونى در آن‌ها رخ دهد که به سنگ‌شدن آن‌ها بينجامد. به مجموعه‌ى فرايندهاى

فيزکى و شيميايى که پس از رسوب‌گذارى و طى روند سنگ‌شدن رخ مى‌دهد، دياژنز يا سنگ‌زايى مى‌گويند. عامل‌ها و فرايندهاى زير در روند سنگ‌زايى دخالت دارند:

1.گرما. هر چه از سطح زمين به پايين برويم، گرما افزايش مى ‌يابد. افزايش گرما بر سرعت واکنش‌هاى شيميايى مى ‌افزايد و بيرون رفتن آب و خشک شدن رسوب‌ها را ممکن

مى‌سازد.

2. فشار. وزن رسوب‌هاى بالايى فشارى پديد مى‌آورد که مهم‌ترين عمل فيزيکى در سخت‌شدن رسوب‌هاست. فشار روى رسوب‌هاى لاى و رس بيش‌تر اثر مى‌گذارد. فشار در بيرون

رفتن آب و خشک‌شدن رسوب‌ها نيز اثر دارد.

3. از دست دادن آب. گرما و فشار برآمده از وزن لايه‌هاى بالايى باعث خشک شدن رسوب مى شود، اما از دست دادن آب در دماى معمولى روى سطح زمين نيز رخ مى‌دهد.

4. سيمانى شدن. آب‌هاى زيرزمينى هنگام جابه‌جا شدن از بين سوراخ‌ها و شکاف‌هاى ميان رسوب‌ها، مواد محلول در خود را به صورت سيمان بين ذره‌هاى رسوبى جا مى‌گذارند که

باعث به هم ‌پيوستن آن‌ها مى‌شود. گاهى سيمان از خود رسوب‌ها فراهم مى‌شود.

5. بلورى شدن دوباره. در اين فرايند يک کانى به حالت پايدارترى درمى‌آيد. براى نمونه، صدف جانداران دريايى به صورت آراگونيت است، اما پس از مرگ جاندار به صورت

کلسيت در مى‌آيد که پايدارتر است. در اين فرايند تغييرى در ترکيب شيميايى کانى رخ نمى‌دهد، اما بلورى‌شدن دوباره باعث پر شدن سوراخ‌ها و شکاف‌هاى خالى مى‌شود.

6. واکنش‌هاى زيست‌شيمايي. در ژرفاى 75 مترى، هر گرم لجن کف دريا نزديک 63 ميليون باکترى در خود دارد. اين باکترى‌ها در پديد آمدن نفت، زغال‌سنگ و کانى‌هايى چون

دولوميت پيريت نقش دارند. براى نمونه، باکترى‌هاى ناهوازى اکسيژن مورد نياز خود را از ترکيب‌هاى سخت نشده‌اى مانند 4 FeSO به دست مى‌آورند و مواد سختى مانند FeS

را برجاى مى‌گذارند.

7. زمان. به تنهايى در سنگ‌شدن رسوب‌ها نقش ندارد، اما نقش عامل‌هاى ديگر طى زمان پر رنگ مى‌شود. براى نمونه، رسوب‌هاى نرم گل‌ سفيد اگر چند لحظه در فشار 6000 اتمسفر

بمانند، تغيير چندانى پيدا نمى‌کنند، اما اگر براى 17 سال در همين فشار بمانند، سنگ آهک سختى مى‌شوند.

بافت سنگ‌هاى رسوبى

از بافت سنگ‌هاى رسوبى مى‌توان چيزهايى درباره‌ى سرگذشت سنگ رسوبى، از جمله راهى که طى کرده است و چگونگى محيط رسوب‌گذارى، برداشت کرد. سه نوع بافت اصلى را

در سنگ‌هاى رسوبى مى ‌توان شناسايى کرد: بافت آوارى و دو بافت ناآوارى که بلورين و اسکلتى ناميده مى‌شوند.

1. بافت آواري. از ذره‌هاى ريز و درشت درست شده است. در اين بافت علاوه بر اندازه‌ى ذره‌ها، ميزان يک اندازه بودن ذره‌ها، که به آن جورشدگى مى‌گويند، نيز مورد توجه

است. از ميزان جورشدگى مى‌توان اطلاعاتى پيرامون فرايند رسوب‌گذارى و محيط رسوب‌گذارى به دست آورد. براى نمونه، رسوب‌هاى بادى داراى جورشدگى خوب و رسوب‌هاى

يخچالى داراى جورشدگى اندک هستند. ميزان گردشدگى ذره‌ها نيز مهم است که به سختى و جنس ذره‌ها، ميزان برخوردهاييکه ذره‌ها با هم داشته‌اند، درازى راهى که طى شده و

انرژى جابه‌جا کننده، بستگى دارد.

2. بافت بلورين. اين بافت را در سنگ‌هاى رسوبى شيميايى مى‌توان ديد. طى فرايند سنگ‌زايى، مواد محلول در آب به طور مستقيم بلورى مى‌شوند يا در پى بلورى‌شدن دوباره،

شبکه‌ى به هم‌پيوسته‌اى از بلورهاى از پيش موجود، پديد مى‌آيد. بلورها ممکن است با چشم ديده شوند(درشت‌بلور) يا براى ديدن آن‌ها به ميکروسکوپ نياز باشد(ريز‌بلور). اگر

بلورهاى سنگ از دو اندازه‌ى متفاوت باشند، اصطلاح پورفيروبلاستيک را براى آن بافت به کار مى‌برند.

