نكاتي در مورد ساختن تيرها

نكاتي در مورد ساختن تيرها
گاهي ممكن است تيرها را با دو يا يك عدد تسمه كه با بال تير جوش مي شود تقويت نماييم اين تسمه ها معمولاً در تيرهاي ساده در وسط تير و در تيرهاي ممتد در نزديكي تكيه گاه جوش مي شود. چنانچه براي تقويت تير از يك عدد تسمه استفاده نماييم بهتر است اين تسمه از بالا جوش شود زيرا در صورتي كه از پايين جوش شود در موقع سفيد كاري مزاحمت ايجاد كرده و مجبور هستيم ضخامت گچ و خاك را در سطح سقف به اندازه صخامت تسمه تقويتي افزايش دهيم.
اگر پهناي تسمه تقويت از بال تير آهن كمتر باشد اشكالي ايجاد نمي شود زيرا به راحتي مي توان تسمه را روي تيرآهن قرار داده و جوشكاري نماييم ولي اگر پهناي تسمه از بال پهن تر باشد، بهتر است تيرآهن را قبل از نصب در محل برگردانيده و محل تسمه را دقيقاً معلوم كرده و آن را از بالا جوش بدهيم.
بايد دقت شود كه طول جوش مطابق نقشه و به اندازه كافي باشد چنانچه طول جوش
در نقشه قيد نشده باشد طول آن در هر طرف نصف طول تسمه مي باشد(در دو طرف
مساوي طول تسمه).


وصله تيرهاي سراسري

با توجه به اين كه طول تيرآهن معمولي 12 متر است(بعضي كارخانه تيرآهن نمرات بالا را 14 متري هم مي رساند) اگر طول تير سراسري ما بيش از 12 متر باشد ناچار به اتصال دو قطعه تيرآهن ديتيلي نداشته باشد بايد دو قطعه تير را با مهندس محاسب يا مهندس ناظر كارگاه به وسيله تسمه با طول كافي از بالا و پايين و جان تير به همديگر متصل نماييم طول اين تسمه و همچنين آن و بعد جوش نسبت به تيرآهنهاي مختلف متفاوت است. چنانچه ممكن باشد بهتر است جوشكاري روي زمين و معمولي انجام شود و حتي المقدور از جوش سر بالا و سرازير خودداري شود.


وصله نمودن دو نقطه تيرآهن به همديگر

چنانچه از دو سمت بال يك ستون دو پل عبور مي كنند بهتر است كه اين پل را با تسمه هايي در چند نقطه به همديگر متصل نماييم تا پل ها يكپارچه شده و با هم كار كنند. به اين طريق اين اتصال به مقدار قابل ملاحظه اي در مقابل نيروي زلزله مقاومت خواهد نمود.

وسايل بالابري

 وسايل بالابري
در كار با فولاد و بالا بردن آن تا جايگاه نهايي اش، اغلب جرثقيل هاي متحرك و جرثقيل هاي برجي را به كار مي برند. تعدادي وسيله بالابري ديگر هم هستند كه در كار ساختماني فولادي از آنها بسيار استفاده مي شود. ديرك يكي از ساده ترين وسايل بالابري موتوري است. مي توان از دو يا چند ديرك كه همراه با يكديگر به كار برده شوند، براي بلند كردن قطعات بزرگ مانند ديگر بخار يا مخازن استفاده كرد. جرثقيل برجي شايد متداولترين وسيله بالابري در ساختن ساختمانهاي بلند است. از جمله مزاياي جرثقيل برجي اين است كه مي توان آن را با پيشرفت كار ساختماني، به آساني از يك طبقه به طبقه ديگر ارتقا داد.
جوشكاري
جوشكاري بايد بخوبي انجام گيرد تا استحكام اتصال كافي ايجاد كند. معدودي از موارد اصلي جوشكاري در اين قسمت شرح داده مي شود.
تمام ناظرين و بازرسان بايد بتوانند نمادهاي استاندارد جوشكاري را تفسير كنند. انواع اصلي جوشهاي سازه اي عبارتند است از جوش كنجي، جوش شياري (لب به لب يا جناغي) و جوش پرچي يا مسدود.
ديگر موارد لازم براي دستيابي به جوش رضايتبخش، علاوه بر استفاده از جوشكاران ورزيده عبارت اند از آماده سازي درست فلز كار، به كار بردن الكترودهاي مناسب و همچنين استفاده از شدت جريان برقي درست، توجه به مقدار ولتاژ و تنظيم قطبيت.
چندين روش و ارسي براي تعيين كيفيت جوشكاري در اختيار داريم. روشهاي آزموني عبارتند از وارسي چشمي، آزمون مخرب، وارسي پرتونگاري، وارسي فراصوتي، وارسي ذرات مغناطيسي و وارسي مايع نافذ.
وارسي چشمي سريعترين، آسانترين، و پر مصرف ترين روش كنترلي جوشكاري است. به هر حال، وارسي چشمي وقتي موثر است كه ناظراني ورزيده و آموزش ديده به آن بپردازند. در عين حال، اين روش كمترين قابليت اتكا را براي اطمينان از كفايت جوشكاري دارد. در روشهاي كنترل كيفيت جوشكاري اساساًً آزمون مخرب را انجام مي دهند و نيز در صورتي كه روشهاي آزمون غير مخرب حاكي از كيفيت مشكوك جوشكاري باشد انجام آزمون مخرب ممكن است براي تعيين استحكام واقعي جوشكاري لازم شود. بررسي پرتونگاري جوشكاري با تهيه تصوير پرتوي ايكس از جوش انجام شده، صورت مي گيرد. پرتو نگاري اگر به درستي انجام شود، مي تواند نقصهايي را كه ريزي آنها به كوچكي 2% ضخامت درز جوش داده شده است، مشخص كند. در وارسي فراصوتي از بسامدهاي با ارتعاش زياد براي تشخيص نقصها استفاده مي كنند. ماهيت پيامدهايي كه از محل جوش بازتاب پيدا مي كند، نشاني، نوع، اندازه، و محل هر نقصي را مشخص مي كند. وارسي ذرات مغناطيسي عبارت است از كاربرد ذرات مغناطيسي كه روي جوش انجام شده پخش مي شوند تا نقصهاي سطح يا نزديك به سطح جوشكاري را مشخص كند. البته از اين روش نمي توان در مورد فلزات غير مغناطيسي، مثل آلومينيوم استفاده كرد.
وارسي مايع نافذ با پاشيدن مايعي نفوذ كننده بر روي جوش انجام شده، خشك كردن سطح، و سپس استفاده از سيالي براي ظهور كه محل نفوذ مايع نافذ را در جوش نشان مي دهد، انجام مي گيرد. اين روش ارزان است و به آساني مي توان آن را به كار بست، اما به كمك آن فقط مي توان درزه هايي كه تا سطح گشوده هستند، مشخص كرد.

