پارسه آن گونه که بود ( روند بازسازی مجازی تخت جمشید)

 

سال ها است که افراد و گروه های مختلف در تلاشند که نمونه ای واقعی از مجموعه پارسه را به صورت مجازی کامپیوتری یا دستی شبیه سازی کنند . اما همواره مشکلات عدیده ای مانع آن شده است که این گونه سه بعدی سازی ها از اعتبارکامل یک مدرک تاریخی برخوردار شوند .
مهم ترین این مشکلات عدم همکاری نزدیک و سیستماتیک معماران ، باستان شناسان ، محققان و دیگر متخصصان با یکدیگر است که البته آن هم نیاز به برنامه و بودجه دارد . به منظور مقالبه با این کمبود گروه کوچکی تشکیل دادیم تا اطلاعات یکدیگر را در زمینه های گوناگون با دیدگاه های متفاوت برای تجسم پارسه آن گونه که بود تکمیل کنیم . این مقاله ضمن معرفی اجمالی پارسه به گوشه ای از اشکالات مدارک موجود از این مجموعه می پردازد و نکات کلیدی را که باید برای بازسازی مورد توجه قرار گیرند بررسی می نماید .
دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل پارسه آن گونه که بود ( روند بازسازی مجازی تخت جمشید) ]

 

به نقل از: http://www.armanshahr.org

افزودنی تبدیل گچ به سیمان 

یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیا

 

یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست. همین دو ویژگی کافی است تا ایرانیان بدانند کشوری به وسعت تاریخ جهان دارند و شهری کویری که می توانند خشت به خشت، ریگ به ریگ و لحظه به لحظه تاریخ آن را به رخ جهانیان بکشند.

دومین شهر تاریخی جهان "برترین" جاذبه های گردشگری، تاریخی و میراث فرهنگی زیادی دارد که هر کدام از آنها می تواند به تنهایی جاذبه ای منحصر به فرد برای بازدید گردشگران و دوستداران میراث فرهنگی و تاریخ ایران و جهان باشد. این شهر به شهر بادگیرها معروف است. به دارالعباده، شهر دوچرخه‌ها، شهر شیرینی، شهر قنات و قنوت و قناعت و شهر آتش و آفتاب. ...

 

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

قلعه ناصری شهرستان ایرانشهر

 

قلعه ناصری ایرانشهر پس از قلعه بمپور بزرگترین و مهمترین قلعه خشت گلی در بلوچستان محسوب می‌شود. این قلعه سال ‪ ۱۲۶۴‬هجری شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار طی هفت سال توسط استاد «حسین معمارباشی کرمانی» ساخته شد.این قلعه پس از قلعه بمپور از مهمترین قلعه های ایرانشهر محسوب می شود و در گذشته از آن به عنوان مرکز حکمرانی بلوچستان استفاده می شد. با توجه به اسناد به جای مانده ناصر الدوله فرمانفرما که در سال ۱۲۵۸ هـ .ق حـاکم کـرمان و بلوچستان بود، پیشنهـاد ساخت یک دژ نظامی بزرگ را در فهرج یا پهره (نام قدیم ایرانشهر) به ناصر الدین شاه قاجار می دهد.
ناصرالدین شاه در سال ۱۲۶۴ هـ .ق با ساخت قلعه موافقت می نماید و بدین ترتیب کار ساخت قلعه توسط شخصی به نام حسین معمارباشی کرمانی در مدت ۷ سال به اتمام می رسد و قلعه ناصریه نامیده می شود. پس از آن مرکز حکمرانی بلوچستان از بمپور به ایرانشهر منتقل می گردد. این قلعه در زمان حکومت دوست محمدخان بارگزائی به قلعه دوست محمدخان معروف می شود تا اینکه در سال ۱۳۰۷ هـ .ش در اختیار نیروهای دولتی قرار می گیرد و به نام قلعه ایرانشهر شهرت می یابد.

قلعه فوق در ابعاد ۱۹۴×۱۹۴ متر یعنى در زمینى به مساحت ۳۷۶۳۶ مترمربع ساخته شده است. حصار اطراف آن به ارتفاع ۶/۷ متر و ضخامت ۴/۵ متر بصورت توپُر است. مجهز به دو نوع تیرکش دورزن و نزدیک زن مى‏باشد و تیرکش‏هاى آن حالت عریب دارند. قلعه داراى ۷ برجک و ۲ برج در جلو مى‏باشد و شامل سرباز خانه، قورخانه، مسجد، حمام، اصطبل، حوضخانه، شاه نشین، عام نشین، باغ و … بوده است. در سال ۱۳۵۹ ه.ش توسط عده ‏اى ناآگاه به ارزش میراث فرهنگى کلیه ابنیه داخل قلعه تخریب و همسطح شده است تنها حمام قلعه در پایین‏تر از سطح زمین بصورت ویرانه‏اى باقى مانده است. حمام داراى تون، حوض خانه و چاه فاضلاب است از هنرهاى جالب معمارى حمام کاربرد لوله ‏هاى سفالى به اندازه ۶ اینچ مى‏باشد که به منظور تهویه هواى حمام و تخلیه فاضلاب کار گذاشته شده ‏اند. مصالح بکار رفته در حصار ها و برجهاى باقى مانده، خشت خام و آجر ۲۰×۳۰ سانتى‏مترى و ساروج بوده است طاق‏هاى آن به صورت ۲۰ سانتى ‏مترى و جناغى بوده‏اند که بى‏نظیر هستند. آب موردنیاز بوسیله یک رشته قنات وارد قلعه مى‏شده و پس از ذخیره در حوضخانه ‏ها به منظور زراعت و استفاده در آبیارى باغات که در شمال قرار داشته‏ اند از آن استفاده مى‏شده است. در بالاى دیوار از داخل قلعه معبرى به عرض بیش از یک متر در ارتفاع ۵ مترى از زمین براى گرد نگهبانان و جان‏ پناهى با متوسط ارتفاع ۱/۷ متر براى جلوگیرى از دید خارج تعبیه شده است. در روى جان‏ پناه سوراخهایى (مزقل‏ها) با شیب‏هاى متفاوت تعبیه شده که مدافعان از آن محل‏ها بصورت نشسته و یا ایستاده لوله تفنگ را جهت مقابله با دشمن از آنها خارج مى ‏نمودند. به جز برجهاى دروازه در زیر سایه برجها، آسایشگاه سربازان قرار داشته که برجهاى مذکور نیز مشابه دیوار داراى جان‏ پناه یا مزقل‏ هاى دفاعى با شیب‏هاى متفاوت بوده‏اند. قلعه در گذشته داراى ۱۵۰ اطاق در اندازه‏ هاى مختلف با چهارحیاط مجزا بوده است.

تاریخچه قلعه ناصرى :

شاهزاده فیروز میرزا فرمانفرما در زمان حکومتى‏اش در کرمان سفرى به بلوچستان و بازدیدى از قلعه بمپور داشته است (۱۲۶۴ه.ق). چون قلعه بمپور مرکز قشون دولت بود رو به ویرانى نهاده بود و تعمیر آن نیاز به هزینه زیادى داشت، به پیشنهاد وى و موافقت ناصرالدین شاه قاجار قلعه ‏اى در پَهره (ایرانشهر فعلى) ساخته شد کار ساختمانى آن در سال ۱۲۶۴ ه.ق توسط معماراستاد حسین معمارباشى شروع و در سال ۱۲۷۱ ه.ق به اتمام رسیده است. هدف از ساخت این قلعه انتقال مرکز حکومت بلوچستان از بمپور به ایرانشهر بوده است. تا سال ۱۲۸۶ ه.ق قلعه تحت تسلط قواى قاجار بوده، اما به علت ضعف حکومت مرکزى به دست قواى بلوچ و احکام محلى مى‏افتد. سربازان قاجاریه پس از شکست به طرف کرمان حرکت مى‏کنند و خبر اشغال قلعه را به والى کرمان مى‏رسانند. از طرف والى عده‏اى فرستاده مى‏شوند که قلعه را از دست بلوچها خارج نمایند اما موفق نشده و مجبور به بازگشت مى‏شوند. در این زمان بهرام‏ خان حاکم سرباز خود را به ایرانشهر مى‏رساند و قلعه را در دست مى‏گیرد. تا سال ۱۲۹۴ ه.ق بهرام خان حاکم بلوچستان بوده و پس از وى برادر زاده ‏اش به نام دوست محمدخان به حکمرانى بلوچستان مى‏رسد و تا سال ۱۳۰۷ ه.ش دولت مرکزى هیچگونه تسلطى بر بلوچستان نداشته است. قواى دولتى در سال ۱۳۰۷ ه.ش به دستور رضاخان عازم فتح قلعه مى‏شوند و قلعه به تصرف آنها در مى‏آید و دوست محمدخان به اسارت قواى دولتى در مى‏آید و لازم به ذکر است این قلعه به نام دوست محمد خان نیز معروف است. قواى دولتى در قلعه مستقر مى‏شوند و کم ‏کم کل بلوچستان به تصرف قواى دولتى در مى‏آید. در سال ۱۳۵۹ ه.ش بعد از پیروزى انقلاب اسلامى شهردارى ایرانشهر نسبت به تخریب ابنیه داخلى اقدام و آثارى از گذشته در آن باقى نمى‏گذارد. بلایى بر سر قلعه وارد مى‏آورد که تاکنون هیچ دشمنى بر آن وارد نکرده است.درسالهای اخیرمیراث فرهنگی حصاراین قلعه رابازسازی نموده است.

به نقل از: naghsh-negar.ir  افزودنی تبدیل گچ به سیمان 

چین و هنر های اسلامی


 

هنرهای اسلامی زمینه ای گسترده و پر کشش برای پژوهشگران داخلی و خارجی ایجاد می کند تا از جنبه های متفاوت به تجزیه و تحلیل آن بپردازند . بر همین مبنا کتابهای گوناگونی با گزارشهای تاریخی ، تحلیلی و تطبیقی تالیف شده است . برخی از این آثار علمی و مستند تر  برخی نیز از سطح پایینتری برخوردارند .

در بعضی از این آثار ، اطلاعات به صورت یک جانبه تجزیه و تحلیل می شود .کتاب « چین و هنرهای اسلامی » نوشته زکی محمد حسن از جمله این آثار است که در آن تاثیر چین بر هنر های اسلامی بخصوص هنر های اسلامی ایران بررسی می شود . این کتاب به صورت اغراق آمیزی هنر های اسلامی را ملهم از هنر چین تصور می کند . مقاله حاضر بر آن است که با بررسی کتاب برخی از اشتباهات آن را به چالش بکشد .

دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل ]

 

به نقل از: http://www.armanshahr.org

افزودنی تبدیل گچ به سیمان 

چهارگام مثالي به سوي پرديس هاي ايراني


 

به راستي  چه رازي در کهن الگوي چهارگانه ها نهفته است که ساختار و بنيان پرديس هاي ايراني در تداوم زمان آفاقي و انفسي از آن تاثير ساختاري گرفته است؟ باور انسان ايراني قائل به بهشتي با چهارسطح بوده ،که در هريک از اين سطوح مکاني وجود داشت که روان هايي با خصوصيات ويزه اي امکان حضور در آن را مي توانستند بدست آورند.. انسان ايراني، در اين جهان بيني چهارگانه ،خويشتن خويش را قائل به چهار گام براي رسيدن به بهشت و يا دوزخ مي دانست . در کلام مقدس قرآن نيز به گونه اي ديگر تحت عنوان چهارباغ که دو به دو از آن ياد مي شود، آمده است.