3. بافت اسکلتي. اين بافت از گردهم‌آمدن بخش‌هاى سخت بدن بى‌مهرگان دريايى و پوشش‌هاى سيليسى يا آهکى پلانکتون‌ها به وجود مى‌آيد. صدف‌ها و پوشش‌هاى سخت پس از

مرگ جانداران روى هم انباشته مى‌شوند و گاهى سيمانى آن‌ها را به هم پيوند مى‌دهد. بافت سنگ به دست آمده شبيه بافت آوارى است، اما ذره‌هاى سازنده‌ى آن بخش‌هاى سخت

جاندارن است.

خانواده‌هاى سنگ‌هاى رسوبى

سنگ‌هاى رسوبى را در دو گروه سنگ‌هاى آوارى(ناشى از فرسايش فيزيکى) و ناآوارى(ناشى از فرسايش شيميايى و زيست‌شيميايى) جاى مى‌دهند. سنگ‌هاى آوارى را بر پايه‌ى

اندازه‌ى ذره‌ها در چهار خانواده‌ى بزرگ‌تر از ماسه، به اندازه‌ى ماسه، به اندازه‌ى لاى و کوچک‌تر از لاى طبقه‌بندى مى‌کنند.

1. بزرگ‌تر از ماسه: ذره‌هاى آن از 2 ميلى‌متر بزرگ‌تر است.

الف) کنگلومرا، که ذره‌هاى آن کم و بيش گرد شده است و در ميان سيمانى از سيليس، آهک يا رس جاى گرفته‌اند.

ب) برش که ذره‌هاى آن گوشه‌دار است و جورشدگى خوبى ندارند و در پى فعاليت‌هاى ورقه‌هاى قاره‌اى، فعاليت‌هاى آتش‌فشانى يا رسوب‌گذارى در يخچال‌ها پديد مى‌آيند.

2. به اندازه‌ى ماسه: ذره‌هاى آن بين 06/0 تا 2 ميلى‌متر است.

الف) ماسه‌سنگ‌هاى کوارتزى، که بيش از 90 درصد ذره‌هاى آن از کوارتز است.

ب) آرکوز، که 25 درصد ذره‌هاى آن از فلدسپات‌ها و بيش از 50 درصد آن از کوارتز است.

ج) گريواک، که بخش زيادى از آن از کوارتز و فلدسپات‌هاست، اما کانى‌هاى تيره‌اى مانند ميکا، هورنبلند و پيروکسن نيز در آن ديده مى‌شود.

3. به اندازه‌ى لاي: ذره‌هاى آن بين 06/0 تا 002/0 ميلى‌متر است.

الف) لاى ‌سنگ، از ذره‌هاى کوارتز درست مى‌شودکه سيمانى از جنس سيليس، آهک يا حتى رس آن‌ها را به هم پيوند مى‌دهد. به اين سنگ‌ها سنگ سيلتى يا فورش‌سنگ نيز

مى‌گويند و اگر نيمى از ذره‌هاى آن‌ها از رس باشد، به آن‌ها گل‌سنگ نيز گفته مى‌شود.

ب) لس، در پى سخت شدن رسوب‌هاى بادى به وجود مى‌آيد. لس‌ها به طور معمول زردرنگ هستند و ذره‌هاى آن‌ها بيش‌تر از کوارتز، فلدسپات، کلسيت، ميکا، کانى‌ها آهن‌دار و

کانى‌هاى رسى است.

4. کوچک‌تر از لاي: ذره‌هاى آن از 002/0 ميلى‌متر کوچک‌تر است.

الف) سنگ‌هاى رسى، بيش از نيمى از ذره‌هاى آن‌ها از ذره‌هايى به اندازه‌ى لاى کوچک‌تر است. کانى‌هاى رسى (سيليکات‌هاى آبدار)، کوارتز، فلدسپات و ميکا به فراوانى در آن‌ها

ديده مى‌شود.

ب) مارن، گونه‌اى سنگ رسى است که ميزان کربنات کلسيم آن بين 25 تا 50 درصد است. اغلب مارن‌ها به رنگ خاکسترى ديده مى‌شوند، در خود فسيل دارند و با اسيدکلريدريک

مى‌جوشند.

ج) شيل، به گروهى از سنگ‌هاى رسى يا حتى لاى‌سنگ‌ها گفته مى‌شود که در پى فشارهاى کوه‌زايى، کم و بيش حالت ورقه‌اى از خود نشان مى‌دهند. شيل‌ها در خود فسيل دارند و

از برخى از آن‌ها، که شيل نفتى ناميده مى‌شوند، پس از تقطير نفت به دست مى‌آيد.

سنگ‌هاى ناآوارى را نيز در چهار خانواده‌ى سنگ‌هاى آهکى، سنگ‌هاى سيليسى، سنگ‌هاى اشباعى و زغال‌سنگ‌ها جاى مى‌دهند.

1. سنگ‌هاى آهکي: بيش از نيمى از ترکيب آن‌ها را کربنات کلسيم مى‌سازد.

الف) سنگ‌ آهک معمولى، بيش از 90 درصد آن از کربنات کلسيم است. به رنگ شيرى تا کرم ديده مى‌شود. هنگام شکستن داراى لبه‌هاى تيز مى‌شود.

ب) چاک(گل سفيد)، سنگ آهک نرم و سفيدى است که بيش‌تر از اسکلت جانداران ميکروسکوپى درست شده است.

ج) کوکينا، به طور کامل از صدف جاندران دريايى درست شده است.

د) تراورتن، سنگ آهک به نسبت خالصى است که در خشکى‌ها ديده مى‌شود و از رسوب‌گذارى آب چشمه‌هاى حاوى کربنات کلسيم درست مى‌شود.

