تيرچه

تيرچه


اگر براي پوشش سقف از طاق ضربي استفاده مي نماييم ناچاراً بايد همانند ساختمانهاي آجري توضيح داده شد تيرآهن هايي با شماره محاسبه شده روي تيرها كشيده و بني اين تيرآهن ها را طاق ضربي بزنيم اين تيرچه ها ممكن است سرتاسري بوده و از روي تير ها عبور نمايد، در اين صورت بايد محل برخورد تيرچه و تير جوشكاري شود. بديهي است در اين حالت كلفتي تير از زير ديده مي شود كه بايد به وسيله سقف كاذب پوشانيده شود و يا طبق نظر مهندس معمار اقدام گردد و يا تيرآهن هاي توي دل پلها كارگذارشته مي شود كه در اين صورت بايد حتماً هر دو سر آن از يك طرف به وسيله يك عدد نبشي نمره 5 يا 6 به تير متصل گردد و تيرچه بايد حتماً از يك طرف زبانه بشود و در غير اين صورت با اندازه ضخامت بال پل از زير اختلاف سطح به وجود مي آيد كه بايد به وسيله گچ وخاك و سفيد كاري پر شود و سقف بار بيشتري را تحمل نمايد.

چنانچه براي تير و تيرچه از يك شماره تير آهن استفاده شود در اين صورت تيرچه مي بايد از دو طرف زبانه شود.
در سقفهاي طاق ضربي با توجه به خيز طاق كه در افق به تيرآهنهاي جانبي خود وارد مي نمايد، كه اين نيرو در جهت طاقهاي مياني به وسيله طاق پهلويي خنثي مي شود ولي در آخرين دهانه اين نيرو باعث مي شود كه تيرآهن ها را به كنار رانده در نتيجه طاق فرو ريزد، براي جلوگيري از اين كار آخرين تيرآهن را حداقل در دو نقطه به تيرآهن ما قبل آخر مي بندند و اين كار معمولاً وسيله ميلگردهايي به قطر 10 الي 12 ميليمتر انجام مي شود به اين ميله گردها ميله مهار گفته مي شود.
البته از ميله گرد د رنقاط ديگر ساختمان مانند سقف كاذب و غيره نيز استفاده مي شود، از نبشي براي تكيه گاه تيرها و همچنين براي اتصال تيرچه ها به تيرها و اتصال ستون به صفحه زير ستون استفاده مي شود.

تيرهاي لانه زنبوري

تيرهاي لانه زنبوري

همانطوريكه ميدانيم ممان اينرسي هر نقطه مادي نسبت به هر محور مساوي است با جرم آن نقطه ضرب در مجذور فاصله آن نقطه تا آن محور به همين دليل در موقع طرح نيم رخ تيرآهن براي آنكه ممان اينرسي مقطع هر قدر ممكن است بيشتر باشد، قسمت اعظم وزن تيرآهن را در بالا كه در دو طرف جان آن واقع شده است، قرار داده اند تا هر قدر ممكن است از محور خنثي دورتر بوده و ممان اينرسي آن بالاتر برود.

اينك چنانچه در محوري فرض شود وجود دارند براي بدست آوردن ممان اينرسي باز هم بيشتر سعي مي كنند كه بالها را از محور خنثي دورتر نمايند بدين لحاظ تيرآهن را بريده و آن را دوباره جوش مي دهند، بدين طريق فاصله بالها از يكديگر زيادتر شده و مقطع داراي لنگره اينرسي بزرگتري مي شود.
اينك براي اينكه ممكن است نيروي احتمالي در سيستم ايجاد شود و چون فرض بر اين است كه جان تيرآهن نيروهاي برشي را تحمل مي نمايد. همچنين با توجه به منحني برشي متوجه مي شويم كه حداكثر نيروي برشي در تكيه گاهها موجود است ضمناً همانطوريكه قبلاً توضيح داده شده است چنانچه تيرآهن را به صورت لانه زنبوري در بياوريم، جان تيرآهن را ضعيف كرده ايم، براي اينكه تيرآهن بتواند در مقابل نيروي برشي احتمالي مقاومت نمايد دو سوراخ نزديك تكيه گاهها را به وسيله صفحه هايي مي پوشانيم. ضخامت اين صفحه و همچنين پهناي آن به وسيله محاسبه تعيين مي گردد و حداقل ضخامت آن 10 ميليمتر و پهناي آن مساوي پهناي جان تير لانه زنبوري شده است.