در تجارب عرفاي نامدار اسلامي از جمله سهروردي – که به وحدت بخشي بين آموزه هاي اسلامي و باورهاي کهن ايراني  رسيد – نيز اين موضوع  در راه کسب معرفت و شهود حقيقت و رسيدن به بهشت با آگاهي از چهارگانه ها آشکار شده است. بدين ترتيب باغسازان و معماران  اين سرزمين در تمام ادوار زماني ، از جمله دوران اسلامي با باور اين حقيقت که چهارگانه ها در تعين به فضاي ناسوتي و به منظر آوردن جهان ملکوتي  اهميت فوق العاده اي داشته ، در ثبت نقش اين حقيقت کوشيده اند. بنابراين چهارگانه ها از کيفيتي مقدس برخوردار بوده اند.. هميشه و همه جا ردپاي آن در پرديس هاي ايراني وجود داشته و از اين مکان اين حقيقت به تمام بدنه معماري ايراني انتقال يافته است. با انتقال اين حقيقت قدسي راز مانايي حقيقت اين کهن الگو را در حضوري ابدي و در وراي زمان و مکان ناسوتي مي توان جستجو کرد.

دریافت متن کامل مقاله[ دریافت فایل ]

 

به نقل از: http://www.armanshahr.org

افزودنی تبدیل گچ به سیمان 

لغتنامه معماری سنتی

لغتنامه معماری سنتی

 

آبساب: آجر تراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد.

آژند: ملات خمیری است که فاصله میان مصالح را پر کرده، قطعات مختلف را به هم می چسباند.(گلی باشد که بر روی خشت پهن کنند.)

آمود: آرایشی که پس از پایانکار ساختمان بر آن بیفزایند.تزئین الحاقی، نماسازی سنگی، آجری، کاشیکاری و گچ بری.

آهیانه: به معنی جمجمه- در گنبدهای دو پوسته، پوسته زیرین را می گویند.

آسمانه: سقف....

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

مقاله کامل در مورد ارگ بم      

مقاله کامل در مورد ارگ بم     

ارگ بم –  شماره   ثبت در فهرست آثار ملی  519

ارگ بم بر بلندای صخره ای سترگ، درجنوب رودخانه پشت رود جا دارد و شهر بم و ديوار شهر بست قديم آن در جنوب ارگ و درفاصله ميان رودخانه پشت رود و رودخانه ديگری شكل گرفته است و امروزه بستر رود به خيابانی ميان شهری بدل گرديده است .

ارگ بم عضوی از منظومه ای بزرگ از بناهای تاریخی است كه آن را در میان گرفته اند ؛ شهر باستانی دارزین با قدمتی در حدود هزاره اول پیش از میلاد در اراضی شمال غربی بم امروزی برپا بوده و هنوز كوشك های میان محله های شهردوران قرون اولیه اسلامی در آن بر پامانده اند و تنها قریه كوچكی در حوزه غربی آن آباد است ؛ قلعه دختر در شمال رودخانه پشت رود و در جنوب آن بنای چارطاق و ساختمان كوشك و پیر علمدار و همچنین در مشرق و نزدیكی ارگ، بنای تاریخی مسجد حضرت رسول بر پیرامون فضای ارگ برپا بوده اند . هرچند كه پیشینه این بنا ها سالیابی نشده است ، با این حال قدمت آن ها ، از قرون اولیه دوران اسلامی تا دوره ایلخانی قابل تخمین به نظر می رسد.

 ...

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

منارجنبان اصفهان      

منارجنبان اصفهان     

منارجنبان یکی از بناهای تاریخی شهر اصفهان که در هفت کیلومتری غرب اصفهان و در مسیر جاده اصفهان به نجف آباد در روستایی به نام کارلادان واقع شده است.

این بنای تاریخی فرهنگی حدود 700 سال قبل در دوره ایلخان مغول با یک معماری منحصر به فرد ارزشی ساخته شده و اکنون نیز تنها "سازه لرزان کشور" محسوب می شود.

مقبره "عمرعبدالله بن محمد بن گورکانی" از زهاد و صلحای قرن هشتم هجری ، در قسمت زیرین این بنا قرار گرفته به جز سنگ قبر منصوب به او ، اطلاعات دیگری از وی در دست نیست . اما مردم بومی این منطقه براین عقیده هستند که منارجنبان به احترام این عارف بر روی مقبره اش احداث شده است. ...

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

ساختمان کتابخانه ملی ایران      

ساختمان کتابخانه ملی ایران     

این ساختمان بـه گونه ای طراحی و ساخته شده کـه عـلاوه بـر مدیریت، واحدهای پشتیبانی، و پارکینگ، هشت مـرکـز مهم و تخصصـی کتابداری و مجمـوعـه هـای کتاب های مرجع و غیـر مرجع چاپی، نسخـه هـای خطـی و کتاب های نادر، منابع غیرکتابی را در خود جا بدهد و قابلیت آن را داشته باشد که بتواند با تغییراتی که در حوزه فناوری – به خصوص فناوری اطلاعات- روی می دهد هماهنگ شود. همچنین ساختمان جدید ایـن امـکان را فراهم می آورد که مراکز تخصصی کتابداری بتوانند با هم در ارتباط مستقیم و تعاملی باشند.

ساختمان جدید کتابخانه ملی حدود 97000 مترمربع بنا دارد و هشت واحد در آن پیش‌بینی شده است. این ساختمان در شرایط عادی 4 میلیون جلد و در صورت استفاده از قفسه‌بندی فشرده تا 7 میلیون جلد کتاب و نشریه ادواری را در خود جای می‌دهد....

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

معماري حرم امام رضا (ع)

معماري حرم امام رضا (ع)

حرم مطهر امام رضا(ع) مجموعه اي تقريباً مدور، كه گنبد درخشان و طلايي برفراز آن قرار دارد، تقريباً در مركز بناهاي آستان مقدس و قبر امام هشتم در نقطه مياني  آن قرار دارد.

علويان  بعد از به قدرت رسيدن آل بويه اقدام به ساخت مقبره براي امام رضا شدند.

روي سنگ عباراتي مشتمل بر آيه قرآن و اسامي پيشوايان معصوم، به خط كوفي نوشته شده، كه از لحاظ قدمت و نوع خط، حائز اهميت بسيار است. ....

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

معماری ایوان مداین (طاق کسری)

معماری ایوان مداین (طاق کسری)
 
ساسانیان خود را از اعقاب پارسی ها می دانستند و همواره به عظمت و اعتلای ایران و قدرت و اعتبارحکومت خود توجه داشتند. هر چند که به علت جنگهای متوالی که با رومیان همسایه غربی ایران داشتندقادر به احداث ساختمانها و کاخهای بزرگ مانند پارس ها نشدند، و لیکن سعی کردند که بناهای با ارزش را با استفاده از مصالح ساختمانی اطراف هرکاخ به وجود آورند که خوشبختانه بسیاری ازاین آثار درایران کنونی باقیمانده است، اما تعدادی از آنها در کشورهای اطراف قرار گرفته اند. .....

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

معماری مسجد و مدرسه سپهسالار

معماری مسجد و مدرسه سپهسالار

مسجد و مدرسه سپهسالار (شهید مطهری) نخستین و بزرگ ترین مسجد و مدرسه عالی در تهران است كه از نزدیک ترین تلفیقها میان معماری ایرانی و معماری مساجد استانبول است. مسجد سپهسالار گنبد ویژه‌ای دارد؛ تعداد مناره‌های بیش از اندازه متداول آن که حدود 10 مناره است و گنبد دو گوش خوابیده‌اش نشان از سبک معماری مساجد ترکیه دارد. کارشناسان معماری معتقدند که این بنا با بهره‌گیری از کاشیکاریها و مجموعه هنرهای معماری دوره قاجار طراحی و ساخته شده است. ......

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

ادامه نوشته

عمارت نارنجستان – شیراز

عمارت نارنجستان – شیراز

نارنجستان يا باغ قوام از عمارات دوره قاجاريه شيراز است كه در محله بالاكفت و در قسمت شرقي انتهاي خيابان لطفعلي خان زند واقع است. احداث اين بنا توسط علي محمد خان قوام الملك 1267-1257 شروع شده و در حدود سال 1300 ه.ق. توسط ميرزا محمدرضا خان نوه قوام الملك اول و پدربزرگ قوام تكميل شده است. اين بنا يك بار توسط ابراهيم قوام مورد مرمت قرار گرفته است.

ساختمان نارنجستان در حدود 940 متر مربع در زميني به مساحت 3500 متر در دو قسمت شمالي و جنوبي بناشد، باقي مانده آن در حدود 2560 متر محوطه سازي شده. اين بنا با 3085 متر مساحت، در دوره قاجاريه به بيروني معروف بوده و با عمارت اندروني كه همان خانه زينت الملوك بوده و در طرف غرب آن بنا قرار گرفته كوچه اي فاصله داشته است كه توسط راه زيرزميني بدان راه مي يافتند.

از ويژگي هاي اين مجموعه عمود بودن محور بيروني و اندروني آن بر يكديگر است. اين عمارت بيروني به منظور انجام امور تجاري و نيز برگزاري تشريفات و جشن ها و استراحت و پذيرايي از ميهمانان ساخته شده است.

در ورودي اصلي باغ رو به جنوب در راستاي محور اصلي بنا به يك دالان يا هشتي گشوده مي شود. سر در ورودي آن داراي تزئينات آجركاري است. بر پيشاني در ورودي كتيبه اي از سنگ مرمر سرخ رنگ شامل آياتي از قرآن قرار گرفته كه در دو طرف آن ابياتي از آسوده شيرازي درباره باني باغ و تاريخ احداث آن حجاري شده است. هم چنين تاريخ سال 1305 ه.ق در اين قسمت ديده مي شود. بر روي ازاره سنگي دو طرف درگاه، نقش دو سرباز تفنگ به دست دوره قاجاريه، حجاري شده است. در ورودي از چوب ساج است كه بر روي آن منبت كاري صورت گرفته است. سقف هشتي يا دالان ورودي آجركاري و كاشي كاري به صورت ستاره و مقرنس كاري گچي شده است. در پشت دالان (رو به حياط) تصويري از سه خدمتكار كه گلاب و شراب و شربت به دست دارند، كاشي كاري شده است.

اين هشتي به وسيله دو راهرو به محوطه باغ ارتباط مي يابد. اين باغ در سه ضلع شمالي، شرقي و جنوبي داراي ساختمان است و در طول حياط داراي بيست و يك عدد طاق نما است. در دو طرف هشتي، شش اتاق وجود دارد كه در جلو هر يك از آنها ايوان هاي وسيعي قرار گرفته كه در گذشته از اين اتاق ها به عنوان دفتر كار استفاده مي شده و ايوان هاي مقابل اين اتاق ها نيز جهت اتاق انتظار مورد استفاده قرار مي گرفته است. در جلو هر ايوان چهار ستون چوبي و دو نيمه ستون ديده مي شود. اين ستون هاي چوبي در دوره قاجاريه منبت كاري شده است. اين بخش از عمارت كه ضلع جنوبي بنا است داراي ديوارهايي گچ كاري شده است. كف ايوان ها با كاشي هاي سفيد و آبي پوشيده شده است.