ه) دولوميت، سنگ آهکى است که اندکى منيزيم دارد. در مقايسه با سنگ آهک معمولى تيره‌تر است و اسيدکلريدريک رقيق بر آن بى ‌اثر است.

2. سنگ‌هاى سيليسي: بيش از نيمى از ترکيب آن‌ها را سيليس شيميايى يا زيستى مى‌سازد.

الف) چرت، نوعى سنگ سيليسى با دانه‌هاى ريز که فلينت(سنگ آتش‌زنه)، ژاسب(چت قرمز) و سنگ محک(چرت سياه) از نمونه‌هاى شاخص آن است.

ب) دياتوميت، بيش از نيمى از ترکيب آن را پوسته‌ى جانداران تک‌سلولى به نام دياتومه مى‌سازند.

ج) تريپولى، يا سنگ سمباده که بيش‌تر از کلسدونى درست شده و از هوازدگى ديگر سنگ‌هاى سيليسى به وجود مى‌آيد.

3. سنگ‌هاى اشباعي: از ته‌نشينى يون‌ها در محيط‌هاى رسوبى پديد مى‌آيند.

الف) سنگ نمک، از کانى هاليت درست شده و اگر ناخالصى‌هايى از اکسيدهاى آهن يا رس داشته باشد، به رنگ زرد تا قرمز در مى‌آيد.

ب) سنگ گچ، از سولفات کلسيم درست شده و به دو صورت بى‌آب(انيدريت) و آب‌دار(ژيپس) يافت مى ‌شود.

4. زغال‌سنگ‌ها: از پيکره‌ى گياهان که در لابه‌لاى رسوب‌ها جاى گرفته‌اند، درست مى‌شوند.

الف) تورب، بين 45 تا 60 درصد کربن دارد و آن را زغال‌سنگ نارس مى‌دانند.

ب) ليگنيت، بين 60 تا 70 درصد کربن دارد و به رنگ قهوه‌اى تيره است.

ج) زغال‌سنگ معمولى، بين 70 تا 90 درصد کربن دارد و به رنگ سياه براق است.

د) آنتراسيت، بين 90 تا 95 درصد کربن دارد. براق و سياه‌رنگ است، اما دست را سياه نمى‌کند.

ه) گرافيت، کربن 100 درصد خالص است که به صورت ورقه‌هاى نازک روى هم جاى گرفته‌اند.

سنگ‌هاى دگرگونى

برخى سنگ‌ها در پى فشار و گرماى زياد، بى‌آن‌که ذوب شوند، دگرگونى‌هاى فيزيکى و شيميايى پيدا مى‌کنند و سنگ‌هاى ديگرى به نام سنگ‌هاى دگرگونى را پديد مى‌آورند. سنگ

دگرگونى ممکن است نسبت به سنگ مادر، شکل، اندازه، نوع کانى‌ها و در نتيجه بافت و ترکيب شيميايى بسيار تازه‌اى داشته باشد. هر چه گرما و فشارى که به سنگ‌ها وارد مى

شود، کم‌تر باشد، دگرگونى آن‌ها کم‌تر است که از آن به دگرگونى ضعيف ياد مى‌شود. به وجود آمدن گرافيت و برخى زغال‌سنگ‌ها از اين گونه است. اما هر چه گرما و فشارى که

به سنگ وارد مى ‌شود، بيش‌تر باشد، دگرگونى‌ها نيز بيش‌تر خواهد بود که از آن به دگرگونى شديد ياد مى‌شود. به وجود آمدن الماس نمونه‌ى از دگرگونى بسيار شديد است.

علاوه بر فشار و گرما، برخى سيال‌ها نيز در فرايند دگرگونى دخالت دارند. بررسى‌ها نشان داده است که همه‌ى سنگ‌ها به طور ميانگين 5/3 درصد دى ‌اکسيدکربن و 5/5 درصد

آب دارند. طى دگرگونى، آب و دى‌اکسيد کربن سيال فعالى را به وجود مى‌آورند که البته نقش آب پر رنگ‌تر است. بررسى‌ها نشان داه است که فشار و گرماى زياد در بسيارى از

سنگ‌ها هيچ گونه دگرگونى به وجود نمى‌آورند، اما اگر به سنگى که در فشار و گرماى زياد است، اندکى آب افزوده شود، برخى کانى‌ها با تندى بيش‌تر رشد مى‌کنند و حتى

کانى‌هاى جديدى در سنگ به وجود مى‌آيد. چرا که آب به جدا شدن برخى يون‌ها از کانى‌ها و جابه‌جا شدن آن‌ها در سنگ کمک مى‌کند.

سنگ‌هاى دگرگونى به روش‌هاى زير پديد مى‌آيند:

1. دگرگونى مجاورتي. گاهى سنگ مادر در کنار توده‌ى آذرين قرار مى‌گيرد. در اين صورت، در جاى برخورد آن با توده‌ى داغ، بلورى‌شدن دوباره و دگرگونى شديد رخ مى‌دهد.

اما با زياد شدن فاصله از توده‌ى آذرين از شدت دگرگونى کاسته مى‌شود.

2. دگرگونى جنبشي. اين نوع دگرگونى در پى فشار جهت‌دار و گرماى فراهم شده از انرژى مکانيکى هنگام شکستن سنگ‌ها رخ مى‌دهد. در جاى گسل‌ها، که شرايط اين دگرگونى را

دارند، سنگ دانه ريز و سياه‌رنگى به نام ميلونيت پديد مى‌آيد.