 تيرچه

اگر براي پوشش سقف از طاق ضربي استفاده مي نماييم ناچاراً بايد همانند ساختمانهاي آجري توضيح داده شد تيرآهن هايي با شماره محاسبه شده روي تيرها كشيده و بني اين تيرآهن ها را طاق ضربي بزنيم اين تيرچه ها ممكن است سرتاسري بوده و از روي تير ها عبور نمايد، در اين صورت بايد محل برخورد تيرچه و تير جوشكاري شود. بديهي است در اين حالت كلفتي تير از زير ديده مي شود كه بايد به وسيله سقف كاذب پوشانيده شود و يا طبق نظر مهندس معمار اقدام گردد و يا تيرآهن هاي توي دل پلها كارگذارشته مي شود كه در اين صورت بايد حتماً هر دو سر آن از يك طرف به وسيله يك عدد نبشي نمره 5 يا 6 به تير متصل گردد و تيرچه بايد حتماً از يك طرف زبانه بشود و در غير اين صورت با اندازه ضخامت بال پل از زير اختلاف سطح به وجود مي آيد كه بايد به وسيله گچ وخاك و سفيد كاري پر شود و سقف بار بيشتري را تحمل نمايد.
چنانچه براي تير و تيرچه از يك شماره تير آهن استفاده شود در اين صورت تيرچه مي بايد از دو طرف زبانه شود.
در سقفهاي طاق ضربي با توجه به خيز طاق كه در افق به تيرآهنهاي جانبي خود وارد مي نمايد، كه اين نيرو در جهت طاقهاي مياني به وسيله طاق پهلويي خنثي مي شود ولي در آخرين دهانه اين نيرو باعث مي شود كه تيرآهن ها را به كنار رانده در نتيجه طاق فرو ريزد، براي جلوگيري از اين كار آخرين تيرآهن را حداقل در دو نقطه به تيرآهن ما قبل آخر مي بندند و اين كار معمولاً وسيله ميلگردهايي به قطر 10 الي 12 ميليمتر انجام مي شود به اين ميله گردها ميله مهار گفته مي شود.
البته از ميله گرد د رنقاط ديگر ساختمان مانند سقف كاذب و غيره نيز استفاده مي شود، از نبشي براي تكيه گاه تيرها و همچنين براي اتصال تيرچه ها به تيرها و اتصال ستون به صفحه زير ستون استفاده مي شود.


وصله نمودن دو قطعه تيرآهن به يكديگر

چنانچه مجوبر باشيم دو قطعه تيرآهن را بهم ديگر متصل نماييم اگر از اين تير براي تير استفاده شود كافي است به وسيله دو قطعه تسمه به دو طرف جان تير و يك قطعه تسمه روي بال تير به سمت بالا آنها را به هم وصل نماييم، اگر اين قطعه براي تيرچه استفاده شود به وسيله يك قطعه در جان تير و يك قطعه وصله روي بال تير آنها را به هم متصل مي نمائيم طول و ضخامت تسمه طبق محاسبه به دست مي آيد ولي در ساختمان هاي معمولي طول قطعه در حدود 60 سانتي متر و ضخامت آن در حدود يك سانيتمتر كافي است.

ساختمانهاي اسكلت فلزي

ساختمانهاي اسكلت فلزي
در اين نوع ساختمان براي ساختن ستونها و تير از پروفيل فولادي استفاده مي شود. همچنين از نبشي تسمه و براي زير ستون از ورقه فولادي استفاده مي نمايند و معمولاً دو قطعه را به وسيله جوش به هم ديگر متصل مي نمايند. سقف اين نوع ساختمانها ممكن است تيرآهن و طاق ضربي باشد و يا از انواع سقف هاي ديگر از قبيل تيرچه بلوك غيره استفاده مي گردد.
براي پارتيشنها مي توان مانند ساختمان هاي بتوني از انواع آجر و يا قطعات گچي و يا چوبي و سفالهايي تيغه اي استفاده نمود. در هر حال جدا كننده ها مي بايد از مصالح سبك انتخاب شود. در بعضي ممالك بر خلاف مملكت ما براي اتصال قطعات از جوش استفاده نكرده بلكه بيشتر از پرچ و يا پيچ و مهره استفاده مي نمايند. البته براي ستونها نيز مي توان به جاي تيرآهن از نبشي و يا ناوداني استفاده نمود.
بطور كلي منظور از ساختمان فلزي ساختماني است كه ستونها و تيرهاي اصلي آن از پروفيل هاي مختلف فلزي بوده و بار سقفها و ديوارها و جدا كننده ها (پارتيشن ها) بوسيله تيرهاي اصلي به ستون منتقل شده و وسيله ستونها به زمين منتقل گردد.
اجزا تشكيل دهنده ساختمان هاي فلزي
ساختمانهاي فلزي از اجزاء مهم زير تشكيل مي شود:
1-    ستونها
2-    پل يا تيرهاي اصلي
3-    تيرچه ها
4-    پروفيل هاي اتصال مانند نبشي و تسمه و غيره