ازاره بنا با سنگ پوشيده شده و پنج باب پنجره سنگي حجاري شده، به عنوان نورگير در جلو ايوان ها نصب شده است. ساختمان جنوبي باغ به وسيله راه پله اي به زمين هاي طرفين راهروها راه دارد. در وسط اين ساختمان يك طاق نماي بزرگ و دو طاق نماي كوچك ايجاد شده كه به سبك دوره زنديه، كاشي كاري شده است. در طاق نماي بزرگ نقوش سه تن از خدمتكاران دوره زنديه بر روي كاشي ديده مي شود كه لباس هاي بلندي دارند و در دست يكي از آنها قدحي و در دست ديگري جامي است و شخص سوم نيز ظرفي پر از ميوه در دست دارد. در بالاي اين طاق نما دو لچكي كاشي كاري با مناظري از طبيعت و تصويرهايي برگرفته از داستان هاي شاهنامه (رستم، حضرت سليمان) و نيز مناظر شكارگاه و تصاوير مينياتوري ديده مي شود. ازاره اين بخش از نما از سنگ هاي سرخ و نقش برجسته هايي برگرفته از تصاوير تخت جمشيد تشكيل شده است.

حد فاصل عمارت جنوبي و عمارت اصلي واقع در ضلع شمالي باغ وسيعي وجود دارد كه از دوره قاجاريه با نرده آهني محصور شده است.

ضلع شرقي ساختمان داراي چند اتاق و حياط كوچكي است كه به آشپزخانه و محل اقامت خدمه اختصاص داشته است. در وسط حياط، ورودي آشپزخانه حوض كوچكي وجود دارد كه پاشويي آن از قطعه سنگ هايي سرخ رنگ و بدنه آن از كاشي هاي فيروزه اي تشكيل شده است. در وسط اين حوض نيز فواره اي ديده مي شود. در ضلع جنوبي حياط آشپزخانه ستون سنگي حجاري شده اي به عنوان پايه گلدان وجود دارد.

اما عمارت اصلي اين ساختمان در ضلع شمالي آن قرار گرفته است. اين عمارت داراي دو طبقه و يك زيرزمين است. در گذشته اين زيرزمين به عنوان زندان مورد استفاده قرار مي گرفت.

طرح بناي اصلي اين عمارت برگرفته از معماري دوره زنديه است. در اين عمارت، تالار بزرگي به طول 9 متر، عرض 5.10 متر و ارتفاع 6 متر با ستون هايي بلند مشرف بر حوض واقع در وسط باغ، وجود دارد.

در قسمت شمالي تالار، شاهنشيني وجود دارد كه ديوارها و سقف آن آينه كاري و نقاشي شده و كف اتاق از سنگ هاي مرمر مفروش شده است. اين تالار محل پذيرايي ميهمانان بوده.

اين تالار داراي دو ستون سنگي يك پارچه و بلند است. در دو طرف تالار، راهرويي وجود دارد كه به وسيله پلكاني به طبقه دوم متصل مي شود. اين پله ها به دو بهارخواب متصل است. در هر طرف نيز يك سالن بزرگ و يك اتاق وجود دارد. طبقه دوم اين عمارت داراي چهار اتاق است كه دوتاي آن در عقب واقع شده و داراي هشتي و پنجره هايي مشرف بر ايوان است. بيش از اين، اين اتاق ها محلي براي اقامت مهمانان بوده است. اين مجموعه مشتمل بر دو دستگاه شامل 5 اتاق، چهار دستگاه با دو تا سه اتاق و دو دستگاه هر كدام با دو اتاق و شش اتاق تك است.

ديواره ها و سقف تمام اتاق ها گچ بري و نقاشي شده است. همچنين در اين طبقه، دو اتاق وجود دارد كه نقاشي هايي بر تيرك هايي چوبي آن ترسيم شده است. نقاشي هاي سقف ايوان بزرگ و بيشتر اتاق ها غالبا" به وسيله لطفعلي خان صورتگر، نقاش مينياتوريست آن دوره، انجام شده است.

دو ستون تالار طبقه اول نيز از سنگ مرمر يكپارچه و بدنه استوانه اي و سر ستون هاي مقرنس كاري شده تشكيل شده است.

در وسط سقف تالار مدالي بزرگ ترسيم شده و در اطراف آن شش منظره بيضي شكل ترسيم شده است. ديواره هاي اتاق ها نيز با تصاوير گل و بوته، اشكال حيوانات و منظره شكارگاه تزيين شده است. در ناحيه جلويي عمارت اصلي درهاي ارسي با شيشه هاي رنگي ديده مي شود. هلالي ميان ايوان دو ستوني و شاه نشين هم داراي شيشه هاي رنگي است. اين شيشه هاي رنگي در دوره قاجاريه از اروپا به ايران آورده شده، صدف هاي به كار رفته در تزيينات درها نيز از خليج فارس آورده شده است. ازاره اتاق ها و بخاري ديواري شاه نشين از سنگ هاي مرمري است كه از يزد تبريز و شيراز به دست آمده است. روي اين بخاري نقش داريوش هخامنشي حكاكي شده است، اطراف آن نيز مزين به رنگ طلايي است. دو تصوير از محمدرضا خان قوام الملك در دو طرف بالاي اين بخاري حكاكي شده است. ازاره پايين عمارت، از ازاره سنگي عمارت ديوانخانه كريم خان زند است. بر روي سنگ هاي ازاره تصاوير سربازان قاجاريه تفنگ به دست، شير، گور، خرگوش و گل و بوته ديده مي شود.

منبع : معماران

به نقل از: moein-omran.blogfa

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

مهندسان هخامنشي با كشف راز عدد پي، ستون هاي عظيم تخت جمشيد را بنا نهادند

مهندسان هخامنشي با كشف راز عدد پي، ستون هاي عظيم تخت جمشيد را بنا نهادند

مهندسان هخامنشي راز استفاده از عدد پي (۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پيش كشف كرده بودند. آنها در ساخت سازه هاي سنگي و ستون هاي مجموعه تخت جمشيد كه داراي اشكال مخروطي است، از اين عدد استفاده مي كردند.

مهندسان هخامنشي راز استفاده از عدد پي (۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پيش كشف كرده بودند. آنها در ساخت سازه هاي سنگي و ستون هاي مجموعه تخت جمشيد كه داراي اشكال مخروطي است، از اين عدد استفاده مي كردند.

عدد پي ( p( ۳/۱۴در علم رياضيات از مجموعه اعداد طبيعي محسوب مي شود. اين عدد از تقسيم محيط دايره بر قطر آن به دست مي آيد. كشف عدد پي جزو مهمترين كشفيات در رياضيات است. كارشناسان رياضي هنوز نتوانسته اند زمان مشخصي براي شروع استفاده از اين عدد پيش بيني كنند. عده زيادي، مصريان و برخي ديگر، يونانيان باستان را كاشفان اين عدد مي دانستند اما بررسي هاي جديد نشان مي دهد هخامنشيان هم با اين عدد آشنا بودند.

«عبدالعظيم شاه كرمي» متخصص سازه و ژئوفيزيك و مسئول بررسي هاي مهندسي در مجموعه تخت جمشيد در اين باره،‌ گفت: «بررسي هاي كارشناسي كه روي سازه هاي تخت جمشيد به ويژه روي ستون هاي تخت جمشيد و اشكال مخروطي انجام گرفته؛ نشان مي دهد كه هخامنشيان دو هزار و 500 سال پيش از دانشمندان رياضي دان استفاده مي كردند كه به خوبي با رياضيات محض و مهندسي آشنا بودند. آنان براي ساخت حجم هاي مخروطي راز عدد پي را شناسايي كرده بودند.»

دقت و ظرافت در ساخت ستون هاي دايره اي تخت جمشيد نشان مي دهد كه مهندسان اين سازه عدد پي را تا چندين رقم اعشار محاسبه كرده بودند. شاه كرمي در اين باره گفت: «مهندسان هخامنشي ابتدا مقاطع دايره اي را به چندين بخش مساوي تقسيم مي كردند. سپس در داخل هر قسمت تقسيم شده، هلالي معكوس را رسم مي كردند. اين كار آنها را قادر مي ساخت كه مقاطع بسيار دقيق ستون هاي دايره اي را به دست بياورند. محاسبات اخير، مهندسان سازه تخت جمشيد را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها،‌ فشاري كه بايد ستون ها تحمل كنند و توزيع تنش در مقاطع ستون ها ياري مي كرد. اين مهندسان براي به دست آوردن مقاطع دقيق ستون ها مجبور بودند عدد پي را تا چند رقم اعشار محاسبه كنند.»

هم اكنون دانشمندان در بزرگ ترين مراكز علمي و مهندسي جهان چون «ناسا» براي ساخت فضاپيماها و استفاده از اشكال مخروطي توانسته اند عدد پي را تا چند صد رقم اعشار حساب كنند. بر اساس متون تاريخ و رياضيات نخستين كسي كه توانست به طور دقيق عدد پي را محاسبه كند، «غياث الدين محمد كاشاني» بود. اين دانشمند اسلامي عدد pپي را تا چند رقم اعشاري محاسبه كرد. پس از او دانشمنداني چون پاسكال به محاسبه دقيق تر اين عدد پرداختند. هم اكنون دانشمندان با استفاده از رايانه هاي بسيار پيشرفته به محاسبه اين عدد مي پردازند.

شاه كرمي با اشاره به اين موضوع كه در بخش هاي مختلف سازه تخت جمشيد، مقاطع مخروطي شامل دايره، بيضي، و سهمي ديده مي شود، گفت: «به دست آوردن مساحت، محيط و ساخت سازه هايي با اين اشكال هندسي بدون شناسايي راز عدد pپي و طرز استفاده از آن غيرممكن است.»

داريوش هخامنشي بنيان گذار تخت جمشيد در سال 521 پيش از ميلاد دستور ساخت تخت جمشيد را مي دهد و تا سال 486 بسياري از بناهاي تخت جمشيد را طرح ريزي يا بنيان گذاري مي كند. اين مجموعه باستاني شامل حصارها، كاخ ها،‌ بخش هاي خدماتي و مسكوني، نظام هاي مختلف آبرساني و بخش هاي مختلف ديگري است.

مجموعه تخت جمشيد مهمترين پايتخت مقاومت هخامنشي در استان فارس و در نزديكي شهر شيراز جاي گرفته است.

به نقل از: moein-omran.blogfa

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

افسانه تخت سليمان

افسانه تخت سليمان

مجموعه آثار باستاني تخت سليمان در 42 كيلومتري شمالشرقي شهرستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار دارد. آثار باستاني اين مجموعه و درياچه جوشان آن روي صفه‌اي سنگي و طبيعي قرار گرفته كه از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است. قدمت اين منطقه از لحاظ سكونتگاه انساني به 3 هزار سال پيش باز مي‌گردد.

آثار باستاني اين محل در محوطه‌اي با 124 هزار متر مربع وسعت قرار دارند احتمالا آتشكده مقدس آذرگشسب يكي از آثار تاريخي تخت سليمان روي بقاياي آثار دوره اشكاني بنا شده است. اين آتشكده يكي از 3 آتشكده معروف دوره ساساني است.

براي ديدين مجموعه آثار تاريخي تخت سليمان از طريق تهران مي‌توان مسير جاده زنجان را در پيش گرفت 40 كيلومتري زنجان، سمت چپ حاده شهر سلطانيه قرار دارد. در اين شهر كه زمان ايلخانان مغول و صفويه رونقي فراوان داشت مي‌توانيد گنبد عظيم سلطانيه را ببينيد. اين گنبد از سطح زمين 51 متر ارتفاع دارد و يكي از عظيم ‌ترين گنبدهاي اسلامي است. پس از ديدار از اين بناي قديمي و عظيم به زنجان برويد و به سوي دندي حركت كنيد. از زنجان تا دندي 90 كيلومتر مسير كوهستاني است كه بتازگي اين مسير آسفالت و هموار شده است. مي‌توانيد خودروي خود را در پاركينگ جلوي دروازه جنوب شرقي تخت پارك كنيد. براي خوردن چاي و استراحت، كلبه‌اي چوبي جلوي دروازه ساخته شده است. راه سنگفرش را در پيش گيريد و وارد تخت شويد. از دروازه ساخته شده است. از دروازه كه گذشتيد سمت شمال غرب درياچه شاهد كاخ شكار آباقاخان(قرن سيزدهم ميلادي) و ايوان غربي معروف به ايوان خسرو خواهيد بود. روبه‌روي آن هشت ضلعي‌هاي دوره مغولي را خواهيد يافت و اگر به سمت غرب نگاه كنيد روستاي احمد آباد سفلي با چشمه‌هاي آب گرم و زندان سليمان را در 3 كيلومتري خواهيد ديد.