3. دگرگونى دفني. اين نوع دگرگونى در پى انباشته شدن پيوسته‌ى رسوب‌ها در کف محيط‌هاى رسوبى به وجود مى‌آيد. لايه‌هاى زيرين در پى فشار وزن رسوب‌ها فشرده مى شوند

و سنگ‌هاى رسوبى را پديد مى‌آورند. اما لايه‌هاى بسيار پايين‌تر، در پى فشار و گرماى زياد رفته‌رفته دگرگون مى‌شوند.

4. دگرگونى گرمابي. در اين دگرگونى آب بسيار داغ نقش مهمى دارد. اين آب ممکن است از ماگما يا آب‌ها زيرزمينى باشد. در اين دگرگونى گاهى موادى به سنگ مادر افزوده

يا از آن برداشت مى شود.

5. دگرگونى برخوردي. در پى برخورد سنگ‌هاى آسمانى بزرگ بر سطح زمين رخ مى‌دهد. اين نوع دگرگونى در زمين کمياب است، اما در سطح ماه و مريخ به فراوانى رخ

مى‌دهد.

6. دگرگونى ناحيه‌اي. اين نوع دگرگونى نتيجه‌ى همه‌ى عامل‌هايى است که در دگرگونى سنگ‌ها از آن‌ها نام برديم. بيش‌تر سنگ‌هاى دگرگونى نيز به همين روش به وجود مى‌آيند.

اين نوع دگرگونى اغلب در فرورانش ورقه‌هاى سنگ‌کره رخ مى‌دهد. در ايران در راستاى رشته کوه زاگرس از سنندج تا حاجى‌آباد(شمال بندر عباس)اين نوع دگرگونى ديده مى

‌شود و بخش زيادى از سنگ‌هاى دگرگونى که در کارهاى ساختمانى کاربرد دارند، از معدن‌هاى همين ناحيه به دست مى‌آيد.

بافت سنگ‌هاى دگرگونى

سنگ‌هاى دگرگونى به دليل فشار همه‌سويه‌اى که به آن‌ها وارد مى‌شود، بسيار متراکم هستند و حجم فضاهاى خالى در آن‌ها بسيار پايين است. دگرگونى جنبشى بيش از همه باعث بر

هم ‌خوردن بافت اوليه‌ى سنگ مى‌شود. طى دگرگونى کانى‌هاى دانه‌ريز با هم يکى مى‌شوند و کانى‌هاى دانه‌درشت‌ترى به وجود مى‌آورند. گاهى نيز، به‌ويژه در دگرگونى جنبشى،

دانه‌ها شکسته مى‌شوند و دانه‌هاى ريزترى به وجود مى‌آيد. با بلورى شدن دوباره و رشد دانه‌ها، ديواره‌ى بين دو کانى کنارهم، حالت دندانه‌اى و مضرس به خود مى‌گيرد. اين

بافت را مضرسى يا درهم و گاهى دانه‌قندى مى‌گويند. فشار جهت‌دار عمودى نيز باعث جهت‌يافتگى کانى ‌ها به صورتى مى‌شود که سنگ نماى لايه‌اى يا نوارى پيدا مى‌کند که از آن

به فولياسيون ياد مى‌شود.

خانواده‌هاى سنگ‌هاى دگرگونى

سنگ‌هاى دگرگونى را بر پايه‌ى جهت‌يافتگى در دو گروه داراى جهت‌يافتگى و بدون جهت‌يافتگى جاى مى‌دهند.

1. سنگ‌هايى که کانى‌ها آن‌ها جهت‌يافتگى دارند: اين سنگ‌ها مانند سنگ‌هاى رسوبى نماى لايه‌اى دارند.

الف) اسليت، در پى دگرگون شدن ضعيف شيل‌ها پديد مى‌آيد. کانى‌هاى رسى،کوارتز، مسکوويت و کلريت از کانى‌هاى اصلى آن هستند.

ب) فيليت، در پى دگرگون شدن ضعيف شيل‌هايى پديد مى‌آيد که کانى‌ها ورقه‌اى بزرگ‌ترى دارند. اين سنگ با داشتن سطح براق از اسليت بازشناخته مى‌شود.

ج) شيست، از دگرگون شدن شديد شيل‌ها پديد مى‌آيد. بيش از نيمى از کانى‌هاى آن را کانى‌هاى ورقه‌اى مانند مسکوويت و بيوتيت تشکيل مى‌دهند. دوگونه از شيست‌ها،

تالک‌شيست و کلريت‌شيست، از دگرگونى سنگ‌هاى بازالتى پديد مى‌آيند.

د) گنايس، فراوان‌ترين سنگ دگرگونى است. سنگ مادر آن ممکن است گرانيت، ريوليت، سنگ‌هايى با دگرگونى ضعيف و سنگ‌هاى رسوبى، مانند آرکوز، باشد. کانى‌هاى اصلى

گنايس‌ها از کوارتز، فلدسپات سديم‌دار و فلدسپات پتاسيم‌دار است. بيش‌تر آن‌ها نوارهاى يک‌درميانى از رنگ سفيد يا صورتى و لايه‌هاى تيره دارند. گنايسى که بيش‌تر از کانى‌ها

تيره درست شده باشد، آمفيبوليت نام دارد.

2. سنگ‌هايى که کانى‌هاى آن‌ها جهت‌يافتگى ندارند: اين سنگ‌ها مانند سنگ‌هاى آذرين نماى توده‌اى دارند.

الف) مرمر، از دگرگونى سنگ‌هاى آهکى و دولوميت پديد مى‌آيد. اگر خالص باشد به رنگ سفيد برفى و اگر داراى کانى‌هايى مانند ميکا، گرونا، ولاستونيت و کلريت باشد، به

رنگ‌هاى سبز، صورتى، خاکسترى و حتى سياه ديده مى‌شود.

