افسردگی ساکنین برجهای بتونی را تهدید میکند
از
جمله مهمترین این پیامدها تبعات زندگی در محیطهای بسته ای است که با
دیوارهای بتونی محصور شده اند (باکس بتونی). بدلیل نوپایی استفاده از
آپارتمانهای بتونی بلند مرتبه در چند دهه اخیر در ایران، آثار و پیامدهای
آن هنوز آشکار نشده است و هم اینک تا زمانی که این پیامدها به عنوان مشکلات
لاینحل جامعه شهری ما در نیامده است لازم است مورد توجه مسئولین، طراحان و
عموم مردم قرار گیرد.
تجارب جوامع بشری پیشرفته ای که سالهای
سال است در اینگونه ساختمانها زندگی میکنند درس عبرتی است برای ما. برای
روشن شدن بیشتر موضوع به گزارشاتی از کشورهای غربی بخصوص آلمان و آمریکا
اشاره میشود.
تحقیقات علمی، بیولوژیکی، طبی و
روانکاوی غیر قابل انکار که از جانب فیزیکدانان بطور وضوح در مورد فولاد و
بتون و ... انجام شده حاکی از اثبات تغییرات در حوزه های الکتریکی طبیعی
است که روی ساکنین این قبیل خانه ها اثر سوء باقی میگذارد.
طیف
الکتریکی از مصالحی که وزن مخصوص آنها بیش از 18000 کیلوگرم بر متر مکعب
باشد عبور نمیکند؛ به عبارتی بتون آرمه با وزن مخصوص 24000 کیلوگرم بر متر
مکعب عایق این طیف الکتریکی میباشد.
این نوع تاسیسات بر اساس طرز زندگی و وضعیت انسانهای شدت و ضعف پیدا میکند، ولی به هر حال برای سلامتی مضر هستند.
بر
مبنای تحقیقات و واقعیت های پزشکی توسط متخصصین امر پزشکی از ناآرامی های
غیر قابل توصیف تا تنشهای شدید از سردرد، اختلالات عصبی، افسردگی،
رماتیسمهای دردناک، درد مفاصل، پوکی و نرمی استخوان، اختلالات در سیستم
گردش خون و ... از عوارضی هستند که سلامت و آرامش ساکنین خانه های بتونی
(باکس بتونی) را بیشتر از حد متوسط جامعه مورد هجوم و قرار میدهند.
طبق
آمار گرفته شده از شهرکهای بزرگ جهان آپارتمانهای بلند مرتبه از این نوع
اثرات روانی بخصوص روی جوانان و شکایت معلمین راجع به آنها که خسته بدون
علاقه و تمرکز حواس به سر کلاس درس میروند، روز به روز افزایش مییابد.
طبق
گزارش پلیس برلین مندج در مجله اشپیگل آلمان (شماره 50 سال 1978) در
ساختمانهای ذکر شده بالا هرچقدر ساختمانها مرتفع تر، جنایات، برخوردهای
عصبی، دزدی، مواد مخدر و ناآرامی های بیشتر است.
در شماره 26 همین مجله در سال 1978 چنین نقل شده است:
نزدیکیهای
غروب و بدنبال ساعت ملاقات بیماران به دیدن دکتر رفتم. منشی های دکتر دفتر
سیاه رنگ بیماران وقت گرفته را گشوده و به ترتیب کارتهای آنها را در ردیف
معاینه شوندگان قرار میدهند.
من اغلب به یک مجتمع بزرگ 15 طبقه
بتونی بنام زادگاه جدید (بعد از جنگ جهانی دوم) میروم. به طور وضوح خانم
های بسیاری با بیماری قلبی یا عصبی از مراجعین مطب دکتر هستند که اغلب آنها
در همین مجتمع زندگی میکنند. محیط سرد انسانی ناشی از بیمهری معماری به
خوبی قابل احساس است.
یکبار خانمی را ملاقات کردم که مادر
بیمارش را در منزل یکی از بستگان نگهداری میکرد. مادر افسرده مثل بچه ها
شده بود و هر شب دخترش را بدلایل گوناگون بیدار میکرد و اظهار درد میکرد و
در مقابل سوال من قسمت متالم را نشان میداد که همیشه از آن رنج میبرد همراه
با آه و ناله...!
چند سالی است که در آلمان چنین آپارتمانهایی طراحی و ساخته نمیشود و در آریزونای آمریکا چندین نوع از این آپارتمانها تخریب شده اند.
در
آب و هوای آلوده تهران با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد نیز
پدیدگی وارونگی هوا دیوارهای شیشه ای آلودگی نوری تولید میکنند. در
ساختمانهای با دیوارهای شیشه ای جهت تهویه از سیستمهای بسته و یونولیتهای
هواساز استفاده میشود.
در کانالهای هوا رسان در
تابستان با رطوبت 70 الی 80 درصد تولید نوعی قارچ ریز بسیار خطرناک میکند
که برای سلامتی افراد ساکن و یا کارکنان چنین ساختمانهایی خطر ساز است.
سرگیجه، کم حوصلهگی، عصبی بودن، تنگی نفس، استفراغ، کم سویی دید چشمها از
عوارض رایج این قارجها هستند.
بنابر گزارشات
منتشره در آمریکا تحت عنوان « حتی در 600 واحد ساختمانی با دیوارهای شیشه
ای در شانگهای چین » دیوارهای شیشه ای به منظور تامین ایمنی باید محدود
شوند.
بخصوص برجهایی که اخیرا در تهران از شیشه
های معمولی به جای سکوریت استفاده شده، در اثر تغییرات جوی و زلزله احتمال
شکسته شدن و ریخته شدن روی سر رهگذران منجر به فاجعه انسانی قتل عمد خواهند
شد.
علاوه بر این دیوارهای شیشه ای تولید آلودگی
نوری (Light Pollution) مینمایند. زیرا شیشه نور آفتاب را بازتاب داده در
گرمای تابستان موجبات آزار ساکنین را فراهم میآورد، و در زمستان نیز به
دلیل تبادلات حرارتی بالا انرژی بسیاری را تلف کرده و باعث خسارت مالی بر
بهره بردار میگردد.
با عنایت بر آنچه که گفته شد
جا دارد مهندسان معمار ایرانی از ادامه تقلید از فرهنگ معماری غرب که حتی
همان را هم خوب نیاموخته اند دست شویند و با تکیه بر تجربه غنی معماری قدیم
این سرزمین مبتنی بر شناخت بوم و استفاده از امکانات اقلیمی و ایجاد
بافتهای یکپارچه با محیط که درسی بس بزرگ برای همه معماران پیشرفته و تراکم
تحمیلی بر محیط های شهری هویت معماری ایران (همان که ذکر آن رفت و البته
بسیاری از معماران را دیده ام که منکر وجود این هویت هستند) اقدام نمایند و
طرحی نو در اندازند.
به نقل از: http://forum.geomapia.net