زندان سليمان كه تپه‌اي است به ارتفاي يكصد متر از سطح زمين و مخروطي شكل زمان ساسانيان محل قرباني يا نيايش موبدان زرتشتي بوده و البته بقاياي بناهاي دور مخروط زندان سليمان، نشانگر اهميت اين محل مقدس است.

موبدان پس از نيايش در محل و استفاده از برسم، حيوان در نظر گرفته شده را براي قرباني به جايگاه مي‌بردند تا نذر آتشكده كنند.

احتمالا دو هزار سال پيش مخروطي كه امروز خالي از آب است و در دهانه تپه قرار دارد، پر از آب بوده و بقاياي آب انبارها اطراف مخروط نشانگر غير قابل استفاده بودن آب اين دهانه و درياچه درون آن است؛ اما به مرور زمان و بر اثر حجم رسوبات با فرو ريختن دهانه، چشمه‌هاي اين درياچه كه در عمق 100 متري قرار داشته‌اند بسته شده و مخروط كم كم به خشكي رفته است.

آب درياچه تخت سليمان و زندان سليمان هيچ كدام آشاميدني نيست و براي انسان و احشام خطرناك است و تنها براي كشاورزي و به راه انداختن آسياب‌هاي آبي اطراف قابل استفاده بوده است.

معبد آناهيتا در شمال شرقي درياچه حائز اهميت است، چون آناهيتا، الهه آب، مورد احترام ايرانيان باستان بوده و براي وجود چنين معبدي بايد دليل خاصي وجود داشته باشد. كوه بلقيس با دو قله مرتفع 3300 متري در 5/7 كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان قرار دارد. روي قله جنوبي تراسها و اركهاي ساساني ديده مي‌شوند. صعود از كوه چندان مشكل نيست كه مي‌توان با گرفتن يك راهنماي محلي از دهكده تازه كنديا احمد آباد و سفلي به سوي آن رفت.

بين دو قله در فصل بارش درياچه‌اي از آب برفهاي دوب شده ديده مي‌شود و پايين‌تر، چشمه‌اي وجود دارد كه علت اصلي حضور معبد آناهيتاست.

اين چشمه، آب آشاميدني موبدان را تامين مي‌كرده است و نام كوه برگرفته از نام ملكه صبا همسر حضرت سليمان است؛ اما در شمال درياچه تخت سليمان آتشكده آذرگشسب قرار دارد كه مهمترين اثر تاريخي اين مجموعه است و جلوي‌ آن، حياط شمالي آتشكده و در شرق آن محل آتش مقدس است و در سمت شرق آتشكده تالار ستون داري قرار دارد، اما از تخت سليمان و زندان سليمان كه بگذريم به تكاب، شهر كردها و آذري‌ها مي‌رسيم. هتل رنجي محل مناسبي براي استراحت است و مي‌توان صبح روز بعد به ديدن جزيره‌اي شناور رفت. در 17 كيلومتري شمال شرقي تكاب، جاده‌اي كه به روستاي بدرلو ختم مي‌شود، درياچه‌اي ديده مي شود كه چميني سبز و شناور گرفته- در بسياري از سفرنامه‌هاي باستان ياد شده است؛ اما اگر از ديدني‌هاي اين مناطق سيراب نشده‌ايد به مراغه سفر كنيد؛ شهري كه زماني پايتخت ايلخان مغول، آباقاخان بوده است.

بهرنگ امين تفرشي(پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد اندیشه اسلامی)

به نقل از: moein-omran.blogfa

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

كتابخانه مدرن اسكندريه، يكى از جاذبه هاى توريستى مصر

كتابخانه مدرن اسكندريه، يكى از جاذبه هاى

 توريستى مصر

 

معمارى شگفت انگيز كتابخانه جديد اسكندريه كه به يك صفحه شيبدار نقره اى شباهت دارد .
كتابخانه معروف اسكندريه كه در ماه اكتبر سال ۲۰۰۲ گشايش يافت و قرار بود به يكى از مراكز مهم تبادل اطلاعات در تمام دنيا به طور اعم و در جهان عرب بطور اخص بدل شود. جالب توجه آنكه اين كتابخانه مدرن، اين روزها نه تنها يكى از نهادهاى علمى و آموزشى، كه يكى از جاذبه هاى توريستى مصر محسوب ميشود و ميكوشد كه ياد كتابخانه اسطوره اى اسكندريه در مصر باستان را زنده كند.
يكى از شگفتيهاى دنياى قديم، كتابخانه اسكندريه در كشور مصر بود. اين كتابخانه ۲۲۸ سال قبل از ميلاد مسيح، توسط بطلميوس اول در شهر بندرى اسكندريه بنا شد و به محلى براى تجمع و تبادل نظر محققين و دانشمندان آن زمان درآمد.
كتابخانه اسكندريه در گذر زمان نابود شد. نخست ژوليوس سزار، ۴۸ سال قبل از ميلاد مسيح ، با به آتش كشيدن اسكندريه خساراتى به اين محل وارد كرد.
سپس حملات متعدد روميان در سال ۳۰۰ ميلادى ، سبب نابودى تدريجى آن شد.
در اين كتابخانه باستانى، حدود ۷۰۰ هزار ازآثار معتبر آن زمان بر روى پاپيروس نگهدارى مى شد و كارمندان اين كتابخانه مرتبا اين آثار را براى حفظ كيفيت بازنويسى مى كردند تا اينكه در سده چهارم ميلادى تمام اين آثار در جنگ سوخت و نابود شد.
ساخت بناى جديد كتابخانه اسكندريه در مصر ۱۲ سال پيش آغاز شد، معمارى اين بنا، شگفت انگيز است و شباهت به يك صفحه شيبدار نقره اى دارد و بر روى نمايى از گرانيت خاكسترى حروف الفبا به تمام زبانهاى دنيا كنده كارى شده است. در طول حدود دو سال كه از افتتاح اين بنا مى گذرد، يك ميليون نفر از آن بازديد كرده اند و به صورت يكى از جاذبه هاى توريستى مصر درآمده است.
يكى از جوانان اسكندريه مى گويد: “به نظر من، كتابخانه اسكندريه فقط براى اين شهر مهم نيست، بلكه براى مصر اهميت دارد كه به دنيا نشان دهد كه ما چيزهاى مدرن هم داريم. خيلى از مردم فكر مى كنند كه در مصر فقط اهرام ثلاثه و شتروجود دارد.”
حدودا نيمى از مخارج ساخت اين بناى ۲۰۰ ميليون دلارى از طريق كمكهاى خارجى تامين شده و كتابهاى موجود آن اهدايى هستند. اين كتابخانه گنجايش ۸ ميليون جلد كتاب را دارد اما تا به امروز فقط ۲۵۰ هزار كتاب در اين محل جمع آورى شده و قسمت مجلات آن كاملا خاليست، يكى از دلايل، اين است كه آقاى اسماعيل سراج الدين، مديركل اين كتابخانه، اولويت را به اطلاعات رايانه اى مى دهد و نه به كتاب و به اين منظور، امكان دستيابى به ميليونها كتاب و مجله از طريق كامپيوتررا در اين كتابخانه فراهم آورده است.
وى خاطرنشان ميسازد: “كتابخانه اسكندريه بايد به همان نسبت كه دريچه اى به دنيا براى مصر است، دريچه اى از مصر براى دنيا بگشايد. اينجا بايد نهادى راهبر در عصر ديجيتال باشد و پيش از همه ميراث و نام كتابخانه باستانى اسكندريه را زنده كند، اينجا بايد محل تبادل فرهنگها و تمدنها براى تمام مردم دنيا باشد.”
اين كتابخانه زير نظر مستقيم رييس جمهور مصر، حسنى مبارك است و بسيارى از منتقدين بر اين نظرند كه او با ساخت چنين بناى گرانى براى انديشمندان، به يادگار باابهتى دست يافته است كه با واقعيت موجود از نظر اقتصادى و اجتماعى در مصر در تناقض است، چرا كه نيمى از مردم اين كشور بيسوادند. سطح آموزش در مدارس دولتى بسيار پايين است. امكانات آموزشى موجود جوابگوى تعداد دانش آموزان نيست و معلمان حقوق ناچيزى دارند.
كتابخانه اسكندريه با بودجه ۲۰ تا ۲۵ ميليون يورو در سال به زحمت مى تواند موفق باشد. در مقايسه بايد گفت كه كتابخانه Library of congress در واشنگتن از بودجه ۴۳۵ ميليون دلارى در سال برخوردار است. به هر حال كتابخانه اسكندريه نمى تواند به آن درخشش باستانى دست يابد اما شايد بتواند انگيزه اى براى آموزش و علم در جهان عرب بوجود آورد.

  نقل قول:moein-omran.blogfa

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

 