ب) کوارتزيت، در پى دگرگونى نه چندان شديد ماسه‌سنگ کوارتزى پديد مى‌آيد. کوارتزيت خالص سفيدرنگ است اما اکسيدهاى آهن آن را صورتى يا قرمز مى‌کنند.

ج) هورنفلس، از دگرگونى مجاورتى سنگ‌هاى رسى پديد مى‌آيد. بافت مضرس و رنگ تيره‌اى دارد.

چرخه‌ى سنگ

طى زمان دراز و در پى واکنش‌هاى شيميايى، فيزيکى و زيستى، هر سه گروه سنگ‌ها مى‌توانند به هم تبديل شوند. سنگ‌هاى آذرين از سرد شدن ماده‌ى مذاب به وجود مى‌آيند.

اگر فرياند سرد شدن ماده‌ى مذاب زير پوسته‌ى زمين رخ دهد، سنگ‌هاى آذريت درونى پديد مى‌آيند. سنگ‌ها آذرين بيرونى از سرد شدن گدازه نزديک يا روى سطح زمين به

وجود مى‌آيند. زمين شناسان بر اين باورند که سنگ‌هاى آغازين زمين همه از نوع آذرين بوده‌اند، چرا که زمين در آغاز توده‌اى از ماده‌ى مذاب بوده است.

سنگ‌هاى آذرين در برخورد با هوا و آب دچار هوازدگى و فرسايش مى‌شوند و به صورت ذره‌هاى کوچک‌ترى مى‌شکنند و خرد مى‌شوند. آن ذره‌ها در پى نيروى گرانش، آب‌هاى

جارى، يخچال‌ها، موج‌ دريا و باد جابه‌جا مى‌شوند و به محيط‌هاى رسوب‌گذارى، به‌ويژه درياها و درياچه‌ها، مى‌روند. طى اين جابه‌جايى نيز بيش از پيش خرد مى‌شوند. رسوب‌ها

در محيط‌هاى رسوب‌گذارى به صورت لايه‌هاى موازى و افقى روى هم انباشته مى‌شوند و طى فرايند سنگ‌زايى، سخت مى‌شوند و سنگ‌هاى رسوبى را پديد مى‌آورند.

اگر سنگ‌هاى رسوبى در ژرفاى زيادى جاى گرفته باشند، در پى فشار وزن لايه‌هاى بالايى يا فشار فراهم شده از جابه‌جايى ورقه‌هاى زمين و گرماى درون زمين، آرام‌آرام دگرگون

مى‌شوند و سنگ‌هاى دگرگونى را مى‌سازند. سنگ‌هاى دگرگونى نيز اگر گرماى بيش‌ترى ببينند، ذوب مى‌شوند و ماگما مى‌سازند. از سرد شدن ماگما نيز بار ديگر سنگ آذرين پديد

مى‌آيد.

اين چرخه‌ى سنگ، که از آغاز پديد آمدن زمين همواره ادامه داشته است، بيش از 200 سال پيش از سوى جيمز هاتن پيشنهاد شد. او با گردآورى يافته‌هاى زمين‌شناسان پيش از خود

به اين نتيجه دست يافت. اين چرخه با افزايش آگاهى دانشمندان از فرايند زمين‌ساخت ورقه‌اى بيش از پيش روشن‌تر شد. اين چرخه ميان‌برهايى نيز دارد. براى نمونه گاهى سنگ

آذرين بى آن که هوازده شود و سنگ رسوبى پديد آورد، در پى گرما و فشار به سنگ دگرگونى تبديل مى‌شود. جاى برخورد ورقه‌هاى قاره‌اى نمونه‌اى از جاهايى است که اين

فرايند در آن رخ مى‌ دهد

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

سنگهاي رسوبي

سنگهاي رسوبي


ريشه لغوي
سنگ شناسي رسوبي از دو کلمه Sedimentary به معني رسوبي و Petrology به معني سنگ شناسي گرفته شده است.

ديد کلي
سنگهاي رسوبي به دليل داشتن منابع مهم نظير نفت ، گاز ، ذغال ، آهن ، اوارنيم و نيز مواد مورد نياز در مصالح ساختماني مانند آهک ، گچ و غيره از اهميت خاصي برخوردارند لذا سنگ شناسي رسوبي يکي از مهمترين شاخه‌هاي علوم زمين محسوب مي‌گردد. در حدود 70? از سنگهاي سطح زمين ، داراي منشا رسوبي هستند، و اين سنگها عمدتا از ماسه سنگها ، سنگهاي آهکي ، شيل ها و به مقدار کمتري اما با همان معروفيت از رسوبات نمک ، سنگهاي آهندار ، ذغال و چوب تشکيل شده است. تاريخچه و سير تحولي
مطالعه سنگهاي رسوبي از نظر مشخصات ساختي ، بافتي و ترکيب شيميايي آنها ، اولين بار در سال 1879 توسط سوربي انگليسي انجام گرفت. وي مطالعه سنگهاي رسوبي در مقاطع نازک را براي اولين بار ابداع نمود. بعدها در 1899 ، کايوي فرانسوي پاره‌اي از مشخصات ميکروسکوپي و مشخصات ماکروسکوپي بعضي از سنگهاي رسوبي در کشور فرانسه را ، به صورت مصور تشريح و تفسير کرد.

