ريخت شناسی معماری سنتی ايران

 

سخن از شكل شناسي معماري سنتي ايران بدون تحليل عناصر سازنده و شناخت اجزاء تشكيل دهنده آن مقوله اي ناتمام خواهد بود.
هندسه اين معماري نتيجه تركيب اجزاء وعناصر بنياني آنست كه در يك فرآيند سازنده دررابطه با هم به تعادل ميرسند وشكل كلي را بوجود ميآورند. شكل منحصرا"حاصل تصميم زيبائي شناسانه اي كه بطوردفعي وناگهاني د ر ذهن طراح حاصل شده باشد نيست، بلكه محصول تدريجي يك روش ساختي– عملي است.
عنصر سازنده و مشخصات فيزيكي وهندسي آن تأثير قاطعي درنتيجه نهائي حجم كلي باقي ميگذارد. فرآيند شكل گيري درطبيعت غالباً بكمك ساختار يا ساختارهائي بانجام م يرسد. شكل گيري احجا م درمعماري سنتي ايران نيز مشابه طبيعت از اين قواعد پيروي مينمايد.
از اين نقطه نظرآغاز مورفولژي معماري سنتي ومعماري مدرن بايكديگر تفاوت اساسي دارد. به اين معني كه اولي ازطريق حركت عنصرپايه وسازنده و استاندارد شده درفضا وديگري دريك فرآيند ذهني و انتزاعي صورت مي پذير د. بهر حال شناخت بافت فيزيكي معماري سنتي براي شكل شناسي آن اهميت تعيين كننده اي دارد.
درطبيعت قيد بندهاي فيزيكي وشيميائي و هندسي و…. اشكال طبيعي را استوارميكنند وبه آنها انتظام مي بخشند ، ولي معماري سنت ي تنها از آندسته از قواعد طبيعي پيروي ميكند كه بيشتر درقلمرو قيد بندهاي فيزيكي وهندسي است. زيرا مصالح ساختماني آن عمدتا طبيعي وكمترسنتتيك است.
اجزاء استاندارد شده ساختماني است ( (PAKING) « جفت وجوري » معمار سنتي بدنبال قوانين مصالح بنائي ) بگونه اي كه به تعادل نسبتاً پايداري درمقابل نيروهاي وارده دست يابد. اين قواعد از طريق تجربه ومشاهده درطبيعت ونهايتا تحليلهاي هندسي مقدماتي دردسترس معمارقرارگرفته است و نهايتا تلاش او براي مقابله بانيروي جاذبه زمين، درشكل كلي محصول كار منعكس گرديده است. براي بيننده اثر معماري اين تلاش درقالب اشكال بكار رفته قابل دريافت واحساس است ورابطه زيبائي شناسانهاي برمبناي اين احساس بين ناظر و اثر ايجاد ميشود.
دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل ريخت شناسی معماری سنتی ايران ]

 

به نقل از: http://www.armanshahr.org

افزودنی تبدیل گچ به سیمان 

تنظیم غیرعامل شرایط محیطی در معماری سنتی

 

آنچه امروزه به اتکاء سامانه های فنی و دستگاه های مختلف الکتریکی و البته با صرف هزینه و انرژی فراوان تأمین می شود و همچنین رعایت اصول و روش هایی که به کنترل بهتر شرایط زندگی می انجامد، اگرچه امروزه گاهی در حد بخش نامه ها و قوانین اداری ظاهراً دست و پاگیر باقی می مانند، اما روزگاری دغدغه ی ناگزیر و موضوع هوشمندی معماران بوده است. 

در کنار حفظ امنیت، تنظیم شرایط محیطی برای بقا و برقراری امکان زیست آدمی و یا برای تأمین بیشتر آسایش و ارتقای سطح کیفی زندگی، از اصلی ترین تلاش های تاریخی انسان شمرده می شود. به ویژه اقلیم های سخت، با سرما و گرماهای کشنده، با آفتاب تیز و سوزاننده، بادهای بد و طوفان های مخرب و... مبارزه ای دشوار را در پیش پای تمدن های بشری گذاشته اند. ...

 

برای مشاهده ادامه این مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک فرمایید .