کلیسای وانک یا آمنا پرکیج جلفای اصفهان

کلیسای وانک جلفای اصفهان - ۱۶۰۶
 
 
 کلیسای وانک یا آمنا پرکیج نام کلیسایی است در محله جلفای اصفهان. این کلیسا از کلیساهای تاریخی ارمنیان اصفهان می‌باشد و در زمان شاه عباس دوم ساخته شده‌است.وانک در زبان ارمنی به معنی کلیسای جامع است. ارامنه بعد از کوچ بزرگ یعنی در سال ۱۶۰۵ به دستور شاه عباس دوم به اصفهان آورده شدند . آنها از بدو ورود شروع به ساختن محل زندگی کردند و در وحلهٔ اول کلیساها را بنا کردند . ارامنه مردمانی بودند که مذهب برایشان اهمیت بسیاری داشت . پس این باعث می‌شد که محلی برای دعا و راز و نیاز با خدای خود داشته باشند . اولین آنها کلیسای وانک بود . وانک اولین بار در سال ۱۶۰۴ ساخته شد که البته این بنا خیلی کوچک‌تر از بنای فعلی و با وسعت کم ساخته شد. ۵۰ سال بعد از ساخت اولیه به خواست و تشویق خلیفه‌ وقت داویراول ( خلیفه شخصی است روحانی که ازدواج نمی‌کند و امور ارامنه در دست اوست این شخص از ارمنستان و یا لبنان که رئوس مذهبی ارامنه هستند انتخاب شده وبه نقاط مختلفی که ارامنه ساکن هستند فرستاده می‌شود ) این مکان ویران شده و جای آن بنایی با طرحی شکوهمند و عظیم ساخته می‌شود . ساخت این مکان ۹ سال به طول می‌انجامد . و در سال ۱۶۶۴ در زمان سلطنت شاه عباس دوم به اتمام می‌رسد این مکان را برای تعلیم راهبان و اسکان خلیفه بنا می‌کنند این کلیسا و یا دیر آمناپرگیچ ( ناجی همگان ) در جنوب اصفهان در محله‌ جلفا یعنی در میدان بزرگ این محله واقع است ، بنای عظیم و برج ساعت آن از فاصلهٔ دور مشخص است با ایرن این بنا با ذوق و سلیقهٔ مردمان این منطقه بیشتر آشنا می‌شویم مردمانی که خاک خود را رها کرده وبه سرزمین غریب آورده شدند و اثری چنین زیبا خلق کرده‌اند . این بنا دو در ورودی دارد که در اصلی دری چوبی بزرگ است که مردم از آن رفت و آمد می‌کنند . سر در این ورودی منظره‌ای از داخل دیر با کاشی لاجوردی و خاکستری مزین شده بالای تصویر به خط ارمنی این چنین نوشته شده ( دیر ناجی همگان محلی برای راهبان ) بعد از ورود دالانی وجود دارد که در دو طرف دالان دو اتاق وجود دارد که قبلاٌ در آن اتاقها به امور مربوط به ارامنه رسیدگی می‌کردند ولی در حال حاضر یکی به عنوان مغازه‌ای کوچک و دیگری به عنوان اتاق نگهبانی از انها استفاده می‌شود . دالان ما را به سمت پلکان ورودی راهنمایی می‌کند . در سمت راست پلکان برج ناقوس واقع است در زیر این برج دو قبر وجود دارد این قبرها مطعلق به سربازی ارمنی و دیگری مطعلق به پیشوای ارمنی است این برج ۳۸ سال بعد از بنای اصلی دیر ساخته می‌شود هزینهٔ آن را تاجری ارمنی به اسم هوانجان جمالیان متقبل می‌شود . در سمت راست این بنا ( برج ناقوس ) کتیبه‌ای بزرگ به رنگ آبی مشخص است و دور آن را سنگهای صلیبی احاطه کرده‌اند این سنگهای صلیبی به زبان ارمنی ( خاچ کارم نام دارند یعنی همان سنگ صلیبی ) این سنگها یا خاچ کارها از کلیساهای ویران شدهٔ جلفا به این مکان آورده شده و در این دیوار نصب شده‌اند . در قسمت سمت چپ برج ناقوس بنای یاد بودی چشم بیننده را به طرف خود جلب می‌کند این بنای یاد بود ، یاد بودی از قتل عام ارامنه‌است که در سال هزار و نه صد و پانزده به دست ترکان عثمانی صورت گرفته هر ساله در این مکان در روز بیست و سه آوریل مراسم برگذار می‌شود که مردم ( ارامنه ) جمع شده و شمع روشن می‌کنند و یاد شهدای ارمنی را گرامی می‌دارند . چاپچانه کلیسای وانک چاپچانه کلیسای وانک پشت این بنا واقع شده ، که البته چند سالی است که به چاپخانه تبدیل شده‌است . شایان ذکر است که اولین چاپخانهٔ ایران و خاورمیانه در این مکان تأسیس شد . در سال ۱۶۴۰ به سرکردگی پیشوای مذهبی کلیسای وانک خلیفه خاچاطور کساراتسی چاپخانه‌ای دایر شد ( در کلیسای وانک ) این شخص ماشین چاپ و حروف چاپ را خود شخصاٌ ساخت و در سال ۱۶۴۱ کتابی با مضمون شرح حال پدران روحانی به چاپ رساند . هنوز هم چند نسخه از این کتاب در موزه‌ کلیسای وانک وجود دارد که البته از لحاظ چاپ و کاغذ مرغوب نیست ولی برای چاپ کنندگان آن افتخار بزرگی است . کتابخانه کلیسای وانک در زمان کوچ بزرگ ، ارامنه همه چیز خود را جا گذاشتند و به ایران آمده‌اند ولی تنها چیزی که نتوانستند از آن چشم پوشی بکنند کتابهایی بود که در خانه‌های خود داشتند ارامنه با تحمل زحمات فراوان کتابهای زیادی را با خود به ایران ( اصفهان ) آوردند این کتابها تنها ثروتی بود که همیشه برای ارامنه باارزش بود و هست . البته باید گفت در سال ۱۷۷۰ تا ۱۷۹۰ در آن هنگام که ارمنیان و به ویژه پیشوایان مذهبی کلیسای وانک مورد آزار و اذیت قرار گرفتند کتابهای زیادی به خاطر بدست آوردن تفنگ و باروت فروخته شدند ولی بعد از گذشت سالها وقتی وضع به حالت عادی برگشت دوباره این کتابها جمع‌آوری شدند و در سال ۱۸۸۴ قسمتی از کلیسای وانک ( محوطهٔ کلیسا ) را به کتابخانه اختصاص دادند یعنی کتابخانه‌ای بنا کردند و گنجه‌های چوبی برای آن ساختند تا بتوانند از کتابها نگهداری کنند که این کتابخانه و گنجه‌های چوبی آن در حال حاضر وجود دارد . شایان ذکر است تمام این کتابها کتابهای خطی هستند که روی پوست نوشته شده‌اند . کتابخانهٔ کلیسای وانک در قسمت غربی محوطه کلیسا روبروی نمازخانه واقع است بعد از آن پیشوای مذهبی خاچاطور شخصاٌ خلیفه خوانس را به ایتالیا فرستاد تا شیوه‌ چاپ کردن را بیاموزد که خلیفه هوانس به آمستردام می‌رود و آنجا شیوهٔ چاپ را آموخته و یک ماشین چاپ نیز با خود به جلفای اصفهان می‌آورد و در سال هزار و شش صد و چهل و هفت کتاب « تهیه و تقویم » را به چاپ می‌رسانند . در سال ۱۸۴۴ بارون مانوک هورداینان جلفایی یک ماشین چاپ عالی را که گرانقیمت نیز بوده را از اروپا به اصفهان می‌آورد که این ماشین چاپ در حال حاضر در موزهٔ کلیسای وانک نگهداری می‌شود و اولین کتاب را که با این ماشین در کلیسای وانک به چاپ رساندند زبور داوود بود که تنها نسخهٔ باقیمانده از آن در کتابخانه‌ بولئان آکسفورد محفوظ است . موزه کلیسای وانک این موزه در سال ۱۸۷۱ در کلیسای وانک ساخته شد .بعد از کتابخانه موزهٔ این کلیسا قرار دارد . این مکان محل نگهداری اجناس گرانقیمت و نایابی است که در دنیا نظیر آنها وجود ندارد باید گفت که بشر این اموال گرانقیمت و نایاب به وسیلهٔ مردم هدیه شده‌اند که اهدای این اموال بیشتر برای آن بوده که جایگاه مناسبی برای یادگارهای گذشتگان وجود داشته باشد تا آیندگان بدانند پدرانشان که بودند و چه کردند . در این مکان از انجیلهای زیبایی نگهداری می‌شوند که یکی از آن انجیلها کوچک‌ترین انجیل دنیا است که با هفت زبان نوشته شده و هفت گرم وزن دارد. اماکن اداری کلیسای وانک در گذشته کارهای اداری و قضایی ارامنه‌ جلفا در این مکان صورت می‌گرفت از تنظیم قباله ازدواج تا تعمیر و ثبت فوت و تولد و امور قضایی مثل شکایات و رسیدگی به ان انجام می‌شد این امر در حال حاضر ادامه دارد و ارامنه جلفا برای کارهای خود به این محل رفت و آمد می‌کنند . برای همین در دیر آمناپرگیچ ساختمانی ساخته می‌شود که در حال حاضر نیز برپاست و خدمتگزاران مردم در این مکان به کارهای جامعهٔ ارمنی در جلفا رسیدگی می‌کنند . البته این را نیز بنا به فراموش کرد که در گذشته امور ارامنهٔ بعضی از کشورها مثل هند نیز در دیرآمناپرکیج حل و فصل می‌شده ولی در حال حاضر فقط به امور ارامنهٔ جنوب ایران رسیدگی می‌کنند . این مکان در جنوبی‌ترین قسمت دیر واقع است و سال ساخت آن به زمان سلطنت ناصرالدین شاه باز می‌گردد . در قسمت شرقی دیر روبروی موزه محل اسکان اسقف و یا خلیفه وقت ساخته شده‌است دو طبقه دارد که در طبقهٔ اول وسائل و مایحتاج ذیر در آن نگهداری می‌شود و طبقهٔ دوم محل سکونت اسقف است .

منبع:saeedarch 3d .  b logfa


افزودنی تبدیل گچ به سیمان

معماری تخت جمشید

معماری تخت جمشید

تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرپولیس خوانده اند ساخته شده است . 
 ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .
معماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند. 
 

تخت جمشید
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت . 
 اسکندر مقدونی)) در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.
ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد.
چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد.
امروزه مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد. تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است. تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.
 تخت جمشید تنها یک مجموعه ی معماری نیست ، بلکه آینه ای است که در آن علم و فن و هنر واعتقادات ایرانیان کهن انعکاس یافته است . تخت جمشید یک مدرسه است ، یک کتاب ، یک روایتگر پیر . می توان گفت که تخت جمشید اولین سازمان ملل واقعی د نیا بوده است.
بنای تخت جمشید در حدود سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی آغاز شد .
کار ساختن بناهای تخت جمشید در زمان داریوش اول (522 تا 486 ق . م ) آغاز و تا زمان اردشیر سوم ( 359 تا 338 ق . م ) در مساحتی به وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت .مصالح به کار رفته در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ ، چوب ، آهن ، فلزات گرانبها ( طلا - نقره - مس ) عاج ، لا جورد ، عقیق و...... دیوارهای تخت جمشید در برخی جاها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه سنگهای به کار رفته به وزن بیش از 45 تن میرسیده.
تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده است . دشت سرسبز مرودشت ، سقفهای بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای گشاده و پنجرههای متعد د هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل وخنک می ساخته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پردههای ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته است .

تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد . تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستشگاه ، تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشنهایی بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشنهای مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره ، ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکتهای زرین ، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها و....نگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند . به نو شته ی مورخین با ستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش بکشند.بگفته مورخین باستان تخت جمشید ۳ شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر میخواست .

................................................................................................................................

یک نکته ی مهم : محققین به این نکته ی مهم رسیده اند که اگر نقشه ی امپراطوری هخامنشی را بنگریم و یک خط از شمال شرقی ترین نقطه ( سغد ) تا جنوب غربی ترین نقطه ( حبشه ) بکشیم و یک خط از شمال غربی ترین نقطه ( یونان ) تا جنوب شرقی ترین نقطه ( هند ) به صورت ضربد ر بکشیم مرکز تقاطع این دو خط محل ساخت تخت جمشید می شود ، که این خود جای تامل و اند یشیدن دارد.

بر فراز تپه سنگي كوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 كيلومتري شمال شرقي شهر شيراز ويرانه هاي به جامانده از كاخ تخت جمشيد نمايان است.

بناي تخت جمشيد يكي از عظيم ترين ، باشكوه ترين و زيباترين مجموعه هاي تاريخي ايران و جهان است. اين بناي مجلل به فرمان داريوش اول ( در 520 ق.م. ) شكل گرفت. وي مي خواست پايتختي در كشور خويش احداث كند كه همتا نداشته باشد. به همين دليل جلگه وسيع مرودشت رادر مركز خاك " پارس " واقع شده بود و پيشينه تاريخي بس كهن داشت انتخاب كرد وبر دامنه صخره كوه رحمت بناي تخت جمشيد را بنيان نهاد .

تخت جمشيد نه شهر بود و نه دژ، جايگاه با شكوهي براي برگزاري مراسم بزرگي بود كه شاه ايران سران كشور و نمايندگان 28 كشور متبوع را در بارعام به حضور مي پذيرفت.