از آن تاريخ به بعد ، به پيروي از کايو ، بررسيهاي سنگهاي رسوبي و کوشش اکثر سنگ شناسان ، عمدتا بر کاني شناسي و تشخيص کاني‌هاي تشکيل دهنده اين سنگها متمرکز گرديد. که در اين ميان ماسه سنگها و رسوبات ماسه‌اي و از ميان کاني‌ها هم ، کانيهاي سنگين (داراي وزن مخصوص بيش از 2.85) ، بيشتر مورد توجه قرار گرفتند.
در سال 1919 ، ونت ورث آمريکايي براي سنجش اندازه ذرات و دانه هاي تشکيل دهنده رسوبات تخريبي مقياسي ارائه داد و به کمک مقياس ونت ورث مطالعه دانه سنجي و تجزيه‌هاي کمي و مکانيکي رسوبات بر مبناي اندازه دانه ها و فراواني آنها ، ميسر گرديد.
سرانجام در 1933 ، آدن و کرمباين ، مقياس‌هاي جديدتري براي اندازه گيري دانه‌هاي رسوبي ارائه دادند و در مکانيسم تجزيه‌هاي مکانيکي رسوبات تخريبي ، تسهيلات زيادتري ايجاد کردند. امروز هم ، مقياسهاي اندازه گيري متداول براي مطالعات رسوب شناسي و سنگهاي رسوبي ، به نام همين افراد معروف بوده و مورد استفاده سنگ شناسان و رسوب شناسان قرار دارد.
گروههاي اصلي سنگهاي رسوبي
رسوبات سيليسي آواري :
رسوبات سيليسي آواري (همچنين تحت عنوان رسوبات تريجنوس يا اپي کلاستيک خوانده مي‌شوند) آنهايي هستند که از خرده سنگهاي قبلي که توسط فرآيند فيزيکي حمل و رسوب کرده‌اند، تشکيل شده‌اند. اين گروه شامل سنگها زير مي‌باشد:

 کنگلومراها :
در اين سنگها ، مواد دانه درشت گرد شده در زمينه‌اي از مواد دانه ريز قرار دارند.
برش‌ها :
مواد دانه درشت گرد نشده در زمينه‌اي از مواد دانه ريز قرار دارند.
ماسه سنگها :
اندازه دانه‌ها در ماسه سنگها ، کمتر از 2 ميليمتر است.
گلسنگها :
اندازه دانه‌ها کمتر از 2 ميکرون مي‌باشد.
رسوبات بيوژنيک ، بيوشيمياي و آلي :
رسوباتي هستند که بيشتر منشا بيو ژنيکي ، بيو شيميايي و آلي دارند و شامل:

 سنگهاي آهکي :
سنگهاي آهکي مي‌توانند هم از طريق ته نشست مستقيم CaCo3 از آب دريا و هم از طريق رسوب کردن اسکلت‌هاي کربناتي موجودات به وجود آيد.
چرت‌ها :
چرت ، يک واژه خيلي کلي براي رسوبات سيليسي دانه ريز ، با منشا شيميايي ، بيو شيميايي يا بيوژنيکي است.
فسفاتها :
يکي از مهمترين کاني‌هاي رسوبي فسفاتها ، آپاتيت مي‌باشد.
ذغال و شيل نفتي :
ذغال و شيلهاي نفتي که از بقاياي موجودات زنده قديمي مي‌باشند، انعکاسي از فرآيندهاي ديانژ و دگرگوني دارند.
رسوبات شيميايي :
اين رسوبات منشا شيميايي دارند و شامل موارد زير مي‌باشند:

 تبخير‌ي‌ها: تبخيري‌ها عمدتا رسوبات شيميايي هستند که پس از تغليط نمک‌هاي محلول در آب (بر اثر تبخير) رسوب کرده‌اند.
سنگهاي آهن‌دار :
آهن ، عملا بر اندازه چند در صد در تمام سنگهاي رسوبي وجود دارد، وليکن بطور غير معمول ، در جايي که مقدار آهن بيش از 15? باشد، سنگهاي آهن‌دار را تشکيل مي‌دهد.
رسوبات آذر آواري :
رسوبات آذر آواري رسوباتي هستند که عمدتا از دانه‌هاي با منشا ولکانيکي ، که از فعاليت‌هاي آتشفشاني همزمان سرچشمه گرفته‌اند، تشکيل شده‌اند. و شامل موارد زير مي‌باشند:

 رسوبات اتوکلاستيک :
سنگهاي ولکانوژيکي هستند که توسط برشي شدن در جاي لاوا تشکيل شده‌اند.
رسوبات پيروکلاستيک – ريزشي :
اين رسوبات به راحتي از طريق خرده‌هاي آتشفشاني خارج شده از يک مجرا يا يک شکاف ، بر اثر انفجار ماگماتيکي ، تشکيل مي‌شوند.
رسوبات ولکاني کلاستيک – جرياني :
اين رسوبات توسط انفجارات فوراني در محيط‌هاي خشکي ايجاد مي‌شوند.
هيدروکلاستيک‌ها :
هنگامي که لاواي خارج شده ، با آب تماس پيدا کند، سرد شدن و خاموشي سريع ، باعث قطعه قطعه شدن لاوا مي‌شود. اين قطعات پس از حرکت در آب و دانه دانه شدن رسوبات هيدروکلاستيک را تشکيل مي‌دهند.
رسوبات اپي کلاستيک :
رسوباتي هستند که از حرکت و ته نشست مجدد رسوبات ولکاني کلاستيک ايجاد شده‌اند.
اهميت مطالعه سنگهاي رسوبي
سنگهاي رسوبي در ادوار گذشته زمين شناسي در محيطهاي طبيعي متفاوتي که امروزه وجود دارد، رسوب کرده‌اند. مطالعه اين محيطهاي عهد حاظر و رسوبات و فرآيندهاي آنها به درک بيشتر معادل قديمي آنها کمک مي‌کند.
دلايل زيادي براي مطالعه سنگهاي رسوبي وجود دارد زيرا ارزش اقتصادي کاني‌ها و مواد موجود در آنها کم نمي‌باشد. سوخت‌هاي نفت و گاز از پختگي مواد آلي در رسوبات مشتق شده و سپس اين مواد به يک سنگ مخزن مناسب ، که عمدتا يک سنگ رسوبي متخلخل است، مهاجرت مي‌کند. ذغال ، سوخت فسيلي ديگري است که البته در توالي‌هاي رسوبي نيز وجود دارد. روشهاي رسوب شناسي و سنگ شناسي به طور گسترده در پي جويي ذخاير جديد اين منابع سوختي و ساير منابع طبيعي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. سنگهاي رسوبي بيشتر آهن ، پتاس ، نمک و مصالح ساختماني و بسياري ديگر از مواد خام ضروري را تامين مي‌کنند.
محيطها و فرآيندهاي رسوبي و جغرافياي قديمي و آب و هواي قديمي ، همگي را مي‌توان از مطالعه سنگهاي رسوبي استنباط کرد. اينگونه مطالعات به شناسايي و درک تاريخ زمين شناسي زمين کمک فراواني مي‌کند. سنگهاي رسوبي حاوي زندگي گذشته زمين ، به فرم فسيل‌ها هستند که اينها مفاهيم اصلي انطباق چينه شناسي در فازوزوئيک مي‌باشند.

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

در مورد Google Earth چه می دانید؟

در مورد Google Earth چه می دانید؟  

 

کمپانی گوگل اولین بار با موتور جستجوی ساده ی خویش، خود را به جهان معرفی کرد. این کمپانی از زمان تاسیس خلاقیت، نوآوری و در عین حال سادگی را پیشه ی خود نمود تا امروز به عنوان یک غول اینترنتی در آید.  چندی پیش گوگل با آخرین برنامه ی اینترنتی خود جهان را شگفت زده کرد و البته تا حدی هم ترساند! سرویس Google  Earth  با تصاویر ماهوارهای خود در آغاز امریکای شمالی و اینک تمام نقاط جهان را پوشش داده است. گوگل با این کار جهان را بی اندازه کوچک کرده و مرزها را برداشته است.

   این سرویس که سالها فقط در اختیار سازمانهای جاسوسی قرار داشت، امروز به شکل رایگان در اختیار همه مردم قرار گرفته است و هر کس می تواند در هر نقطه از جهان این تصاویر را دریافت کند.
   گوگل ارت یک نقشه معمولی نیست! کافی است نام کشور، شهر و یا حتی کدپستی محل مورد نظرتان را در کادر جستجوی این برنامه وارد کنید، تا تصاویری رویای و کاملا واقعی از محل مورد نظر در اختیار شما قرار گیرد.
   اگر خطوط تلفن و امکانات ضعیف اینترنتی در ایران اجازه دهد شما می توانید بر فراز شهرتان پرواز کنید، خیابان محل زندگیتان را چنان که هست ببینید و حتی سری هم به مدرسه دوران کودکیتان بزنید. اینها همه امکاناتی هستند که گوگل به رایگان در اختیار همه در هر جای دنیا که باشند قرار داده است.
   زمانی حق اشتراک گوگل ارت که"keyhole" نامیده می شد 90 دلار بود. وقتی گوگل keyhole را خریداری کرد چیزی حدود یک تریلیون بایت سوابق اطلاعاتی نقشه برداری دیجیتال را به "ارت" برد و شروع به ایجاد نسخه های پایه ای نرم افزاری نمود که بتوانند بصورت رایگان دانلود شوند. و اکنون در اختیار شما قرار گرفته است.
   تصاویر نقشه های گوگل ارت از دو منبع ارسال و هدایت می شوند: ماهواره و هواپیما؛ گوگل اینگونه نقشه ها و دیگر اطلاعات نقشه برداری دیجیتالی را از منابعی چون TeleAtlas و EaetSat که هر دو از پدیدآورندگان تصاویر و نقشه های هوایی و ماهوارهای هستند بدست می آورد. این تصاویر در اشکال دیجیتالی برای استفاده تجاری گرفته می شوند.
   به دلیل اینکه این اطلاعات و داده ها از منابع مختلفی بدست می آیند، جهت تحلیل تفاوتها میتوانند به راحتی مورد استفاده قرار گیرند. اینکه چرا بر روی برخی از مناطق کره زمین موج هایی ظاهر شده است، حتی بر روی سطح برخی خیابانها، در حالی که دیگران بدون استفاده از این امکان برای تحلیل این نقاط ابهام، مشکلات زیادی پیش رو دارند.
  