تسمه هاي اتصال

تسمه هاي اتصال
همان طور كه گفته شده ممكن است ستون از دو عدد تيرآهن يك و يا دو عدد ناوداني و يا چهار عدد نبشي و غيره تشكيل شده باشد كه اين پروفيلها مي بايد به يكديگر متصل شود، معمولاً اين پروفيل ها را به وسيله تسمه به يكديگر متصل مي نمايند.
ابعاد اين تسمه ها به وسيله محاسبه تعيين مي گردد ولي اغلب براي ساختمان هاي معمولي از تسمه هايي به ابعاد تقريبي 10*100 استفاده مي گردد. طول تسمه معمولاً به اندازه پشت ستون مي باشد(قدري كمتر براي جوش كاري) تسمه ها را در ايران معمولاً به صورت موازي با يك ديگر جوش مي دهند و فاصله آنها از يكديگر در حدود 40 سانتيمتر مي باشد (محور تا محور) ولي گاهي طبق محاسبه مجبور مي شوند تسمه ها را با زاويه 45 و يا 30 درجه جوش بدهند.
اگر طبق محاسبه براي ساختن ستون مي بايد از سه عدد تيرآهن استفاده شود كه يكي از آنها عمود بر دو تاي ديگر باشد قبل از آنكه تسمه هاي اتصال دهنده را جوش بدهند بايد اول سه عدد تيرآهن را به همديگر متصل نموده و جوشكاري آن را تكميل نمايند و بعد تسمه هاي اتصال را جوش بدهند زيرا در غير اين صورت اتصال تيرآهن مياني به دو آهن ديگر مشكل خواهد بود.

تعدادي از مزيت هاي جوشكاری با ليزر

تعدادي از مزيت هاي جوشكاری با ليزر 1) هيچگونه تماس فيزيكي با اجزاء خارجي وجود ندارد. 2) گرما فقط در محل تعيين شده وارد مي شود. 3) فلزات غير مشابه قابل جوشكاري هستند. 4) جوشكاري در خلاء در شرايط جوي كنترل شده (با قراردادن قطعه مورد نظر در خلاء) به كمك پنجره هاي نوري شفاف عملي است.جوشكاري معمولاً با استفاده از يك گاز محافظ[5] انجام مي شود. اين گاز معمولاً يك گاز بي اثر مانند آرگون يا هليوم مي باشد، كه از طريق يك نازل[6] در اطراف محور ليزر متمركز مي شود. مهمترين هدف از به كارگيري گاز محاف اين است كه محل جوش دادن را بپوشاند و از اكسيد شدن محل كه باعث جوشكاري ضعيفي مي شود، جلوگيري نمايد. [5]  Shielding gas [6]  Nozzle

جوشكاري با ليزر

جوشكاري با ليزر اساساً در جوشكاري دو فلز (كه ممكن است شبيه به هم و يا غير هم جنس باشند)، در تماس با يكديگر قرار مي گيرند و ناحيه اطراف تماس گرم مي شود تا مواد ذوب شوند و به هم جوش بخورند. گرماي كافي به منظور ذوب كردن مقدار معيني از ماده بايد تأمين گردد و نه آن مقدار كه باعث تبخير مقدار قابل توجهي از ماده شود، و گرنه جوش ضعيفي حاصل خواهد شد. براي بيشتر فلزات، انعكاس به طور سريعي وقتي كه دما به نقطة ذوب ماده نزديك شود، كاهش می يابد. به اين دليل ضروري است دقت كافي در بكارگيري مقدار انرژي ليزر معمول گردد. همچنين مشكل بخارشدن وقتي كه دو فلز داراي نقاط ذوب كاملاً متفاوتي باشند، نيز وجود دارد. جوشكاري با ليزر بايد با بسياري از روش هاي شناخته شده مانند قلع كاري[1]، جوش با جرقه[2]، جوش مقاومتي[3] و جوش با پرتوهاي الكتروني[4] رقابت كند[1]  Soldering [2]  Arc welding[3]  Reststand welding [4]  Electron beam welding