طرح اصلي ساختمان تخت جمشيد دردوران فرمانروايي داريوش بزرگ ريخته شد. از همان نخست تعداد و محل كاخ ها، عمارت ها و كاربردهاي جداگانه هر يك معين ومشخص شد. براي برپايي اين بنا از سه نوع مصالح ساختماني عمده ( چوب، خشت هاي خام و پخته و سنگ هاي آهكي محلي ) استفاده شده است. چوب هايي كه در محل تهيه مي شد با ذوق و سليقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزير بودند چوب هاي در خور كاخ هاي تخت جمشيد را از دور دست ها حمل كنند. براي مثال،تيرهاي زير از چوب درخت سدر بوده كه در آن زمان فقط در لبنان مي روييده است.

خشت هاي گلي در ساختن ديوارها و روپوش سقف ها به كار مي رفت كه دوام چنداني نداشت. اين خشت را باران مي شست و با بر اثر زمين لرزه فرو مي ريخت. سنگ هاي كوه رحمت براي سنگتراشان و معماران جمشيد از هر جهت مناسب بود. اين سنگ هاي آهكي بسيار سخت و محكم اند و رنگ هاي طبيعي گوناگون سفيد، كهربايي، دودي و سياه دارند كه خوب تراشيده مي شوند. به ويژه نوع سياه آن كه بر اثر صيقل به شكل مرمر در مي آيد. بسياري از قطعه سنگ ها را گيرهاي آهني به نام " دم چلچله " به هم متصل كرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده نشده است. ديوارها را با آجر لعابدار و كف اتاق ها را با گچكاري مي پوشاندند. روي درها با قطعات زر وسيم آراسته شده بود. پرده هاي بزرگ رنگي بر زيبايي درون و برون كاخ ها مي افزود. فرش هاي نفيس كف اتاق ها چشمان را خيره مي كرد.عملا" امكان نداشت كه ساختمان تخت جمشيد در دوران شاهي داريوش بزرگ به پايان برسد. كار ساخت اين بناي عظيم در طول حكومت پسر او خشايار شا اول و نوه اش اردشير اول ادامه يافت. بدين تربيت ساخت بنا نزديك به 200 سال طول كشيد.

بر اساس نظر تاريخ نگاران اين بنا حدود 200 سال آباد و مورد استفاده شاهان بوده است تااين كه در پي حمله اسكند مقدوني به ايران ( 330 ق.م . ) به دست وي در آتش سوخت و از آن پس متروك شد. وسعت كليه ساختمان هاي تخت جمشيد حدود 135000 متر مربع ارتفاع كف ساختمان هاي آن از دشت از 8 تا 18 متر است.

از تمامي آنچه روزگاري تخت جمشيد ناميده مي شد امروز ظاهرا" چيزي بيش از چند ستون و پلكان و سردر ويران شده باقي نمانده است. شگفت اين همين ويرانه ها نيز پس از گذشت دو هزار وپانصد سال همچنان هنر شكوهمند و معماري بي همتاي هخامنشيان را نشان مي دهند.

براي درك اهميت اين خرابه ها بايد به رمز هنر و معماري هخامنشي پي برد. هخامنشيان در ساخت تخت جمشيد از منابع گوناگوني الهام گرفتند. پارس ها دست كم با دو فرهنگ غني، اوراتو در شمال و ايلام در جنوب ،آشنا بودند و از آنها براي ريختن شالوده محكم فكري در هنر معماري بهره گرفتند.

هخامنشيان در لشكر كشي به مصر، بابل،ليدي و اروپا، با انديشه هاي ديگري در زمينه معماري آشنا شدند و با به دست آوردن ثروت سرشار ، هنرمندان و سنگتراشان و معماران برجسته را در گسترش و زيبا سازي تخت جمشيد به خدمت گرفتند. شايد اولين بار در تاريخ بشر بود كه ذوق سرشار ، ثروت بي كران و اراده استوار در يك نقطه از جهان به هم رسيدند تا چيزي آفريده شود كه هنر شناسان و تاريخ نكاران آن را هنر و معماري هخامنشي بخوانند

 نوشته شده توسط ونوس یزدانی

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

تاریخچه پل کابلی

تاریخچه پل کابلی

 

با اینکه به نظر می رسد پل های کابلی به آینده چشم دوخته اند، ایده آن ها مسیر طولانی را پیموده است. اولین طرح شناخته شده از یک پل کابلی در کتابی به نام "ماشین های نووا" - منتشر شده در سال 1595 - آورده شده ولی این ایده تا قرن حاضر که مهندسان شروع به استفاده از پل های کابلی نمودند؛ مورد استقبال واقع نشده بود. در جنگ جهانی دوم که فولاد کمیاب بود، این طرح برای بازسازی پل های بمباران شد که هنوز فوندانسیون هایشان پابرجاست، کامل بود. با اینکه از احداث پل های کابلی در آمریکا دیری نمی گذرد، واکنش ها در این مورد بسیار مثبت بوده است.

 

پل کابلی و نحوه عملکرد آن

یک پل کابلی نوعی، یک تیر حمال(عرشه پل) پیوسته با یک یا چند برج بنا شده بالای پایه های پل در وسط دهانه است. از این برج ها، کابل ها به صورت اریب به سمت پایین (معمولا هر دو طرف) کشیده شده و تیر حمال(عرشه پل) را نگه می دارد.

کابل های فولادی بی نهایت قوی و در عین حال بسیار انعطاف پذیر هستند. کابل ها بسیار مقرون به صرفه می باشند چون سبب ساخت سازه ای سبکتر و باریکتر شده که در عین حال قادر به پل زدن بین مصافت های بیشتری است.اگرچه تنها تعداد کمی از آن ها برای نگه داشتن کل پل قوی هستند، انعطاف پذیریشان آن ها را در مقابل نیرو هایی که به ندرت در نظر گرفته می شوند مانند باد؛ ضعیف می نماید.

برای پل های کابلی با دهانه های طولانی به خاطر تضمین ثبات و پایداری کابل ها و پل در مقابل باد، می بایست مطالعات دقیقی انجام شود. وزن سبکتر پل یک وضع نامساعد در بادهای سهمگین و یک مزیت در مقابل زلزله محسوب می شود. نشست غیر هم سطح فوندانسیون ها که به مرور زمان یا  طی یک زلزله روی می دهد، می تواند پل کابلی را دچار آسیب کند. پس باید در طراحی فوندانسیون ها دقت به عمل آورد.

ظاهر مدرن و در عین حال ساده پل کابلی آن را به یک شاخص واضح و جذاب تبدیل کرده است. خصوصیات منحصر به فرد کابل ها و به طور کلی سازه، طراحی پل را بسیار پیچیده مینماید. برای دهانه های طولانی تر، جایی که باد و نوسانات باید مورد توجه قرار گیرند؛ محاسبات بی نهایت پیچیده اند و عملا بدون کمک کامپیوتر و آنالیز کامپیوتری غیر ممکن می باشند. علاوه بر این ساخت پل کیده ای مشکل می باشد. اتصالات، برج ها، تیر های حمال و مسیر کابل ها سازه های پیچیده ای هستند که مستلزم ساخت دقیق می باشند.

 

طبقه بندی پل های کابلی

طبقه بندی واضحی برای پل های کابلی وجود ندارد. به هر حال آن ها می توانند توسط تعداد دهانه ها، برج ها و کابل ها و همچنین نوع تیر های حمال از یکدیگر تمیز داده شوند.

تنوع بسیاری در تعداد و نوع برج ها و همچنین تعداد و چینش کابل ها وجود دارد. برج های نوعی به صورت تکی، دوتایی، دروازه ای و یا حتی برج های A شکل استفاده شده اند.

 علاوه بر این چینش کابل ها به طور عمده ای متفاوت می باشند. بعضی اقسام دارای چینش تکی، چنگی(موازی)، پنکه ای(شعاعی) و ستاره ای هستند. در بعضی موارد تنها کابل های یک طرف برج به عرشه وصل می شوند و طرف دیگر روی یک فندانسیون یا وزنه برابری لنگر می اندازند.

 

مزایای و تفاوت های پل کابلی  

برای طول متوسط دهانه ها (150 تا 850 متر) پل کابلی سریعترین انتخاب مناسب برای یک پل می با شد. نتیجه یک پل مقرون به صرفه است که زیبایی آن غیر قابل انکار است. همچنین پل کابلی بهترین پل برای طول دهانه بین پلهای بازویی و معلق می باشد. در این محدوده طول دهانه، یک پل معلق مقدار بسیار بیشتری کابل نیاز خواهد داشت و این در حالی است که یک پل بازویی کامل، به طور قابل ملاحضه ای به مصالح بیشتر نیاز دارد که آن را به مقدار چشمگیری سنگین تر می نماید.

ممکن است به نظر برسد پل کابلی شبیه پل معلق است. با اینکه هر دو دارای عرشه هستند که از کابل ها آویزانند و هر دو دارای برج هستند؛ ولی این دو پل بار عرشه را به طرق بسیار متفاوتی نگه می دارند. این اختلافات در چگونگی اتصال کابل ها به برج می باشد. در پل معلق کابل ها آزادانه از این سر تا آن سر دو برج کشیده شده اند و انتقال بار به تکیه گاه های واقع در هر انتها صورت می گیرد. در پل کابلی، کابل ها در حالی که به برج ها متصلند به تنهایی بار را تحمل می کنند. در مقایسه با پل های معلق، پل کابلی به کابل کمتری نیاز دارد، می توان آن را از قطعات بتن پیش ساخته مشابه ساخت و همچنین احداث آن سریع تر است.

مهار کابلی چگونه کار می کند؟

بایستید و دستان خود را به صورت افقی در هر طرف دراز کنید. فرض کنید آن ها پل هستند و سرتان نیز برجی در وسط آن است. در این موقعیت ماهیچه های شما دستانتان را نگاه می دارد. سعی کنید یک مهار کابلی برای نگه داشتن دستانتان بسازید. یک تکه طناب به طول حدودی 150 سانتیمتر بردارید. از یک دستیار بخواهید هر یک از دو انتهای طناب را به هر یک از آرنج هایتان ببندد. سپس وسط طناب را روی سر خود قرار دهید. اینک طناب مانند یک مهار کابلی عمل می کند و آرنج هایتان را بالا نگه می دارد. از دستیارتان بخواهید تکه طناب دیگری به طول حدودی 180 سانتی متر را این بار به مچهایتان ببندد. طناب دوم را روی سرتا ن قرار دهید. حالا شما صاحب دو مهار کابلی هستید. فشردگی و فشار نیرو را در کجا احساس می کنید؟ ببینید مهار کابلی چگونه بار پل (دست هایتان) را به برج ( سر شما) منتقل می کند! 

 مترجم : صادق رضایی

  منابع :

  pbs . o r g / wgbh / nova / bridge / build .  html

 matsuo - bridge . c o . jp / english / bridges/

en . w ikipedia . o r g / wiki / Cable _ stayed  _ bridge

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

بازسازى خانه رهبر مشروطه اصفهان

بازسازى خانه رهبر مشروطه اصفهان

با پايان يافتن عمليات مرمت خانه حاج آقا نورالله نجفى (از رهبران مشروطه اصفهان)، خانه مشروطه اصفهان آماده بهره بردارى مى شود. اگرچه ? سال پيش همزمان با برگزارى همايش بزرگداشت اين عالم و شخصيت سياسى زمان مشروطه خبر افتتاح خانه مشروطه اصفهان نيز اعلام شد اما در حقيقت اين خبر مربوط به آغاز عمليات احيا و مرمت اين خانه بود كه هم اكنون روزهاى پايانى خود را پشت سر مى گذارد.
خانه مشروطه اصفهان قرار است بعد از اتمام مرمت از سوى سازمان نوسازى و بهسازى شهردارى براى اداره، تجهيز و ايجاد كاربرى هاى لازم به سازمان فرهنگى تفريحى شهردارى واگذار شود. نمايش عكس ها و اسناد موجود مربوط به حاج نورالله نجفى به احتمال بسيار از جمله يكى از بخش هاى ديدنى خانه مشروطه اصفهان خواهد بود. اين عكس ها و اسناد به همراه? كتاب در رابطه با اين شخصيت عصر مشروطه ? سال پيش در حاشيه همايش بزرگداشت وى نيز به نمايش گذاشته شده بود.