   زمانی که شما از گوگل ارت استفاده می کنید نمی توانید تصاویر گرفته شده از ماهواره را در همان لحظه ی ارسال به شکل (Online) مشاهده کنید. به عبارت دیگر بر خلاف تصور رایج تصاویر ماهوارهای گوگل ارت بین دو تا سه سال پیش گرفته و ارسال شده اند. در عین حال گوگل اعلام کرده است قدمت این اطلاعات بیش از 3 سال نیست و بطور متناوب به روز می شوند و همواره جدیدترین اطلاعات در دسترس هستند.
   بخش دیگری از آنچه گوگل ارت را اعتیاد آور می سازد همکاری این برنامه با موتور جستجوی گوگل است!
   هنگامی که شما شهری را از نظر می گذرانید، می توانید کافی شاپ ها، رستوران ها، بقالی ها و هزاران گونه مرکز تجاری در مجاورت آنها را بیابید. شما می توانید با کلیک کردن بر روی هر کدام از آنها جزئی ترین اطلاعات در مورد هر کدام را از Google search engine دریافت کنید.
   همچنین به کاربران اجازه داده شده است بوسیله کلیک کردن بر روی: "Add/Edit a Business Listing" اماکن تجارتی را به نقشه اضافه کنند.
   گوگل ارت امکان عکسبرداری از اینچ به اینچ مربع در جهان را با کامپیوتر برای تمام افراد مهیا کرده است به همین دلیل نگرانیهای مردم در مورد پیامدها و مشکلات احتمالی این پدیده بیشتر و بیشتر می گردد.
   گوگل ارت در اولین مرحله استفاده از این پدیده استنباطی قدرتمند از چرا و چگونگی استفاده از آن را از کاربر کسب خواهد کرد. یک پاسخ معمولی در این میان از بین وحشت و لذت بردن ازافزایش دسترسی هیبت مندانه به جهان است.
   و دیگری اینکه، آنچه همیشه فوراً به ذهن می رسد انگیزه ی انسان برای دانستن موقعیت جغرافیائی خود بر روی کره ی زمین است "اوه! چه کار غیر معمول و جالبی" این جمله ای است که اکثر آنان که عاشق نظریه ی امکان دیدن کره ی زمین از کامپیوترهای شخصی خود هستند بر زبان می آورند ، در حالی که همین افراد دوست ندارند که بواسطه ی این گونه پدیده ها تحت نظارهی دنیا باشند!! کسی می تواند از طریق گوگل ارت بر روی یک کمین گاه کاری تر هدف را دنبال کند. آیا سارقان هم می توانند از امکانات گوگل ارت در یک منطقه سودی بجویند؟
   در مورد نگرانیهایی که از جنبه ی "امنیت شخصی" مورد اهمیت قرار می گیرد دو نکته قابل ذکر است.

 

اول اینکه اطلاعات Google Earth قبلا هم به اشکال مختلف قابل دسترس بوده است ( پیش از این برخی ماهواره ها این تصاویر را با قیمت نسبتا بالایی می فروختند) و دوم اینکه سابقه ی تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی به سه سال قبل بر می گردند و هیچ کس قادر نیست که از طریق گوگل ارت به اطلاعات به روز دست یابد. اطلاعاتی با سه سال قدمت قطعی نیستند و حتی قابل استفاده برای توطئه سازی.
   و دیگر، نگرانیهایی در باره ی خطر متمرکز سازی های گوگل ارت در زمینه ی امنیت ملی کشورهاست؛ مقامات عالی رتبه در بسیاری از کشورها از بابت جزئیات اطلاعات قابل دسترسی برای عموم در گوگل ارت اظهار نگرانی کرده اند. در راًس این کشورها استرالیا، انگلیس و ایالات متحده ی امریکا و اخیرا هند هستند. آنها می گویند عاقبت تروریست ها خواهند توانست "گرچه احتمالا" از اطلاعات و تجهیزات گوگل ارت و شبیه سازی کردن جزئیات جهان توسط ماهواره ها بهره برداری کنند.
   بیشترین اعلام مخالفت با گوگل ارت از کره ی جنوبی است، کره جنوبی از جهت تکنیکی هنوز در حال جنگ با کره ی شمالیست و همچنین برای آنان این نگرانی وجود دارد که هم اکنون افراد بسیاری می توانند تاسیسات ارتش آنان را با کلیک بر روی یک تکمه و یک زوم جزئی نظاره گر باشند.
   حرف صادقانه این است که اگر گوگل بتواند این اطلاعات را در دست داشته باشد قطعاً کره شمالی از قبل این اطلاعات را در دست داشته است. در هر صورت این برای آنها خیلی نمی ارزد که بخواهند با زوم کردن بر روی کره شمالی امکانات اتمی آنان را تحقیق نمایند. گوگل ارت برای بازی کودکان ابزار جاسوسی ساخته است.
   شبیه سازها بوسیله گوگل ارت چیز جدیدی را پیشنهاد و ارائه نداده اند. در مجموع گوگل ارت این اطلاعات را از منابع دیگری کسب کرده است. ولی این نوع جمع آوری اطلاعات و این بسته اطلاعاتی یک تحول و انقلاب در نوع خود بشمار می آید. مخالفتها در برابر تحقیق در باره ی مکانهائی نظیر اهرام مصر یا کاخ سفید توسط ماهواره ها زمان زیادی بطول نخواهد انجامید.
   تمام آن کاری که شما باید انجام دهید Download کردن گوگل ارت و داشتن چشمانی عقاب گونه برای مشاهده جهان است.

********************************************************************

افزودنی جادویی تبدیل گچ به سیمان

خلیج همیشگی فارس

خلیج همیشگی فارس

خلیج فارس - تبدیل گچ به سیمان http://gatch.blogfa.com

Persian Gulf

روز دهم اردیبهشت ماه که روز اخراج پرتغالی ها از خلیج فارس است روز ملی خلیج فارس نام دارد. در 21 آوریل 1622، با رشادت «امام قلیخان امیرالامرای فارس»، به 117 سال تسلط جابرانه پرتغالیها به جزایر خلیج فارس خاتمه داده شد. خلیج فارس از نقطه نظر ژئوپولیتیک، تجارت، نفت و گاز و کشتیرانی و ماهی گیری و ... در طول تاریخ گلوگاه مهمی در دنیا محسوب می شده و هم اکنون شاهرگ اقتصاد دنیا در این منطقه قرار دارد.

 
 
 

...
ادامه نوشته