افزودنی تبدیل گچ به سیمان 

ادامه نوشته

ارزشهای ماندگار در سازه های سنتی ایران

 

بر کسی پوشیده نیست که مطالعه وقایع گذشته، قدرت رویارویی انسان را با رویدادهای جاری  و آینده افزایش می دهد. کسانی که خودرا بی نیاز از تجارب پیشینیان خود می دانند، مجبور خواهند شد، تجربیات آنان را از نو تجربه کنند.
اما این تجارب زمانی مفید خواهد بود که در کناکش خود تنها متوجه صورت های ظاهری نبوده و سعی در یافتن علل و اصول فکری باشیم که می توانند به صورت بی زمانی امروزه نیز به کار ما آیند. همانطور که گیدئین در کتاب فضا، زمان ومعماری خود بیان کرده است: الهام از گذشته در معماری تقلید اشکال این یا آن دوره نیست،معنایش درک و فهم کارهای هنری گذشته و ادامه راهی است که هنرمندان گذشته رفته اند. و فقط در چنین صورتی گنجینه هنر گذشته می تواند به غنای هنر امروز بیافزاید.
اگر سنت را نیز به معنی راه و روش بدانیم، آنگاه میتوان گفت، یک سنت یا روش درست و جا افتاده را میتوان در بی نهایت کالبد گوناگون نمودار ساخت. سنت های اصیل و ارزشمند هرگز از سطح متعالی خود پایین تر نمی آیند و بیشتر با محتوا کار دارند تا با شکل و کالبد و می توانند در گذر زمان ادامه یافته و تکامل یابند.
خداوند نیز در قرآن از تاریخ، برای عبرت گرفتن و ذکر و یادآوری نکات اخلاقی  بهره فراوان برده است. ما نیز هم راستا با رویکردی که قرآن در نحوه بهره گیری از گذشته بیان داشته، جستجو در گذشته را تنها با هدف یافتن نکات مثبت و کسب تجربه از آن ارزشمنددانسته و درصدد یافتن همین نکات ارزشمند در گذشته معماری کشورمان در زمینه تکنولوژی و سازه هستیم.
نیارش (استراکچر) سازه ها در معماری سنتی، یکی از موضوعات قابل بررسی در گذشته معماری کشورمان است که هنوز ابهامات زیادی در مورد آن وجود دارد. بطوریکه امروزه بسیاری از اصول ساده معماری گذشتگانمان بی خبریم و زمانی که خودمان هنوز نتوانستیم ارزشهای موجود در سازه های سنتی مان را بشناسیم، انتظار اینکه دیگران جایگاه درستی به این بخش ارزشمند معماری کشور ما بدهند، انتظاری  بیهوده است.

آنچه این مقاله به آن خواهد پرداخت، تلاش در بازخوانی زمان معماری ایرانی است که در شمار زیاد بناهایی که از آنها به یادگار مانده است و هنوز بعد از گذشته سالیان دور همچنان پابرجا مانده اند، درسهای بیشماری برای نسلهای بعدشان به یادگار گذاشته اند و کمترین وظیفه ما به عنوان بازمانده اصلی که این تجارب چندین ساله را در اختبار داریم، کندو کاو و شناخت درسهای ارزشمند و در صورت نیاز بهره گیری از آنها در معماری امروزمان خواهد بود.
در ادامه به بخشهای از این ارزشهای ماندگار در سازه های سنتی مان اشاره می کنیم:
پیش از پرداختن به این موارد ، ذکر این موضوع لازم است که اغلب اقداماتی که در بناهای سنتی ما صورت می گرفته، اقداماتی چند عملکرد و ناشی از نوع متفکران معماران بوده، که نگاهی سیستمی به معماری داشته اند و با این طرز فکر هر جزء در این سیستم،  در ارتباط با سایر اجزاء در همکاری آنها در راستای تامین هدف طرح بوده است. عللی که در مقاله نیز به آنها اشاره می شود، هر کدام تنها یک جزء از مجموعه علل تشکیل دهنده هر عنصر بوده و هیچ گاه تنها علت وجودی آن نخواهد بود. به بیان دیگر علل زیادی در هماهنگی و همکاری با یکدیگر عناصر معماری گذشته ما را شکل می دادند که بایستی بصورت همزمان مورد توجه قرار گیرند.

دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل ]

 

به نقل از: http://www.armanshahr.org

افزودنی تبدیل گچ به سیمان