وجه تسميه خانه مشروطه اصفهان به واسطه تشكيل جلسات مشروطه خواهان در اين محل بوده است. يكى از موضوعاتى كه تاكنون تاريخ حق آن را ادا نكرده است فداكارى هاى مردم اصفهان براى ثبت و برقرارى مشروطه در ايران است. تاريخ همه جا نام مجاهدان و فداكارى هاى آذربايجان و گيلان را ضبط كرده و از خدمات آنان به نيكى ياد كرده است در صورتى كه از خدمات مردم اصفهان و مجاهدت هاى آنان كمتر ذكرى به ميان آمده است. مرمت و احياى خانه حاج نورالله نجفى عالم زمان مشروطه از سوى شهردارى اصفهان به همين منظور صورت گرفته است. گفته مى شود انجمن هاى ايالتى آذربايجان و گيلان كمتر كارى را بدون صواب ديد و مشورت انجمن ايالتى اصفهان انجام مى داده و اغلب اقدامات خود را به اطلاع اعضاى انجمن اصفهان مى رساندند. در واقع روزنامه انجمن ايالتى اصفهان و مجاهدان و آزاديخواهان اين شهر ارزش و موقعيت مخصوصى در پيشرفت اساس مشروطيت داشته اند.
خانه موسوم به خانه مشروطه اصفهان شامل ? بخش اندرونى و بيرونى در مساحت ? هزار متر مربع است كه يك هزار و ??? متر آن را زير بناى آن تشكيل مى دهد. ورودى اصلى اين خانه در قسمت شمالى قرار دارد كه پيش از اين مسدود و تخريب شده بود اما در عمليات مرمتى احيا شده است. ورودى ديگر اين بنا در قسمت جنوب خانه و رو به حياط اندرونى قرار دارد.
بخش بيرونى از يك اتاق ? درى زيبا و با شكوه با ? رديف در يكى به سمت حياط جنوبى و ديگرى به سمت حياط شمالى باز مى شوند . ? اتاق در ? طرف اين ? درى موجود است كه ميان هر يك از اينها و اتاق ? درى يك راهرو وجود دارد كه به حياط دوم منتهى مى شود. ? درى داراى ? در بسيار زيبا و نفيس است كه به سمت راهرو باز مى شود و تزيينات گچبرى و نقاشى هاى آن جلب توجه مى كند.
بخش اندرونى بنا نيز شامل ? جبهه است كه قوس هاى قاجارى و پنجره هاى زيباى رنگى اين ? جبهه كاملاً مشهود است. اتاق شاه نشين در شمال خانه قرار دارد كه از سوى ارسى هاى ? لنگه به حياط مشرف مى شود و به وسيله پلكان قرينه در دو طرف تالار مى توان به آن دسترسى پيدا كرد. نقاشى هاى بسيار زيباى اين اتاق از جمله شاخص ترين تزيينات اين خانه است . پيش از مرمت كسى از وجود اين نقاشى ها در خانه مشروطه اصفهان مطلع نبود و به همين دليل در طرح مرمتى خانه نيز رسيدگى به آن ديده نشده بود. به علت همين چندى قبل كار متوقف و با مشاوره كارشناس سازمان نوسازى و بهسازى شهردارى اصفهان، مرمت نقاشى ها از سرگرفته شد.
طبق نظر كارشناسان نقاشى هاى به دست آمده يكى از نفيس ترين نقش هاى قاجارى است كه تا كنون ديده شده و رنگ هاى يك دست و زيبايى دارد. اين رنگ ها با وجود رنگ آميزى دوباره ديوارها، هنوز به قوت خود باقى مانده اند.
جبهه غربى اندرونى شامل يك اتاق ? درى با پنجره هاى رنگى و تاقچه هاى بلند با قوس هلالى كار شده است. در سمت راست اين اتاق نيز اتاقى با پنجره هاى نوساز الحاقى وجود دارد. در جبهه شرقى ? اتاق قرار دارد كه ? اتاق ? درى و دو تاى ديگر داراى پنجره هاى الحاقى اند.
ضلع جنوبى حياط اندرونى مشتمل بر تالارى در ميان و ? اتاق ? درى دو طرف آن است. اين فضاها بين دو بخش اندرونى و بيرونى جاى گرفته و از سوى ? درى ها به اندرونى اشراف دارند. تالار به تزيينات گچبرى و نقاشى هاى شير و شكر مزين است. سازمان نوسازى بهسازى شهردارى اصفهان ? سال قبل به مناسبت درگذشت هشتادمين سالگرد نهضت مشروطه اقدام به مرمت خانه مشروطه كرد تا اين بناى رازدار فعاليت هاى و يادآور خاطرات ارزشمند آزادى خواهانه ملتى باشد كه سال ها پيش در برابر استبداد قد علم كرده و نخستين نغمه هاى رهايى را سر دادند.

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

قلعه الموت

قلعه الموت

 

اين قلعه که معروفترين قلعه ايران به شمار می رود برفراز كوهي است كه اطراف آن را پرتگاه‌هاي عظيم و بريدگي‌هاي شگفت فرا گرفته است. اين كوه از نرمه گردن (ميان نرمه‌لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پيدا كرده است. صخره‌هاي پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستري دارند، در جهت شمال شرقي به جنوب غربي كشيده شده‌اند. پيرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسي به آن، راه بسيار باريكي است كه در جانب شمال آن قرار دارد.

  قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» مي‌نامند. اين قلعه از دو بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعه پايين و قلعه بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آنها را «جورقلا» و «پيازقلا» مي‌نامند. طول قلعه حدود يک صد و بيست متر و عرض آن در نقاط مختلف بين ده تا سی و پنج متر متغير است. ديوار شرقي قلعه بالا يا قلعه بزرگ كه از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، كم‌تر از ساير قسمت‌ها آسيب ديده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بين چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقي كنده شده كه محل نگهباني بوده است.

 در جانب شرقي اين اتاق، ديواري به ارتفاع دو متر وجود دارد كه پي آن در سنگ كنده شده و پشت كار آن نيز از سنگ گچ بنا شده است و نماي آن از آجر مي‌باشد. در جانب شمال غربي قلعه بالا نيز دو اتاق در داخل سنگ كوه كنده‌اند. در اتاق اول، چاله آب كوچكي قرار دارد كه اگر آب آن را كاملاً تخليله بكنند، دوباره آبدار مي‌شود. احتمال مي‌دهند كه اين چاله با حوض جنوبي ارتباط داشته باشد. در پاي اين اتاق، ديوار شمالي قلعه به طول دوازده متر و پهناي يک متر قرار دارد كه از سطح قلعه پايين‌تر واقع شده است و پرتگاه مخوفي دارد. در جانب جنوب غربي اين قسمت قلعه، حوضي به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ كنده‌اند كه هنوز هم بر اثر بارندگي‌هاي زمستان و بهار پر از آب مي‌شود. در كنج جنوب غربي اين حوض، درخت تاك كهن‌‌سالي كه هم‌چنان سبز و شاداب است، جلب توجه مي‌كند. اهالي محل معتقدند كه آن را «حسن صباح» كاشته است.

 اين قسمت از قلعه، به احتمال زياد، همان محلي است كه حسن صباح مدت سی و پنج سال در آن اقامت داشته و پيروان خود را رهبري مي‌نموده است. در جانب شرقي قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده‌هاي آنها ساكن بوده‌اند در حال حاضر، آثار كمي از ديوار جنوبي اين قسمت باقي مانده است. در جانب شمال اين ديواره، ده آخور براي چارپايان، در داخل سنگ كوه‌كنده شده است. گذشته از آثار ديوار جنوبي، ديوار غربي اين قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولي از ديوار شرقي اثري ديده نمي‌شود. در اين سمت، سه آب انبار كوچك در دل سنگ كنده‌اند و چند اتاق نيز در سنگ ساخته شده كه در حال حاضر ويران شده‌اند. بين دو قسمت قلعه؛ يعني قلعه بالا و پايين، ميدانگاهي قرار دارد كه بر گرداگرد آن، ديواري محوطه قلعه را به دو قسمت تقسيم كرده است.

 در حال حاضر، در ميان ميدان آثار فراواني به صورت توده‌هاي سنگ وخاك مشاهده مي‌شود كه بي‌شك باقي مانده بناها و ساختمان‌هاي فراواني است كه در اين محل وجود داشته و ويران گشته‌اند. به‌طور كلي بايد گفت، قلعه‌الموت كه دو قلعه بالا و پايين را در بر مي‌گيرد، به صورت بناي سترگي بر فراز صخره‌اي سنگي بنا شده و ديوارهاي چهارگانه آن به تبعيت از شكل و وضع صخره‌ها ساخته شده‌اند؛ از اين رو عرض آن به‌خصوص در قسمت‌هاي مختلف فرق مي‌كند. از برج‌هاي قلعه، سه برج گوشه‌هاي شمالي و جنوبي و شرقي هم‌چنان برپاي‌اند و برج گوشه شرقي آن سالم‌تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهاي ضلع شمال شرقي قرار دارد. مدخل راه منتهي به دروازه، از پاي برج شرقي است و چند متر پايين‌تر از آن واقع شده است. در اين محل، تونلي به موازات ضلع جنوب شرقي قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دل‌سنگ‌هاي كوه كنده شده است. با گذشتن از اين تونل، برج جنوبي قلعه و ديوار جنوب غربي آن، كه روي شيب تخته سنگ ساخته شده است، نمايان مي‌گردد. اين ديوار بر دشت وسيع گازرخان كه در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوي كه دره الموت رود از آن ديده مي‌شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از كنار برج شرقي و پاي ضلع جنوب شرقي، به طرف برج شمالي مي‌رود. از آنجا كه راه ورود آن در امتداد ديوار، ميان دو برج شمالي و شرقي، واقع شده است استحكامات اين قسمت، از ساير قسمت‌ها مفصل‌تر است و آثار برج‌هاي كوچك‌تري در فاصله دو برج مزبور ديده مي‌شود. ديوارهاي اطراف قلعه و برج‌ها، در همه جا، داراي يك ديوار پشت‌بندي است كه هشت متر ارتفاع دارد و به موازات ديوار اصلي بنا شده است و ضخامت آن به دو متر مي‌رسد.

 از آنجا كه در تمام طول سال، گروه زيادي در قلعه سكونت داشته و به آب بسيار نياز داشته‌اند؛ سازندگان قلعه با هنرمندي خاصي اقدام به ساخت آب انبارهايي كرده‌اند و به كمك آب‌روهايي كه در دل سنگ كنده‌اند، از فاصله دور، آب را بر اين آب انبارها سوار مي‌نموده‌اند.در پاي كوه‌الموت، در گوشه شمال شرقي، غار كوچكي كه از آب رو (مجرا)‌هاي قلعه بوده، ديده مي‌شود. آب قلعه از چشمه «كلدر» كه در دامنه كوه شمال قلعه قرار دارد، تأمين مي‌شده است. مصالح قسمت‌هاي مختلف قلعه، سنگ (از سنگ‌ كوه‌هاي اطراف)، ملات‌گچ، آجر، كاشي و تنپوشه سفالي است.

 آجرهاي بنا كه مربع شكل و به ضلع بيست و يک سانتي‌متر و ضخامت پنج سانتي‌مترند، در روكار بنا به كار برده شده‌اند. در ساختمان ديوارها، براي نگهداري ديوارها و متصل كردن قسمت‌هاي جلو برج‌ها به قسمت‌هاي عقب، در داخل كار، كلاف‌هاي چوبي به‌طور افقي به كار برده‌اند. از جمله قطعات كوچك كاشي كه در ويرانه‌هاي قلعه به دست آمده، قطعه‌اي است به رنگ آبي آسماني با نقش صورت آدمي كه قسمتي از چشم و ابرو و بيني آن كاملاً واضح است. امروزه در دامنه جنوبي كوه هودكان كه در شمال كوه قلعه‌الموت واقع شده است، خرابه‌هاي بسياري ديده مي‌شود كه نشان مي‌دهد روزگاري بر جاي اين خرابه‌ها، ساختمان‌هاي بسياري وجود داشته است.

 در حال حاضر، اهالي محل خرابه‌هاي اين محوطه را ديلمان‌ده، اغوزبن، خرازرو و زهيركلفي مي‌نامند. همچنين در سمت غرب قلعه، قبرستاني قديمي معروف به «اسبه كله چال» وجود دارد كه در بالاي تپه مجاور آن، بقاياي چند كوره آجرپزي نمايان است. در قله كوه هودكان نيز پيه‌سوزهاي سفالين كهن به دست آمده است. سال بناي قلعه‌الموت در كتاب نزهه‌القلوب حمدالله مستوفي، دويست و چهل و شش ه ـ .ق ذكر شده كه همزمان با خلافت المتوكل خليفه عباسي مي‌باشد.

 از آنجا كه نام قلعه‌الموت و ساير قلعه‌هاي اسماعيليان با نام «حسن صباح»، پيشواي اين فرقه در ايران، ارتباط مستقيم دارد، بجا خواهد بود تا به اختصار كلياتي درباره چگونگي پيدايش فرقه اسماعيليه و آغاز فعاليت چشمگير آن به رهبري «حسن صباح» يادآوري گردد: اسماعيليه فرقه‌اي از مذهب شيعه است كه معتقدان به آن، امامت را پس از امام جعفر صادق(ع) (صد و چهل و هشت ه ـ.ق) حق پسر بزرگ او اسماعيل  ابن جعفر (صد وچهل و سه ه ـ.ق) مي‌دانند و آن را هم به اسماعيل ختم مي‌كنند؛ مگر شعبه قرامطه از اين فرقه كه امامت را منتهي به پسر او محمدبن اسماعيل مي‌شمردند. فرقه اسماعيليه كه در قرن دوم هـ.ق تأسيس شد، در طي تاريخ، به جهات متفاوت و گاه در شهرهاي مختلف، به نام‌هاي گوناگون، مانند: فاطميان، باطنيان يا باطنيه، تعليميه، فداييان، حشيشيه، سبعيه يا هفت امامي، ملاحده، و حتي قرامطه مشهور شده است؛ هرچند قرامطه عنوان خاص فرقه مجزا و مستقلي از آنهاست. بقاياي فرقه اسماعيليه هنوز در ايران (خراسان و كرمان) و افغانستان (بدخشان و شمال جلال‌آباد) و تركستان و هند و سوريه (سلميه و طرسوس) و مشرق آفريقا وجود دارند.

 اسماعيل ابن جعفر در واقع مؤسس فرقه اسماعيليه نيست و تأسيس و تبليغ اين فرقه را به شخصي موهوم و مجهول، مشهور به «قداح» نسبت داده‌اند. ظاهراً اسماعيليه بعد از وفات امام جعفر صادق(ع) و به هرحال، در حيات اسماعيل در باب امامت اسماعيل ابن‌جعفر اصرار كرده‌اند و به سبب اعتقاد به امامت اسماعيل، به نام اسماعيليه مشهور شده‌اند. اين فرقه شيعه، كه از آنها به نام «الاسماعيليه الخاصه» تعبير شده، ظاهراً در اوايل تأسيس خود؛ يعني در قرن دوم ه ـ .ق، در مبادي و اصول با فرقه‌هاي ديگر شيعه تفاوت چنداني نداشته‌اند؛ الا اين كه اقدام امام جعفر صادق(ع) را در عزل اسماعيل از امامت و نصب پسر معصوم منصوص مقرب امامت او نمي‌شمردند و تغيير و بداء را هم در تعيين امام، روا نمي‌شناختند.

 به هرحال، اسماعيليه در اوايل حال، چندان موقع و شهرت مهمي نداشتند، و ليكن بعدها و مخصوصاً در حدود قرن سوم هـ.ق به بعد، اين فرقه به تدريج صاحب مقالات (مقاله) خاصي شدند. يكي از اولاد اسماعيل، به نام محمدابن اسماعيل، معروف به محمد مكتوم، به حدود دماوند رفت و اعقاب او چندي در خراسان و قندهار به نشر دعوت خويش پرداختند و عاقبت به هند رفتند. پسر ديگر اسماعيل به نام علي، به شام و مغرب رفت و در آنجا به تبليغ دعوت اهتمام نمود. باري، اعقاب اسماعيل كه ائمه مستور بودند، از پايگاه‌هاي خويش داعيان به اطراف گسيل مي‌كردند و طريقه اسماعيليه را ترويج مي‌نمودند.

 در حدود سال دويست و نود و هفت ه ـ .ق عبيدالله ابن محمد نامي ملقب به مهدي، كه خود را از اولاد فاطمه زهرا و از اعقاب محمد بن اسماعيل بن‌ جعفر مي‌دانست، در شمال آفريقا به دعوي خلافت برخاست و به ترويج مبادي اسماعيليه پرداخت. اعقاب او نيز هم‌چنان در اين امر اهتمام تمام به جاي آوردند و دستگاه تبليغاتي مرتبي را براي جلب عامه به وجود آوردند. مخصوصاً هشتمين خليفه مصر، به نام مستنصر، برضد خليفه قائم عباسي به تحريك پرداخت و به وسيله يكي از پيروان خويش، به نام ارسلان بساسيري، او را از بعداد براند- اما ظهور طغرل بيگ و ورود او به بغداد، خلافت عباسيان را نجات داد. معهذا، دعاة و مبلغان فاطميان در شهرهاي ايران و عراق به نشر و ترويج طريقه اسماعيليه اهتمام كردند. كار تبليغ چندان بالا گرفت كه در عهد سامانيان در ماوراءالنهر و خراسان نيز پيشرفت‌هايي نموده بودند و بعضي از اميران ساماني مانند ابوعلي سيمجور و اميرك طوسي به اين مذهب تمايل يافته بودند. در عهد غزنويان نيز- با وجود آنكه محمود غزنوي و پسرش مسعود غزنوي در دفع و تعقب اسماعيليان اهتمام داشتند و قتل تاهرتي، فرستاده خليفه فاطمي، به وسيله محمود و قتل حسنك وزير به دست مسعود نمونه آن است- افراد فرقه در بعضي شهرها به نشر دعوت اسماعيليه پرداختند.

در اصفهان، عبدالملك عطاش و پسرش ابن عطاش به نشر دعوت اشتغال جستند. عاقبت با ظهور حسن صباح دعوت «جديده» اسماعيليه‌ در ايران نيز رواج و انتشار تمام يافت. اسماعيليه ايران به اسماعيليه جديد يا شيعه نزاريه معروف‌اند و علت آن است كه خليفه مستنصر ابتدا پسر بزرگ خود نزار را به امامت برگزيد و بعد او را عزل كرد و پسر ديگرش مستعلي را امام كرد. بعد از مستنصر، بين نزار و مستعلي رقابت درگرفت و اسماعيليه عراق و ايران، برخلاف اسماعيليه شام و مصر و آفريقا، كه امامت مستعلي را قبول كردند، هم‌چنان به امامت نزار قائل شدند. بعد از كشته شدن نزار، شيعه او نواده‌اش را پنهاني به الموت بردند و پروردند و به وسيله حسن صباح به نشر آن دعوت پرداختند و دولت خداوندان الموت يا كياهاي الموت را تشكيل دادند. فداييان آنها در خراسان و عراق وحشت و اضطراب سخت در ميان مسلمين به وجود آوردند و حتي يك بار سنجر را و يك دفعه صلاح‌الدين ايوبي و هم‌چنين يك بار امام فخر رازي را تهديد كردند و خليفه مسترشد و خواجه نظام‌الملك طوسي وزير و هم ظاهراً قزل‌ارسلان (اتابك آذربايجان) را به قتل رساندند و در جنگ‌هاي صليبي، بعضي از اميران  مسيحي را هلاك كردند.

 منبع:فرهنگسرا

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان

زیبایی هنر گچ بری در معماری بناهای تاریخی یزد

زیبایی هنر گچ بری در معماری بناهای تاریخی یزد  
 
 


گچ بری از اجزاء مهم تزئینات معماری سنتی ایرانی است که به صورت کنده کاری، برجسته کاری و خطاطی از قدیمی ترین زمان در معماری کشورمان کاربرد داشته است.

معماری ایران اسلامی بیشتر سه نوع تزئین آجرکاری، گچ بری و کاشیکاری به کار می بردند. گچ بری در دوران اسلامی توسعه یافت و نمونه های آن در بناهای تاریخی نظیر مساجد، خانه های قدیمی، باغ های تاریخی و ... می توان دید

در استان یزد مساجد تاریخی نظیر جامع یزد، فرط، فهرج، ریگ یزد، ملااسماعیل، سفلی ندوشن، شاه تهماسب، حظیره و سرپلک از جمله مساجد مزین به هنر گچ بری هستند.

خانه عرب زاده ، خانه لاریها، رسولیان، آقا زاده ابرکوه، کلاهدوزها، یعقوبی، محمودی، مرتاض و ... نیز از جمله خانه های تاریخی هستند که هنر گچ بری در آن به زیبایی دیده می شود.

به کار بردن هنر گچبری به صورت برجسته کاری بلند و کنده کاری یکی از جلوه های هنری به جا مانده از دوران سلجوقی است که در دوره ایلخانی نیز ادامه یافت.

نقوش گل و بته و برجسته کاریها با گچ همراه با طرحهای هندسی کنده کاری شده در دوران ایلخانی کاربرد زیادی داشت که در بناهای مذهبی در کتیبه هایی که مزین به آیات قرآن کریم و احادیث است ، به وضوح دیده می شود.

گفتنی است : « تزئین گچی تو پر و خالی» یکی از تکنیک های گچ بری است که در این تکنیک طرح تزئینی در سطح صاف به عمق کمتر از دو سانتی متر بریده می شود تا در عقب سطحی به موازات سطح جلو تشکیل دهد. نمونه این تکنیک در مسجد جامع ندوشن می توان دید

« گچ کاری وصله ای » نیز نوعی از گچکاری همراه تزئین خطی رنگی روی سطوح صاف است که بسیار استادانه کار شده است.

« گچ بری رنگی» نیز نوعی دیگر از گچ بری همراه با به کار بردن یکی از رنگهای آبی سیر، زرد، قرمز، سبز و ... می باشد . نمونه آن گنبد زندان اسکندر است که با خشت خام ساخته شده است و دارای تزئینات و آرایش گچبری و نقاشی با آبرنگ طلایی و لاجورد است.

بقعه دوازده امام، بقعه شیخ احمد فهادان، گنبد عالی ابرکوه، بقعه سید شمس الدین و مدرسه شاه کمالیه نیز از دیگر آثار باستانی یزد است که در آن نمونه های زیبا از گچ بری سنتی مشاهده می شود.

 نویسنده/نویسندگان: YAZDCHTO

http://gatch.blogfa.com

افزودنی تبدیل گچ به سیمان